مسعود فراستی / در سینما برج‌سازی میکنند نه فیلمسازی - صفحه 3
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 23 , از مجموع 23

موضوع: مسعود فراستی / در سینما برج‌سازی میکنند نه فیلمسازی

  1. #21
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274
    پس توافق روز اولتان این بود که شما در برنامه ثابت باشید؟
    بله، من همیشه به فریدون این انتقاد را داشتم که چرا برنامه اینقدر خبر و گزارش دارد و زرد است، اما دیدم گبرلوی مدعی ارزش، دو برابر زرد است. البته الان چهار برابر زرد است و برنامه هفتی که قبلا هفت بود الان هفت دهم هم نیست. او نیتش خیر است اما اینکاره نیست.

    باوجود این اختلاف نظرها پس چرا جداییتان از «هفت» اینقدر دیر اتفاق افتاد؟
    زیاد تحمل کردم. البته او هم کاری به کار من نداشت. فقط یک بار به من اس ام اس داد که شنیدم در لانه جاسوسی فیلم نقد کرده ای. به نظرت منتقد ثابت برنامه میتواند این کار را بکند؟ من جواب آن اس ام اس را ندادم. اصلا لزومي نداشت به او توضيح بدهم. سر برنامه مانی حقیقی و فرح بخش فکر میکنم مشکلها شروع شد. چون او میخواست من از مانی آن طور که خودش میخواست نقد کنم ولی من نقد و نگاه خودم را داشتم و به کسی کاري ندارم.

    البته انتظار میرفت رو در رویی شما با مانی حقیقی جنجالیتر از آن شود.
    به نظر خودم همه حرفهایم را زدم. اما لحنم را بهشدت کنترل کردم. آن برنامه جزو معدود دفعاتی بود که من لحنم را کنترل کردنم و خیلی هم از این قضیه راضی ام.

    شما و مانی حقیقی پیش از این هم در مجله 24 گفت و گویی با هم داشتید، اما در همان گفت و گو هم شما لحنتان آرامتر بود و هم حقیقی. حتی بعضا به سمت توهین هم میرفت...
    چون مانی حقیقی بر عکس کاهانی و بچه روشنفکرهای امروزی اولا سواد و شخصیت دارد و دیگر اینکه میشود با او دیالوگ برقرار کرد. به او میشود مردانه گفت؛ فیلمت آشغال است! ما مصاحبه ای هم در یکی از مجلات داشتیم که همه حرفها زده شد و دو آدم کاملا متضاد با هم میتوانند سر یک میز بنشینند و بگویند نظرات یکدیگر را قبول نداریم ولی از هم خوشمان میآید و به هم احترام میگذاریم. این شیوه در برنامه «هفت» هم پیاده شد و من انتقاداتم را به مانی گفتم. او هم کلی از حرفهای من را پذیرفت و حرفهای خودش را هم زد. به نظرم بحثمان متمدنانه شد. به بقیه روشنفکرها هم گفتیم میشود سر یک میز نشست و با هم دعوا کرد اما بی احترامی نکرد. این خط، خطی بود که من و مرتضی آوینی در سوره داشتیم. در برنامه هفت وقتی من مانی را آنطور که مجري دوست داشت، نزدم، ناراحت شد.

    پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد.
    م.ا

  2. #22
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274
    به نظر می رسید در آن برنامه آقاي گبرلو می خواست گفت وگو را به سمت بحثهای ارزشی و روشنفکری بکشاند، درست است؟
    بله، او میخواست این کار را بکند، اما استاد این لتوپار کردن، خود مسعود فراستی است.

    مشکلتان در برنامه ای که با فرحبخش داشتید چه بود؟
     به نظر من این برنامه بهترین برنامه در تاریخ «هفت» بود. اما موضوعی که دوستان از جمله مجری برنامه را اذیت کرد این بود که راجع به طیف ارزشیها حرف زدم. الان هم بر این عقیده ام کسانی که ادای ارزشیها را درمی آورند خطرناکتر از روشنفکرها هستند. تکلیف من با فیلمفارسی مشخص است با روشنفکرها هم همین طور. سی سال است که علیه شان هم نوشتم. من نفر اول در ایران هستم که شش نقد علیه مهرجویی و بقیه نوشتم. پس تکلیفم با آنها روشن است، تکلیف آنها هم با من همین طور. با فیلمفارسی هم تکلیفم معلوم است، اما با این دوستان که ادعای انقلاب و ارزش دارند و سینما را هم بلد نیستند، نه! عیبی ندارد که آنها سینما را بلد نیستند اما اینکه ادعا میکنند بلدند و ضعفهایشان را پنهان میکنند و به خودشان هم مدال میزنند دعوا دارم. با سینمای ارزشی و فلسفی مرعوب هم نمیشوم، چون آن را میفهمم. فیلم ارزشی اول باید فرم داشته باشد. «طلا و مس» فیلمی ارزشی است و من هم اولین نفری هستم که از آن دفاع کردم.

    البته بعضیها معتقدند این فیلم هم کلیشه هایی دارد... يا اينكه صحنه حضور پرستار در خانه مرد و زن خيلي مصنوعي است.
    بله، این فیلم هم عیب دارد، یک جاهایی از فیلم لق است، اما فیلم سرپاست. پیام این فیلم هم عالی است. میگوید انمعالعسر یسرا یعنی با سختی است هر آسانی نه از پس سختی. این شعار در فیلم خوب نشسته. انتهای فیلم هم وقتی صحبت روحانی شنیده میشود کفش جفت میکند مثل صحنه کفش جفت کردن علی در «بچه های آسمان».

    پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد.
    م.ا

  3. #23
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274
    ادامه ی بحث را بخوانید :

    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/202096

    پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد.
    م.ا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

موضوعات مشابه

  1. نمازی خواندم که هیچ جنی نخوانده بود
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن دیگر شخصیتها
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 04-01-2012, 09:43 AM
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 02-29-2012, 01:46 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12-01-2011, 10:41 PM
  4. نمازی که در اتاق ژنرال خواندم
    توسط امیرحسین در انجمن عطر شهید
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 07-23-2011, 10:02 AM
  5. چند حقیقت تلخ درباره زندگی مجازی.
    توسط امیرحسین در انجمن بحث آزاد
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 02-09-2011, 10:31 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •