سوره هود [11] - صفحه 2
صفحه 2 از 6 نخستنخست 1234 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 59

موضوع: سوره هود [11]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 15)- آيات گذشته با ذكر «دلايل اعجاز قرآن» حجت را بر مشركان و منكران تمام كرد و از آنجا كه پس از وضوح حق باز گروهى، تنها به خاطر حفظ منافع مادى خويش، از تسليم خوددارى مى‏كنند در اين آيه و آيه بعد اشاره به سرنوشت اين گونه افراد دنياپرست كرده، مى‏گويد: «كسى كه تنها هدفش زندگى دنيا و زرق و برق و زينت آن باشد در همين جهان نتيجه اعمالشان را بطور كامل به آنها مى‏دهيم بى‏آن كه چيزى از آن كم و كاست شود» (مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ).

    اين آيه بيان يك سنت هميشگى الهى است كه اعمال مثبت و مؤثر نتائج، آن از ميان نمى‏رود، با اين تفاوت كه اگر هدف اصلى رسيدن به زندگى مادى اين جهان باشد ثمره آن چيزى جز آن نخواهد بود، و اما اگر هدف خدا و جلب رضاى او باشد هم در اين جهان تأثير خواهد بخشيد و هم نتائج پربارى براى جهان ديگر خواهد داشت.

    نمونه اين موضوع را امروز در اطراف خود به روشنى مى‏يابيم، جهان غرب با تلاش پيگير و منظم خود اسرار بسيارى از علوم و دانشها را شكافته، و بر نيروهاى مختلف طبيعت مسلط گشته و با سعى و كوشش مداوم و استقامت در مقابل مشكلات و اتحاد و همبستگى، مواهب فراوانى فراهم نموده است.

    بنابراين جاى گفتگو نيست كه آنها نتائج اعمال و تلاشهاى خود را خواهند گرفت و به پيروزيهاى درخشانى نائل خواهند شد، اما از آنجا كه هدفشان تنها زندگى است، اثر طبيعى اين اعمال چيزى جز فراهم شدن امكانات مادى آنان نخواهد بود.

    (آيه 16)- لذا در اين آيه صريحا مى‏گويد: «اين گونه افراد در سراى ديگر بهره‏اى جز آتش ندارند»! (أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ).

    «و تمام آنچه را در اين جهان انجام داده‏اند در جهان ديگر محو و نابود مى‏شود» و هيچ پاداشى در برابر آن دريافت نخواهند كرد (وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها).

    «و تمام اعمالى را كه براى غير خدا انجام داده‏اند باطل و نابود مى‏گردد» (وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ).

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  3. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 17)- در تفسير اين آيه نظرات گوناگونى وجود دارد ولى آنچه از همه روشنتر به نظر مى‏رسد چنين است:

    در آغاز آيه مى‏گويد: «آيا كسى كه دليل روشنى از پروردگار خويش در اختيار دارد، و به دنبال آن شاهد و گواهى از سوى خدا آمده و قبل از آن كتاب موسى (تورات) به عنوان پيشوا و رحمت و بيانگر عظمت او آمده است» همانند كسى است كه داراى اين صفات و نشانه‏ها و دلائل روشن نيست (أَ فَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‏ إِماماً وَ رَحْمَةً).

    اين شخص همان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله است و «بيّنه» و دليل روشن او قرآن مجيد و شاهد و گواه صدق نبوتش مؤمنان راستينى همچون على عليه السّلام مى‏باشند كه پيش از او نشانه‏ها و صفاتش در تورات آمده است.

    به اين ترتيب از سه راه روشن حقانيت دعوتش به ثبوت رسيده است.

    نخست قرآن كه بينه و دليل روشنى است در دست او.

    دوم كتب آسمانى پيشين كه نشانه‏هاى او را دقيقا بيان كرده، و پيروان اين كتب در عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آنها را به خوبى مى‏شناختند.

    سوم پيروان فداكار و مؤمنان مخلص كه بيانگر صدق دعوت او و گفتار او مى‏باشند.

    آيا با جود اين دلائل زنده مى‏توان او را با مدعيان ديگر قياس كرد و يا در صدق دعوتش ترديد نمود؟

    سپس به دنبال اين سخن اشاره به افراد حق طلب و حقيقت جو كرده و از آنها دعوت ضمنى به ايمان مى‏كند و مى‏گويد: «آنها به چنين پيامبرى (كه اين همه دليل روشن در اختيار دارد) ايمان مى‏آورند» (أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ).

    و به دنبال آن سرنوشت منكران را به اين صورت بيان مى‏كند: «و هر كس از گروههاى مختلف به او كافر شود موعد و ميعادش آتش دوزخ است» (وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ).

    و در پايان آيه همان گونه كه سيره قرآن در بسيارى از موارد است روى سخن را به پيامبر كرده، يك درس عمومى براى همه مردم بيان مى‏كند و مى‏گويد: «اكنون (كه چنين است و اين همه شاهد و گواه بر صدق دعوت تو وجود دارد) هرگز در آنچه بر تو نازل شده ترديد به خود راه مده» (فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ).

    «چرا كه اين سخن حقى است از سوى پروردگار تو» (إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ).

    «ولى بسيارى از مردم (بر اثر جهل و تعصب و خودخواهى) ايمان نمى‏آورند» (وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ).

    بنابراين آيه اشاره به امتيازات اسلام و مسلمين راستين و اتكاى آنها بر دلائل محكم در انتخاب اين مكتب است، و در نقطه مقابل سرنوشت شوم منكران مستكبر را نيز بيان كرده است.

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  5. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 18)- زيانكارترين مردم: در تعقيب آيه قبل كه سخن از قرآن و رسالت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به ميان آمده، در سلسله آيات (18 تا 22) سرنوشت منكران، و نشانه‏ها، و پايان و عاقبت كارشان را تشريح مى‏كند.

    نخست مى‏فرمايد: «چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مى‏بندد» (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً).

    يعنى نفى دعوت پيامبر راستين در واقع نفى سخنان خدا و آن را به دروغ نسبت دادن است، اصولا تكذيب پيامبر، تكذيب خداست.

    سپس آينده شوم آنها را در قيامت چنين بيان مى‏كند كه: «آنها در آن روز به پيشگاه پروردگار (با تمامى اعمال و كردارشان) عرضه مى‏شوند» و در دادگاه عدل او حضور مى‏يابند (أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى‏ رَبِّهِمْ).

    «در اين هنگام شاهدان اعمال (گواهى مى‏دهند و) مى‏گويند: اينها همان كسانى هستند كه بر پروردگار بزرگ و مهربان و ولى نعمت خود دروغ بستند» (وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى‏ رَبِّهِمْ).

    سپس با صداى رسا مى‏گويند: «اى لعنت خدا بر ستمگران باد!» (أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ)

    (آيه 19)- اين آيه صفات اين ظالمان را در ضمن سه جمله بيان مى‏كند:

    نخست مى‏گويد: «آنها كسانى هستند كه (مردم را با انواع وسائل) از راه خدا باز مى‏دارند» (الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ).

    اين كار از طريق القاء شبهه، و زمانى از طريق تهديد، و گاهى تطميع، و مانند آن، صورت مى‏گيرد كه هدف همه آنها يكى است و آن بازداشتن از راه خداست.

    ديگر اين كه: «آنها مخصوصا سعى دارند راه مستقيم الهى را كج و معوج نشان دهند» (وَ يَبْغُونَها عِوَجاً). يعنى با انواع تحريفها، كم و زياد كردن، تفسير به رأى و مخفى ساختن حقايق چنان مى‏كنند كه اين صراط مستقيم به صورت اصليش در نظرها جلوه‏گر نشود، تا مردم نتوانند از اين راه بروند.

    و ديگر اين كه: «آنها به قيامت و روز رستاخيز ايمان ندارند» (وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ). و عدم ايمانشان به معاد سر چشمه ساير انحرافات و تبهكاريهاى آنان مى‏شود.

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  7. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 20)- ولى در اين آيه مى‏گويد: با اين همه «آنها هيچ گاه توانايى فرار در زمين را ندارند» تا از قلمرو قدرت پروردگار خارج شوند (أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ). «همچنين آنها نمى‏توانند ولى و حامى و پشتيبانى غير از خدا براى خود بيابند» (وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ).

    سر انجام به مجازات سنگين آنها اشاره كرده، مى‏گويد: «مجازات آنها مضاعف مى‏گردد» (يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ).

    چرا كه هم خود گمراه و گناهكار و تبهكار بودند، و هم ديگران را به اين راهها مى‏كشاندند، و به همين دليل هم بار گناه خويش را بر دوش مى‏كشند و هم بار گناه ديگران را بى‏آنكه از گناه ديگران چيزى كاسته شود.

    در پايان آيه ريشه اصلى بدبختى آنها را اين گونه شرح مى‏دهد: «آنها نه گوش شنوا داشتند و نه چشم بينا»! (ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ).

    در حقيقت از كار انداختن اين دو وسيله مؤثر براى درك حقايق سبب شد كه هم خودشان به گمراهى بيفتند و هم ديگران را به گمراهى بكشانند.

    (آيه 21)- اين آيه محصول تمام تلاشها و كوششهاى نادرست آنها را در يك جمله بيان مى‏كند، مى‏گويد: «اينها همه كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده و ورشكست شدند» (أُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ).

    و اين بزرگترين خسارتى است كه ممكن است دامنگير انسانى شود كه موجوديت انسانى خويش را از دست داده.

    سپس اضافه مى‏كند: آنها به معبودهايى دروغين دل بسته بودند «اما سر انجام تمام اين معبودهاى ساختگى گم شدند و از نظرشان محو گشتند» (وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ).

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  9. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 22)- و در اين آيه حكم نهايى سرنوشت آنها را به صورت قاطعى چنين بيان مى‏كند: «لا جرم و به ناچار آنها در سراى آخرت زيانكارترين مردمند» (لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ).

    چرا كه تمام سرمايه‏هاى انسانى وجود خويش را از دست دادند، و با اين حال، هم بار مسؤوليت خويش را بر دوش مى‏كشند و هم بار مسؤوليت ديگران را!

    (آيه 23)- در تعقيب آيات گذشته كه حال گروهى از منكران وحى الهى را تشريح مى‏كرد، اين آيه و آيه بعد نقطه مقابل آنها يعنى حال مؤمنان راستين را بيان مى‏كند.

    نخست مى‏گويد: «كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و در برابر خداوند خاضع و تسليم و به وعده‏هاى او مطمئن بودند، اصحاب و ياران بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند» (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى‏ رَبِّهِمْ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ).

    (آيه 24)- در اين آيه خداوند حال اين دو گروه را در ضمن يك مثال روشن و زنده بيان مى‏كند و مى‏گويد: «حال اين دو گروه، حال نابينا و كر و بينا و شنوا است» (مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى‏ وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ).

    «آيا اين دو گروه همانند يكديگرند» (هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلًا).

    «آيا شما متذكر نمى‏شويد و نمى‏انديشيد» (أَ فَلا تَذَكَّرُونَ).

    آنها كه بر اثر لجاجت و دشمنى با حق و گرفتار بودن در چنگال تعصب و خودخواهى و خودپرستى، چشم و گوش حقيقت بين را از دست داده‏اند هرگز نمى‏توانند، حقايق مربوط به عالم غيب و اثرات ايمان و لذت عبادت پروردگار و شكوه تسليم در برابر فرمان او را درك كنند، اين گونه افراد به كوران و كرانى مى‏مانند كه در تاريكى مطلق و سكوت مرگبار زندگى دارند، در حالى كه مؤمنان راستين با چشم باز و گوش شنوا هر حركتى را مى‏بينند و هر صدايى را مى‏شنوند و با توجه به آن راه خود را به سوى سرنوشتى سعادت آفرين مى‏گشايند.

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  11. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 25)- سرگذشت تكان دهنده نوح و قومش: همان گونه كه در آغاز سوره بيان كرديم در اين سوره، قسمتهاى قابل ملاحظه‏اى از تاريخ انبياء پيشين بيان شده است:

    نخست از داستان «نوح» (ع) پيامبر اولو العزم شروع مى‏كند و ضمن 26 آيه نقاط اساسى تاريخ او را به صورت تكان دهنده‏اى شرح مى‏دهد.

    در اين آيه نخستين مرحله اين دعوت بزرگ را بيان كرده و مى‏گويد: «ما نوح را به سوى قومش فرستاديم، (او به آنها اعلام كرد) كه من بيم دهنده آشكارى هستم» (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ).

    (آيه 26)- در اين آيه پس از ضربه نخستين، محتواى رسالت خود را در يك جمله خلاصه مى‏كند و مى‏گويد: رسالت من اين است «كه غير از اللّه ديگرى را پرستش نكنيد» (أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ).

    و بلافاصله پشت سر آن همان مسأله انذار و اعلام خطر را تكرار مى‏كند و مى‏گويد: «من بر شما از عذاب روز دردناكى بيمناكم» (إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ).

    در حقيقت توحيد و پرستش اللّه (خداى يگانه يكتا) ريشه و اساس و زير بناى تمام دعوت پيامبران است.

    اگر براستى همه افراد جامعه جز «اللّه» را پرستش نكنند و در مقابل انواع بتهاى ساختگى اعم از بتهاى برونى و درونى، خود خواهيها، هوى و هوسها، شهوتها، پول و مقام و جاه و جلال و زن و فرزند سر تعظيم فرود نياورند، هيچ گونه نابسامانى در جوامع انسانى وجود نخواهد آمد.

  12. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  13. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 27)- اكنون ببينيم نخستين عكس العمل طاغوتها و خودكامگان و صاحبان زر و زور آن عصر در برابر اين دعوت بزرگ و اعلام خطر آشكار چه بود؟

    آنها سه پاسخ در برابر دعوت نوح دادند.

    نخست «اشراف و ثروتمندان كافر فوم او (نوح) گفتند: ما تو را جز انسانى همانند خود نمى‏بينيم» (فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراكَ إِلَّا بَشَراً مِثْلَنا).

    در حالى كه رسالت الهى را بايد فرشتگان بدوش كشند، به گمان اين كه مقام انسان از فرشته پايين‏تر است و يا درد انسان را فرشته بهتر از انسان مى‏داند! دليل ديگر آنها اين بود كه گفتند: اى نوح! «ما در اطراف تو، و در ميان آنها كه از تو پيروى كرده‏اند كسى جز يك مشت اراذل و جوانان كم سن و سال ناآگاه و بى‏خبر كه هرگز مسائل را بررسى نكرده‏اند نمى‏بينيم» (وَ ما نَراكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَراذِلُنا بادِيَ الرَّأْيِ).

    بالاخره سومين ايراد آنها اين بود كه مى‏گفتند قطع نظر از اين كه تو انسان هستى نه فرشته، و علاوه بر اين كه ايمان آورندگان به تو نشان مى‏دهد كه دعوتت محتواى صحيحى ندارد «اصولا ما هيچ گونه برترى براى شما بر خودمان نمى‏بينيم تا به خاطر آن از شما پيروى كنيم» (وَ ما نَرى‏ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ).

    و به همين دليل «ما گمان مى‏كنيم كه شما دروغگو هستيد» (بَلْ نَظُنُّكُمْ كاذِبِينَ).

    (آيه 28)- در اين آيه پاسخهاى منطقى نوح را در برابر اين ماجراجويان بيان مى‏كند «نوح گفت: اى قوم من! اگر من داراى دليل و معجزه آشكارى از سوى پروردگارم باشم، و مرا در انجام اين رسالت مشمول رحمت خود ساخته باشد، و اين موضوع بر اثر عدم توجه بر شما مخفى مانده باشد» آيا باز هم رسالت مرا انكار مى‏كنيد (قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ).

    و در پايان آيه مى‏گويد: «آيا من مى‏توانم شما را بر پذيرش اين بيّنه روشن مجبور سازم در حالى كه (خود شما آمادگى نداريد و) از پذيرش و حتى تفكر و انديشه پيرامون آن كراهت داريد» (أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ).

  14. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  15. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 29)- من هيچ فرد با ايمانى را طرد نمى‏كنم! اين آيه نيز دنباله پاسخگويى به بهانه جوييهاى قوم نوح است.

    نخست يكى از دلائل نبوت را كه نوح براى روشن ساختن قوم تاريكدل بيان كرده، بازگو مى‏كند: «اى قوم من! در برابر اين دعوت از شما مال و ثروت و اجر و پاداشى مطالبه نمى‏كنم» (وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا).

    «اجر و پاداش من تنها بر خداست» (إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ).

    خدايى كه مرا مبعوث به نبوت ساخته و مأمور به دعوت خلق كرده است.

    و اين ميزان و الگويى است براى شناخت رهبران راستين، از فرصت طلبان دروغين، كه هر گامى را برمى‏دارند بطور مستقيم يا غير مستقيم هدف مادى از آن دارند.

    سپس در پاسخ آنها كه اصرار داشتند نوح ايمان آورندگان فقير و يا كم سن و سال را از خود براند با قاطعيت مى‏گويد: «من هرگز كسانى را كه ايمان آورده‏اند طرد نمى‏كنم» (وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا).

    «چرا كه آنها با پروردگار خويش ملاقات خواهند كرد» و در سراى ديگر خصم من در برابر او خواهند بود (إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ).

    در پايان آيه به آنها اعلام مى‏كند كه: «من شما را مردمى جاهل مى‏دانم» (وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ).

    (آيه 30)- در اين آيه براى توضيح بيشتر به آنها مى‏گويد: «اى قوم من! اگر اين گروه با ايمان را طرد كنم چه كسى در برابر خدا (در آن دادگاه بزرگ عدالت و حتى در اين جهان) مرا يارى خواهد كرد»؟! (وَ يا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ).

    طرد افراد صالح و مؤمن كار ساده‏اى نيست، آنها فرداى قيامت دشمن من خواهند بود و هيچ كس نمى‏تواند در آنجا از من دفاع كند، و نيز ممكن است مجازات الهى در اين جهان دامن مرا بگيرد «آيا انديشه نمى‏كنيد» تا بدانيد آنچه مى‏گويم عين حقيقت است (أَ فَلا تَذَكَّرُونَ).

  16. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  17. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 31)- آخرين سخنى كه نوح در پاسخ ايرادهاى واهى قوم به آنها مى‏گويد اين است كه اگر شما خيال مى‏كنيد و انتظار داريد من امتيازى جز از طريق وحى و اعجاز بر شما داشته باشم اشتباه است، با صراحت بايد بگويم كه: «من نه به شما مى‏گويم خزائن الهى در اختيار من است» و نه هر كارى بخواهم مى‏توانم انجام دهم (وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ).

    «و نه مى‏گويم من فرشته‏ام» (وَ لا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ).

    اين گونه ادعاهاى بزرگ و دروغين مخصوص مدّعيان كاذب است، و هيچ گاه يك پيامبر راستين چنين ادّعاهايى نخواهد كرد.

    در پايان آيه بار ديگر به موضوع ايمان آورندگان مستضعف پرداخته و تأكيد مى‏كند كه: «من هرگز نمى‏توانم در باره اين افرادى كه در چشم شما حقيرند بگويم:

    خداوند خير و پاداش نيكى به آنها نخواهد داد» (وَ لا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْراً) بلكه به عكس خير اين جهان و آن جهان مال آنهاست، هر چند دستشان از مال و ثروت تهى است، اين شما هستيد كه بر اثر خيالات خام، خير را در مال و مقام يا سن و سال منحصر ساخته‏ايد و از حقيقت و معنى بكلى بيخبريد.

    و به فرض كه گفته شما راست باشد و آنها اراذل و اوباش باشند «خدا از درون جان آنها و نياتشان آگاهتر است» (اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فِي أَنْفُسِهِمْ).

    من كه جز ايمان و صداقت از آنها چيزى نمى‏بينم، و به همين دليل وظيفه دارم آنان را بپذيرم، من مأمور به ظاهرم و بنده شناس خداست! و اگر غير از اين كارى كنم «مسلما در اين صورت از ستمكاران خواهم بود» (إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ).

    (آيه 32)- حرف بس است، مجازات كو؟ به دنبال گفتگوى نوح و قومش در اين آيه از زبان قوم نوح چنين نقل مى‏كند «آنها گفتند: اى نوح اين همه بحث و مجادله كردى بس است، تو بسيار با ما سخن گفتى» ديگر جايى براى بحث باقى نمانده است (قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا).

    «اگر راست مى‏گويى، همان وعده‏هاى دردناكى را كه به ما مى‏دهى در مورد عذابهاى الهى تحقق بخش» (فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ).

    انتخاب اين روش در برابر آن همه محبت و لطف پيامبران الهى و گفتارهايى كه همچون آب زلال و گوارا بر دل مى‏نشيند حكايت از نهايت لجاجت و تعصب و بى‏خبرى مى‏كند.

    (آيه 33)- نوح در برابر اين بى‏اعتنايى، لجاجت و خيره‏سرى، با جمله كوتاهى چنين «پاسخ گفت: تنها اگر خدا اراده كند به اين تهديدها و وعده‏هاى عذاب تحقق مى‏بخشد» (قالَ إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شاءَ).

    ولى به هر حال اين از دست من خارج است و در اختيار من نيست، من فرستاده اويم، و سر بر فرمانش دارم، بنابراين مجازات و عذاب را از من مخواهيد.

    اما بدانيد هنگامى كه فرمان عذاب فرا رسد «شما نمى‏توانيد از چنگال قدرت او بگريزيد، و به مأمن و پناهگاهى فرار كنيد»! (وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ).

  18. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

  19. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره هود [11]

    (آيه 34)- سپس اضافه مى‏كند: «اگر خداوند (به خاطر گناهان و آلودگيهاى جسمى و فكريتان) بخواهد شما را گمراه سازد، هرگز نصيحت من براى شما سودى نخواهد بخشيد هر چند بخواهم شما را نصيحت كنم» (وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ).

    چرا كه «او پروردگار شماست و به سوى او باز مى‏گرديد» و تمام هستى شما در قبضه قدرت اوست» (هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ).

    (آيه 35)- در اين آيه سخنى به عنوان يك جمله معترضه براى تأكيد بحثهايى كه در داستان نوح در آيات گذشته و آينده عنوان شده است مى‏گويد:

    «دشمنان مى‏گويند اين مطلب را او (محمد صلّى اللّه عليه و آله) از پيش خود ساخته و به خدا نسبت داده است» (أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ).

    در پاسخ آنها «بگو: اگر من اينها را از پيش خود ساخته و به دروغ به خدا نسبت داده‏ام گناهش بر عهده من است» (قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي).

    «ولى من از گناهان شما بيزارم» (وَ أَنَا بَرِي‏ءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ).

    (آيه 36)- تصفيه شروع مى‏شود! آنچه در آيات قبل گذشت مرحله دعوت و تبليغ پى‏گير و مستمر نوح (ع) با نهايت جديت، و با استفاده از تمام وسائل بود.

    در اينجا به مرحله دوم اين مبارزه اشاره شده مرحله پايان يافتن دوران تبليغ و آماده شدن براى تصفيه الهى! نخست مى‏خوانيم: «به نوح وحى شد كه جز افرادى كه از قومت به تو ايمان آورده‏اند ديگر هيچ كس ايمان نخواهد آورد» (وَ أُوحِيَ إِلى‏ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ).

    اشاره به اين كه صفوف بكلى از هم جدا شده، و ديگر دعوت براى ايمان و اصلاح سودى ندارد، و بايد آماده تصفيه و انقلاب نهايى شود.

    و در پايان آيه به نوح دلدارى داده، مى‏گويد: «اكنون كه چنين است از كارهايى كه اينها انجام مى‏دهند به هيچ وجه اندوهناك و محزون مباش» (فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ).

    ضمنا از اين آيه استفاده مى‏شود كه خداوند قسمتهايى از علم اسرار غيب را در هر مورد كه لازم باشد در اختيار پيامبرش مى‏گذارد.

  20. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (06-19-2013)

صفحه 2 از 6 نخستنخست 1234 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •