۲ـ علی(علیهالسلام) در حجه الوداع و تأیید پیامبر(صلی الله علیه و آله) از قاطعیت علی(علیه السلام)
هنگامی که مسلمانان اطلاع یافتند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) میخواهد آخرین حج خود را انجام دهد و ماههای آخر عمرش را میگذراند، تا میتوانستند از هر سو در مراسم حج شرکت نمودند. حضرت علی(علیهالسلام) در یمن بود. از همانجا با لشگری که همراهش بود، به سوی مکه حرکت نمود و مقداری از حُلّهها (لباس مخصوصی) که از مردم نجران به غنیمت گرفته بود همراه خود داشت. علی(علیهالسلام) در چند فرسخی مکه مردی را فرمانده لشکر خود کرد و خود جلوتر به سوی مکه شتافت و در همان هنگام پیامبر(صلی الله علیه و آله) وارد مکه شد، علی(علیهالسلام) نیز وارد گردید. علی(علیهالسلام) به حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله) رفت و اخبار یمن را به عرض آن حضرت رسانید و در ضمن عرض کرد: ۳۴ شتر برای قربانی به همراه خود آوردهام.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) از دیدار علی(علیهالسلام) بسیار خوشحال شد و به او فرمود: به سوی لشگر خود برو و آنها را نیز به من برسان.
حضرت علی(علیهالسلام) نزد لشگر خود برگشت و دید آنها نیز تا نزدیک مکه رسیدهاند. ولی آن حلهها را بین خود تقسیم کرده و پوشیدهاند. حضرت علی(علیهالسلام) از این کار آنها ناراحت شد و به مردی که او را فرمانده آنها کرده بود، فرمود: «چه چیز تو را وادار کرد که بدون اجازه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و بیآنکه من اجازه بدهم، حلهها را بین اینها تقسیم کردهای؟»
او عرض کرد:« آنها از من درخواست نمودند تا این حلهها را به عنوان احرام بپوشند و خود را بیارایند.»