البته دانشجويان بعد از درس خواندن، خيلى فعّاليتها در دانشگاه مى‌توانند بكنند.
بى‌رودربايستى بايد به شما عرض كنم كه
اگر شما بخواهيد درس خواندنتان را فداى اين كارهايى بكنيد كه خيال مى‌كنيد خوب است - حالا يا خوب است، يا خوب هم نيست - بنده هيچ اعتقادى به اين كار ندارم.
درس، اوّل است. فلسفه‌ى حضور شما در آن‌جا درس خواندن است.
اگر واقعاً دانشجويى درس نخواند، بلاشك بدانيد كه او مشغول ذمّه است؛ يعنى ذمّه‌اش مشغول مردم و خدا و همه است! هركسى كه سهمى در ايجاد اين دانشگاه دارد، ذمّه‌اش مشغول به اوست و بايد پيش خداى متعال جواب دهد.
حالا در دنيا ممكن است كسى يقه‌ى كسى را در اين‌طور چيزها نگيرد؛ اما در روز قيامت يقيناً سؤال خواهند كرد كه چرا درس نخواندى؟! پس، اوّل درس خواندن است.
بلاشك درس خواندن همه‌ى وقت دانشجو را نمى‌گيرد؛ براى او وقتى باقى مى‌ماند كه بايد اين وقت را براى مسائل فكرى، براى مسائل سياسى - البته سياست‌بازى نمى‌گويم - استفاده كند.
۱۳۷۷/۱۲/۴