قسم به عصمت مادر
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: قسم به عصمت مادر

  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    قسم به عصمت مادر

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با سوز و آه مینویسم که
    مرحوم صدر الدین واعظ قزوینی (رحمه الله) در کتاب شریفشان ریاض القدس
    حدیثی نقل میفرمایند که انسان نمیدونه چه کنه
    اشک بریزه ، خون گریه کنه ، چه کنه
    آب میشه آدم
    عین متن با اندکی تصرّف
    میفرمایند که :






    مروان به دستور معاویه
    (علیهما لعائن الله) در خطبه های نماز جمعه

    نسبت به امیرالمومنین و امام مجتبی
    (علیهما السلام و الصلاة) سبّ و ناسزا میگفت
    فحش میداد
    روزی اسامة از صحابه ی رسول خدا
    (صلی الله علیه و آله) پای منبر آن ملعون بود
    این واقعه ی سبّ و ناسزا را شنید ، طاقت نیاورد
    با چشم گریان به در خانه ی امام حسین
    (علیه السلام)رفت و عرض کرد :
    الان مسجد بودم که مروان به منبر رفت و
    در حضور برادرت امام حسن مجتبی
    (علیه السلام) به امیر المومنین (علیه السلام) ناسزا گفت
    - فدای غربت و مظلومیتت حسن جان حسن جان حسن جان -
    ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 12-24-2013 در ساعت 06:50 AM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (01-05-2014)

  3. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    لَمَّا سَمِعَ الإِمَامُ إِمتَلَأَت عَینَاهُ بِالدَّمِ
    تا سیدالشهداء
    (علیه السلام) شنیدند
    چشم های حضرت مانند دو کاسه ی خون شد
    شمشیر از غلاف کشیدند و
    با پای برهنه دوان دوان به سمت مسجد رفتند


    نگهبانان و غلامان مروان
    (علیه لعائن الله)
    هنگامی که حالت سیدالشهداء
    (علیه السلام) را دیدند
    کَالاَسَدِ الهُجُومِ وَ القَضَاءِ المَحتُومِ
    مانند شیری یورش برنده می آیند بر خود لرزیدند
    حضرت وارد مسجد شدند
    مروان ملعون را از گریبان گرفتند و از منبر پایین کشیدند
    عمامه اش را دور گردنش پیچیدند
    نزدیک بود روح از بدنش مفارقت کند


    ملعون رو کرد به امام مجتبی
    (علیه السلام) و گفت :
    یا أبا محمد ! یا حسن بن علی ! ترا به عصمت مادرت زهرا
    (سلام الله علیها) به فریاد من برس
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  4. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (01-05-2014)

  5. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    امام مجتبی (علیه السلام) تا نام مادر را شنیدند
    از جا برخاستند به نزد برادر آمده و فرمودند :
    برادر جان ! به جان من دست از مروان بردار
    مرا به عصمت مادر قسم داد
    مگر ما قرار نگذاشته بودیم
    هر که ما را به عصمت مادرمان زهراء
    (سلام الله علیها) قسم بدهد
    هر حاجتی داشته باشد بر آورده میشود !!!
    امام حسین (علیه السلام) دست از مروان برداشت
    او را بخاطر قسم به مادرش رها کرد ./
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  6. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (01-05-2014)

موضوعات مشابه

  1. حرم اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام)
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن اهل بیت(ع)
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: 03-04-2012, 07:13 AM
  2. امام علي و عصمت خويشتن
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن اهل بیت(ع)
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 03-01-2012, 08:23 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •