سوره شعراء [26] - صفحه 2
صفحه 2 از 6 نخستنخست 1234 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 51

موضوع: سوره شعراء [26]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 31)- فرعون در اينجا سخت در بن بست واقع شد چرا كه موسى (ع) اشاره سر بسته‏اى به يك برنامه فوق‏العاده كرده و فكر حاضران را متوجه خود ساخته است، اگر فرعون بخواهد سخن او را ناديده بگيرد همه بر او اعتراض مى‏كنند، و مى‏گويند بايد بگذارى موسى (ع) كار مهمش را ارائه دهد، اگر توانايى داشته باشد كه معلوم مى‏شود، نمى‏توان با او طرف شد، و الا گزافه گوييش آشكار مى‏گردد، در هر حال نمى‏توان از اين سخن موسى (ع) به سادگى گذشت.

    ناچار «گفت: اگر راست مى‏گويى آن را بياور»! (قالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ).

    (آيه 32)- «پس (در اين هنگام) موسى عصايى را كه به دست داشت افكند، و (به فرمان پروردگار) مار عظيم و آشكارى شد» (فَأَلْقى‏ عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ).

    (آيه 33)- «و سپس دست خود را (در گريبان فرو برد و) بيرون آورد، ناگهان در برابر بينندگان سفيد و روشن بود»! (وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ).

    در حقيقت اين دو معجزه بزرگ، يكى مظهر بيم بود و ديگرى مظهر اميد اولى مناسب مقام انذار است، و دومى بشارت.

    (آيه 34)- فرعون از مشاهده اين صحنه، سخت جا خورد و در وحشت عميقى فرو رفت اما براى حفظ قدرت شيطانى خويش كه با ظهور موسى (ع)، سخت به خطر افتاده بود و همچنين براى حفظ اعتقاد اطرافيان و روحيه دادن به آنها در صدد توجيه معجزات موسى بر آمد، نخست «به اطرافيان خود چنين گفت:

    اين مرد، ساحر آگاه و ماهرى است»! (قالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ).

    جالب است، همان كسى را كه تا چند لحظه قبل مجنونش مى‏خواند، اكنون به عنوان عليم و دانشمند از او نام مى‏برد.

    (آيه 35)- سپس براى اين كه جمعيت را بر ضد او بسيج كند چنين ادامه داد: «او مى‏خواهد شما را از سر زمينتان با سحرش بيرون كند»! (يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ).

    «شما چه (مى‏انديشيد و چه) دستور مى‏دهيد»؟! (فَما ذا تَأْمُرُونَ).

    اين همان فرعونى است كه قبلا تمام مصر را ملك مسلم خود مى‏دانست، اكنون آن را ملك مردم مى‏شمرد و به اطرافيان مى‏گويد: شما چه امر مى‏كنيد؟

    مشورتى بسيار عاجزانه و از موضع ضعف!

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 36)- بعد از مشورتها سر انجام اطرافيان به فرعون «گفتند: او و برادرش را مهلت ده و مأموران را براى بسيج (بسيج ساحران) به تمام شهرها اعزام كن» (قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ).

    (آيه 37)- «تا هر ساحر ماهر و كهنه كارى را نزد تو آورند» (يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ).

    و گفتند: خوشبختانه در كشور پهناور مصر، اساتيد فن سحر بسيارند، اگر موسى ساحر است ما «سحّار» يعنى ساحران ماهرتر در برابر او قرار مى‏دهيم، و آن قدر ساحران وارد به فوت و فنّ سحر را جمع مى‏كنيم تا راز موسى را افشا كنند!

    (آيه 38)- ساحران از همه جا گرد آمدند! به دنبال پيشنهاد اطرافيان فرعون جمعى از مأموران زبده به شهرهاى مختلف مصر روان شدند و در هر جا ساحران ماهر را جستجو كردند، «سر انجام جمعيت ساحران براى وعده‏گاه روز معين جمع آورى شدند» (فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ). و آنها را براى مبارزه در چنان روزى آماده كردند.

    (آيه 39)- از مردم نيز براى حضور در اين ميدان مبارزه دعوت شد:

    «و به مردم گفته شد: آيا شما در اين صحنه اجتماع مى‏كنيد»؟ (وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ).

    (آيه 40)- و به مردم گفته شد: «هدف اين است كه اگر ساحران پيروز شوند (كه پيروزى آنها پيروزى خدايان ماست) ما از آنان پيروى كنيم» (لَعَلَّنا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كانُوا هُمُ الْغالِبِينَ). و آن چنان صحنه را گرم و داغ نماييم كه دشمن خدايان ما براى هميشه از ميدان بيرون رود!

    (آيه 41)- اينها همه از يكسو، از سوى ديگر «هنگامى كه ساحران (نزد فرعون) آمدند (و او را سخت در تنگنا ديدند به اين فكر افتادند كه برترين بهره گيرى را كرده و امتيازهاى مهمى از او بگيرند) به فرعون گفتند: آيا براى ما پاداش قابل ملاحظه‏اى خواهد بود اگر پيروز شويم» (فَلَمَّا جاءَ السَّحَرَةُ قالُوا لِفِرْعَوْنَ أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبِينَ).

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 42)- فرعون كه سخت در اين بن بست گرفتار و درمانده بود حاضر شد برترين امتيازها را به آنها بدهد، بلا فاصله «گفت: آرى (هر چه بخواهيد مى‏دهم) به علاوه شما در اين صورت از مقربان درگاه من خواهيد بود»! (قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ).

    (آيه 43)- هنگامى كه ساحران قول و قرارهاى خود را با فرعون گذاردند به دنبال تهيه مقدمات كار رفتند، و در خلال مدتى كه فرصت داشتند، طنابها و عصاهاى بسيار فراهم ساختند كه ظاهرا درون آنها را خالى كرده و ماده شيميايى مخصوصى (همچون جيوه) كه در برابر تابش آفتاب سبك و فرّار مى‏شود در آن ريختند.

    سر انجام روز موعود فرا رسيد، و انبوه عظيمى از مردم در آن صحنه جمع شدند.

    «موسى رو به سوى ساحران كرد و گفت: آنچه را مى‏خواهيد بيفكنيد» و هر چه داريد به ميدان آوريد (قالَ لَهُمْ مُوسى‏ أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ).

    (آيه 44)- ساحران كه غرق غرور و نخوت بودند و حد اكثر توان خود را به كار گرفته و به پيروزى خود اميدوار بودند «طنابها و عصاهاى خود را افكندند و گفتند: به عزت فرعون ما قطعا پيروزيم»! (فَأَلْقَوْا حِبالَهُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغالِبُونَ).

    در اين هنگام عصاها و طنابهاى مخصوص به صورت مارهاى كوچك و بزرگ به حركت در آمدند (طه/ 66)، در اين هنگام غريو شادى از مردم بر خاست و برق اميد در چشمان فرعون و اطرافيانش درخشيدن گرفت.

    (آيه 45)- اما موسى چندان مهلت نداد كه اين وضع ادامه يابد همانطور كه قرآن مى‏گويد: «سپس موسى عصايش را افكند، ناگهان تمام وسايل دروغين آنها را بلعيد» (فَأَلْقى‏ مُوسى‏ عَصاهُ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ).

    در اينجا گروهى پا به فرار گذاشتند، گروهى منتظر بودند پايان كار به كجا مى‏رسد، و جمعى بى‏هدف فرياد مى‏كشيدند و دهان ساحران از تعجب باز مانده بود.

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 46)- در اينجا همه چيز عوض شد، ساحران كه تا آن لحظه در خط شيطنت و همكارى با فرعون و مبارزه با موسى (ع) قرار داشتند يك مرتبه به خود آمدند و چون از تمام فنون سحر با خبر بودند، يقين پيدا كردند كه اين مسأله قطعا سحر نيست، اين يك معجزه بزرگ الهى است «پس ناگهان همه آنها به سجده افتادند» (فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ).

    (آيه 47)- و همراه با اين عمل كه دليل روشن ايمان آنها بود با زبان نيز «گفتند: ما به پروردگار عالميان ايمان آورديم»! (قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ).

    (آيه 48)- و براى اين كه جاى هيچ ابهام و ترديد باقى نماند و فرعون نتواند اين سخن را تفسير ديگرى كند، اضافه كردند: «به پروردگار موسى و هارون» (رَبِّ مُوسى‏ وَ هارُونَ).

    آرى! در يك لحظه كوتاه از ظلمت مطلق به روشنايى ايمان گام نهادند.

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 49)- در اين هنگام فرعون از يك سو روحيه خود را پاك باخته بود، و از سوى ديگر تمام قدرت و موجوديت خويش را در خطر مى‏ديد، و مخصوصا مى‏دانست ايمان آوردن ساحران چه تأثير عميقى در روحيه مردم خواهد گذارد و ممكن است گروه عظيمى به پيروى از ساحران به سجده بيفتند، به گمان خود دست به ابتكار تازه‏اى زد رو به ساحران كرد و «گفت: آيا به او ايمان آورديد پيش از آنكه من به شما اجازه دهم» (قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ).

    انتظارش اين بود كه قلب و عقل و فكر مردم نيز به اختيار و اجازه او باشد ولى فرعون به اين هم قناعت نكرد، و دو جمله ديگر گفت.

    نخست ساحران را متهم ساخت كه اين يك تبانى و توطئه قبلى است كه ميان شما و موسى صورت گرفته، توطئه‏اى است بر ضد تمام مردم مصر! گفت: «او بزرگ و استاد شماست كه به شما سحر آموخته» و شما همگى سحر را از مكتب او فرا گرفته‏ايد! (إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ).

    سپس آنها را تهديد كرده، گفت: اما من به شما اجازه نخواهم داد كه در اين توطئه پيروز شويد، من اين توطئه را در نطفه خفه مى‏كنم! «به زودى خواهيد دانست (شما را چنان مجازاتى مى‏كنم كه درس عبرتى براى همگان گردد) دستها و پاهاى شما را بطور مخالف قطع مى‏كنم (دست راست و پاى چپ يا دست چپ و پاى راست) و همگى را بدون استثناء به دار مى‏آويزم»! (فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ).

    (آيه 50)- اما فرعون در اينجا كور خوانده بود، زيرا ساحران يك لحظه پيش، و مؤمنان اين لحظه، آن چنان قلبشان به نور ايمان روشن شده بود كه اين تهديد فرعون را در حضور جمعيت به طرز بسيار قاطعى پاسخ گفتند و نقشه شيطانى او را نقش بر آب كردند.

    «گفتند: هيچ مانعى ندارد (و هيچ گونه زيانى از اين كار به ما نخواهد رسيد هر كار مى‏خواهى بكن) ما به سوى پروردگارمان باز مى‏گريم» (قالُوا لا ضَيْرَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ).

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 51)- سپس افزودند: ما در گذشته گناهانى مرتكب شده‏ايم و در اين صحنه سردمدار مبارزه با پيامبر راستين خدا موسى (ع) شديم، و در ستيز با حق پيشقدم بوديم، اما «ما اميدواريم كه پروردگارمان خطاهاى ما را ببخشد چرا كه ما نخستين ايمان آورندگان بوديم» (إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لَنا رَبُّنا خَطايانا أَنْ كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ).

    ما امروز از هيچ چيز وحشت نداريم، نه از تهديدهاى تو، و نه از دست و پا زدن در خون بر فراز شاخه‏هاى بلند نخل!

    (آيه 52)- سر انجام موسى در آن صحنه سرنوشت ساز پيروز از ميدان بيرون آمد. و اين زمينه مساعدى را براى اين كه موسى بتواند در ميان آن مردم بماند و به دعوت و تبليغ بپردازد و اتمام حجت كند فراهم ساخت.

    ساليان دراز به اين منوال گذشت، و موسى معجزات ديگرى به آنها نشان داد.

    هنگامى كه موسى (ع) حجت را بر آنها تمام كرد، و صفوف مؤمنان و منكران مشخص شد، دستور كوچ دادن بنى اسرائيل به موسى داده شد.

    آيه مى‏گويد: «و به موسى وحى كرديم كه شبانه بندگانم را (از مصر) كوچ ده، زيرا شما مورد تعقيب هستيد» (وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ).

    (آيه 53)- موسى (ع) اين فرمان را اجرا كرد، و دور از چشم دشمنان شبانه بنى اسرائيل را بسيج كرده فرمان حركت داد.

    اما بديهى است حركت يك گروه با اين عظمت، چيزى نيست كه بتوان آن را براى مدت زيادى پنهان نگه داشت، به زودى جاسوسان فرعون، مطلب را به او گزارش دادند، و چنانكه قرآن مى‏گويد: «فرعون (مأمورانى) به شهرها فرستاد تا نيرو جمع كنند» (فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ).

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 54)- ضمنا براى اين كه زمينه روانى مردم براى اين بسيج عمومى آماده شود دستور داد اعلان كنند «اينها گروه اندكى هستند» اندك از نظر تعداد در مقابل فرعونيان و اندك از نظر قدرت (إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ).

    بنا بر اين در مبارزه با اين گروه جاى هيچ گونه نگرانى نيست كه برنده ماييم.

    (آيه 55)- سپس افزود: ما چقدر حوصله كنيم؟ و تا چه اندازه با اين بردگان سر كش مدارا نماييم؟! «اينها ما را به خشم و غضب آورده‏اند» (وَ إِنَّهُمْ لَنا لَغائِظُونَ).

    فردا مزارع مصر را چه كسى آبيارى مى‏كند؟ بارهاى سنگين را در اين كشور پهناور چه كسى از زمين بر مى‏دارد؟

    (آيه 56)- به علاوه ما از توطئه اين گروه- چه در اينجا باشند و چه بروند- بيمناكيم «و ما همگى آماده پيكاريم» (وَ إِنَّا لَجَمِيعٌ حاذِرُونَ).

    (آيه 57)- سپس قرآن به ذكر عاقبت كار فرعونيان مى‏پردازد، و بطور اجمال زوال حكومت آنها و زمامدارى بنى اسرائيل را بيان مى‏كند، مى‏گويد:

    «پس ما آنها را از باغهاى سر سبز و چشمه‏هاى پر آب بيرون رانديم» (فَأَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ).

    (آيه 58)- «و از گنجها و قصرهاى زيبا و مساكن مرفّه» خارج ساختيم (وَ كُنُوزٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ).

    (آيه 59)- آرى «اين چنين كرديم و بنى اسرائيل را وارث آنها (فرعونيان) ساختيم» (كَذلِكَ وَ أَوْرَثْناها بَنِي إِسْرائِيلَ).

    (آيه 60)- عاقبت دردناك فرعونيان! در اين آيات آخرين صحنه از اين بخش از داستان موسى و فرعون مطرح است، و آن چگونگى نابودى فرعونيان و پيروزى و نجات بنى اسرائيل است.

    چنانكه در آيات گذشته خوانديم، فرعون مأموران خود را به شهرهاى مصر گسيل داشت، و به اندازه كافى لشكر و نيرو آماده ساخت. و به دنبال آنها حركت كردند.

    چنانكه آيه مى‏گويد: «پس فرعونيان آنها را تعقيب كردند و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسيدند» (فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِينَ).

  8. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 61)- «هنگامى كه دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: بطور قطع ما در چنگال فرعونيان گرفتار شديم» و راه نجاتى وجود ندارد! (فَلَمَّا تَراءَا الْجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسى‏ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ).

    در پيش روى ما دريا و امواج خروشان آب، و در پشت سر ما دريايى از لشكر خونخوار با تجهيزات كامل، جمعيتى كه سخت از ما خشمگينند.

    در اينجا لحظات دردناكى بر بنى اسرائيل گذشت، لحظاتى كه تلخى آن غير قابل توصيف است، شايد جمع زيادى در ايمان خود متزلزل شدند.

    (آيه 62)- اما موسى (ع) همچنان آرام و مطمئن بود، و مى‏دانست وعده‏هاى خدا در باره نجات بنى اسرائيل و نابودى قوم سركش تخلف ناپذير است.

    لذا با يك دنيا اطمينان و اعتماد رو به جمعيت وحشتزده بنى اسرائيل كرد و «گفت: چنين نيست (آنها هرگز بر ما مسلط نخواهند شد) چرا كه پروردگار من با من است و به زودى مرا هدايت خواهد كرد» (قالَ كَلَّا إِنَّ مَعِي رَبِّي سَيَهْدِينِ).

    (آيه 63)- در اين هنگام كه شايد بعضى با ناباورى سخن موسى را شنيدند و همچنان در انتظار فرا رسيدن آخرين لحظات زندگى بودند فرمان نهايى صادر شد.

    چنانكه قرآن مى‏گويد: «پس ما به موسى وحى كرديم كه عصايت را به دريا بزن»! (فَأَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ).

    موسى (ع) چنين كرد و عصا را به دريا زد، در اينجا صحنه عجيبى نمايان گشت كه برق شادى در چشمها و دلهاى بنى اسرائيل نمايان گرديد: «پس ناگهان دريا شكافته شد (آبها قطعه قطعه شدند) و هر بخشى همچون كوهى عظيم روى هم انباشته گشت»! و در ميان آنها جاده‏ها نمايان شد (فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ).

    منظور از «دريا» در اينجا همان رود عظيم «نيل» است.

    (آيه 64)- فرعون و فرعونيان كه از ديدن اين صحنه، مات و مبهوت شده بودند و چنين معجزه روشن و آشكارى را مى‏ديدند باز هم از مركب غرور پياده نشدند، و به تعقيب موسى و بنى اسرائيل پرداختند و به سوى سر نوشت نهايى خود پيش رفتند، چنانكه قرآن مى‏گويد: «و در آنجا ديگران [لشكر فرعون‏] را نيز (به دريا) نزديك ساختيم» (وَ أَزْلَفْنا ثَمَّ الْآخَرِينَ).

    به اين ترتيب فرعونيان نيز وارد جاده‏هاى دريايى شدند.

  9. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 65)- اين آيه مى‏گويد: «ما موسى و تمام كسانى را كه با او بودند نجات داديم» (وَ أَنْجَيْنا مُوسى‏ وَ مَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ).

    (آيه 66)- درست هنگامى كه آخرين نفر از بنى اسرائيل از دريا بيرون آمد و آخرين نفر از فرعونيان داخل دريا شد فرمان داديم آبها به حال اول باز گردند، امواج خروشان يك مرتبه فرو ريختند و سر بر هم نهادند، فرعون و لشكرش را همچون پرهاى كاه با خود به هر جا بردند، در هم كوبيده و نابود كردند.

    قرآن در يك عبارت كوتاه اين ماجرا را بيان كرده، مى‏گويد: «سپس ديگران را غرق كرديم» (ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ).

    و به اين ترتيب بردگان اسير آزاد شدند و جباران مغرور گرفتار و نابود گشتند، تاريخ ورق خورد دوران آن مستكبران پايان گرفت و مستضعفان وارث ملك و حكومت آنها شدند.

    (آيه 67)- آرى «در اين ماجرا نشانه روشن (و درس عبرت بزرگى) است، اما اكثر آنها ايمان نياوردند» گويى چشمها بسته و گوشها كر و قلبها در خواب فرو بسته است (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ).

    جايى كه فرعونيان با ديدن آن صحنه‏هاى عجيب ايمان نياوردند از اين قوم مشرك تعجب مكن، و از عدم ايمانشان نگران مباش! تعبير به «اكثر» (بيشتر) اشاره به اين است كه گروهى از فرعونيان دست به دامن آيين موسى زدند و به جمع ياران او پيوستند.

    (آيه 68)- اين آيه در يك جمله كوتاه و پر معنى به قدرت و رحمت بى‏پايان خدا اشاره كرده، مى‏گويد: «پروردگار تو هم تواناست و هم مهربان» (وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ).

    از «عزت» اوست كه هر زمان اراده كند فرمان نابودى اقوام ياغى را صادر مى‏كند، به همان آبى كه مايه حيات آنهاست فرمان مرگ آنها را مى‏دهد، و همان درياى نيل كه مايه ثروت و قدرت فرعونيان بود قبرستان آنها مى‏شود! و از «رحمت» اوست كه در اين كار هرگز عجله نمى‏كند، بلكه سالها مهلت مى‏دهد، معجزه مى‏فرستد، اتمام حجت مى‏كند، و نيز از رحمت اوست كه اين بردگان ستمديده را از چنگال آن اربابان قلدر و زور گو رهايى مى‏بخشد.

  10. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 69)- به دنبال داستان عبرت‏انگيز موسى و فرعون به سر گذشت الهام بخش ابراهيم (ع) و مبارزاتش با مشركان مى‏پردازد، و اين مطلب را از گفتگوى ابراهيم با عمويش آزر و قوم گمراه آغاز مى‏كند.

    نخست مى‏گويد: «و خبر ابراهيم را بر آنها بخوان» (وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْراهِيمَ).

    (آيه 70)- و از ميان تمام اخبار مربوط به اين پيامبر بزرگ روى اين قسمت تكيه مى‏كند: «هنگامى كه به پدر و قومش گفت: شما چه چيز را مى‏پرستيد»؟! (إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما تَعْبُدُونَ).

    (آيه 71)- آنها بلا فاصله در پاسخ «گفتند: ما بتهايى را مى‏پرستيم و همه روز ملازم عبادت آنهاييم» (قالُوا نَعْبُدُ أَصْناماً فَنَظَلُّ لَها عاكِفِينَ).

    اين تعبير نشان مى‏دهد كه آنها نه تنها احساس شرمندگى از كار خود نداشتند بلكه بسيار به كار خود افتخار مى‏كردند.

    (آيه 72)- به هر حال ابراهيم (ع) با شنيدن اين سخن آنها را زير رگبار اعتراضات شديد خود قرار داد و با دو جمله كوبنده آنها را با يك بن بست منطقى رو به رو ساخت. «گفت: آيا آنها سخن شما را مى‏شنوند هنگامى كه آنها را مى‏خوانيد»؟! (قالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ).

    (آيه 73)- «يا اين كه آنها سودى به شما مى‏رسانند يا زيانى مى‏بخشند»؟! (أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ). حد اقل چيزى كه در معبود لازم است اين است كه نداى عابد خويش را بشنود، و در گرفتاريها به ياريش بشتابد. اما در اين بتها چيزى كه نشان دهد آنها كمترين درك و شعورى دارند، و يا كمترين تأثيرى در سر نوشت انسانها، به چشم نمى‏خورد.

    (آيه 74)- ولى بت پرستان متعصب در برابر اين سؤال منطقى به همان پاسخ قديمى و تكرارى خود پرداختند و «گفتند: (اين مسائل مطرح نيست) مهم آن است كه ما نياكان خود را يافتيم كه چنين مى‏كنند»! (قالُوا بَلْ وَجَدْنا آباءَنا كَذلِكَ يَفْعَلُونَ).

    اين پاسخ كه بيانگر تقليد كور كورانه آنها از نياكان جاهل و نادانشان بود تنها پاسخى بود كه مى‏توانستند به گفته ابراهيم (ع) بدهند، پاسخى كه دليل بطلانش در آن نهفته است.

    (آيه 75)- در اين هنگام ابراهيم لبه تيز حمله خود را متوجه بتها كرد و «گفت: آيا اين چيزى را كه شما پيوسته عبادت مى‏كرديد مشاهده نموديد؟!» (قالَ أَ فَرَأَيْتُمْ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ).

صفحه 2 از 6 نخستنخست 1234 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •