(آيه 48)- اين آيه در باره چگونگى رستاخيز انسانها مىگويد: «آنها همه در يك صف به پروردگارت عرضه مىشوند»َ عُرِضُوا عَلى رَبِّكَ صَفًّا).
اين تعبير ممكن است اشاره به آن باشد كه هر گروهى از مردم كه عقيده واحد يا عمل مشابهى دارند در يك صف قرار مىگيرند، و يا اين كه همگى بدون هيچ گونه تفاوت و امتياز در يك صف قرار خواهند گرفت.
و به آنها گفته مىشود: «شما همگى نزد ما آمديد، همان گونه كه در آغاز شما را آفريديم»َقَدْ جِئْتُمُونا كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ).
نه خبرى از اموال و ثروتهاست، نه امتيازات و مقامات مادى، و نه يار و ياور، درست همان گونه كه در آغاز آفرينش بوديد، به همان حالت اول! «اما شما گمان گرديد كه ما موعدى برايتان قرار نخواهيم داد»َلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِداً).
و اين هنگامى بود كه غرور امكانات مادى شما را فرا مىگرفت و تمايل به جاودانگى دنيا شما را از فكر آخرت كه در فطرت هر انسانى نهفته است غافل مىكرد.
(آيه 49)- سپس به مراحل ديگر از اين رستاخيز بزرگ پرداخته، مىگويد:
«و كتاب [كتابى كه نامه اعمال همه انسانهاست] در آنجا گذارده مىشود» (وَ وُضِعَ الْكِتابُ).
«پس گنهكاران را مىبينى كه از آنچه در آن است ترسان و هراسانند» (فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ).
در اين هنگام فرياد بر مىآورند «و مىگويند: اى واى بر ما! اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته مگر اين كه آن را به شمار آورده است» (وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصاها).
علاوه بر اين سند كتبى اصولا «همه اعمال خود را حاضر مىبينند»! (وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً). خوبيها و بديها، ظلمها و عدلها، هرزگيها و خيانتها، همه و همه در برابر آنها تجسّم مىيابد! در واقع آنها گرفتار اعمال خودشان هستند: «و پروردگارت به هيچ كس ستم نمىكند» (وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً).
آنچه دامن آنها را مىگيرد كارهايى است كه در اين جهان انجام دادهاند بنا بر اين از چه كسى مىتوانند گله كنند جز از خودشان.
راستى ايمان به چنين دادگاهى چقدر در تربيت انسان و كنترل شهوات او مؤثر است؟ و چقدر آگاهى و بيدارى و توجه به مسؤوليتها به انسان مىبخشد؟
آيا ممكن است انسان به چنين صحنهاى ايمان قاطع داشته باشد باز هم گناه كند؟!