(آيه 105)- بار ديگر قرآن به سراغ اهميت و عظمت اين كتاب آسمانى مىرود و به پاسخ بعضى از ايرادات و يا بهانه جوئيهاى مخالفان مىپردازد.
نخست مىگويد: «و ما قرآن را بحق نازل كرديم» (وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ).
بلافاصله اضافه مىكند: «و بحق نازل شد» (وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ).
گاهى انسان شروع به كارى مىكند اما چون قدرتش محدود است نمىتواند آن را تا به آخر بطور صحيح پياده كند، اما كسى كه از همه چيز آگاه است، و بر همه چيز تواناست، هم آغاز را بطور صحيح شروع مىكند و هم انجام را بطور كامل تحقق مىبخشد، فى المثل گاهى انسان آب زلالى را از سر چشمه رها مىكند، اما چون نمىتواند در مسير راه آن را از آلودگيها حفظ كند پاك و زلال به دست مصرف كننده نمىرسد، ولى آن كس كه از هر نظر بر كار خود مسلط است، هم آن را پاك و زلال از چشمه بيرون مىآورد، و هم آن را پاك و زلال در ظرفهاى تشنگان و نوشندگان وارد مىسازد.
قرآن نيز درست چنين كتابى است كه به حق از ناحيه خداوند نازل شده است و در تمام مسير ابلاغ چه در آن مرحله كه واسطه جبرئيل بوده، و چه در آن مرحله كه گيرنده پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بود، در همه حال آن را از هر نظر حفظ و حراست فرمود و حتّى با گذشت زمان دست هيچ گونه تحريف به دامانش دراز نشده و نخواهد شد، چرا كه خدا پاسداريش را بر عهده گرفته است.
بنابراين، اين آب زلال وحى الهى از عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله تا پايان جهان دست نخورده به همه دلها راه مىيابد.
و در پايان مىفرمايد: «و ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده نفرستاديم» و حق هيچ گونه تغيير در محتواى قرآن ندارى (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً).