قسمت اول
صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 46

موضوع: قسمت اول

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    قسمت اول

    با سلام

    یکی از زیباترین گفتگوهایی که تا به حال من شنیدم دعای کمیل بوده. عاشقانه ترین گفتگو با خدا !!!!

    انشاالله توی این تاپیک درباره دعای کمیل و شرح و تفسیر این دعای عظیم، نوشته خواهد شد.

    باشد تا دلهای روشن و پاک گیرا باشند !!!!

    منبع >> نام كتاب: شرح دعاى كميل ------ مؤلف: استاد حسين انصاريان

    شرح دعای کمیل رو توی چهار بخش تقسیم کردم و توی چهار تاپیک قرار داده میشه.
    این تاپیک، قسمت اول هست.

    یا حق !

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    كميل بن زياد نخعى

    دانشمندان و علماى بزرگ چه شيعه مسلك و چه سنى مذهب ، كميل را به قوت ايمان و قدرت روح و انديشه پاك و خلوص نيت و متخلق به اخلاق حميده و آراسته به اعمال شايسته ستوده اند .

    بزرگان هر دو مسلك بر عدالت و جلالت و عظمت و كرامت او اتفاق نظر دارند .

    كميل از خواصّ و بزرگان اصحاب اميرالمؤمنين و حضرت مجتبى (عليهما السلام)است.

    اميرالمؤمنين (عليه السلام) كميل را يكى از ده نفر ياران مورد اطمينانش به حساب آورده است.

    كميل از بهترين شيعيان و عاشقان و محبّان و علاقه مندان به اميرالمؤمنين (عليه السلام)بوده است.

    مسائل و سفارشات و وصايايى كه اميرالمؤمنين به كميل داشته از ايمان عظيم و معرفت فوق العاده كميل حكايت دارد .

    دوستان اهل سنت هم، كميل را در همه ى امور مورد اطمينان معرفى كرده اند.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    دعاى كميل

    عارفان عاشق و عاشقان عارف ، بيدار دلان منصف و شايستگان به حقايق متّصف ، جايگاه دعاى كميل را در ميان همه ى دعاها چون جايگاه انسان در ميان همه ى موجودات مى دانند ، چنان كه انسان را اشرف خلايق به حساب مى آورند ، دعاى كميل را اشرف همه ى دعاها مى شمارند و از آن تعبير به « انسان الأدعيه » مى كنند .

    امام علی(ع)به کمیل خطاب كرد : اى كميل ! هنگامى كه اين دعا را حفظ كنى در هر شب جمعه يا ماهى يك بار ، يا سالى يك بار ، يا در طول عمر يك بار بخوان ، خواندن اين دعا تو را از شرّ دشمنان كفايت مى كند و يارى مى شوى و روزيت مى دهند و گناهانت آمرزيده مى شود .

    خواننده ى اين دعا در شب جمعه پس از رعايت شرايط دعا ، بهتر است دعا را به سوى قبله و با بدنى فروتن و دلى خاشع و نيّتى خالص و چشمى اشكبار و صدايى محزون قرائت كند ; بدون شك دعا با چنين كيفيت به مقام اجابت نزديكتر و ظهور آثارش حتمى است.

    « بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ »

    شروع دعاى شريف كميل با منبعِ نورى بى نهايت چون « بسم اللّه » احتمال دارد به سبب چند دليل باشد .

    اميرالمؤمنين (عليه السلام) از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) و رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) از پروردگارِ جهانيان روايت كرده است كه : پروردگار فرمود :

    كُلّ أَمر ذِى بال لا يُذكَر بِسمِ اللّهِ فِيهِ فَهُوَ أَبتَرُ.
    « هر كار بزرگى كه در آن نام خدا ياد نشود ، تباه و ضايع است و به محصول و نتيجه نمى رسد » .

    مرحوم طبرسى در كتاب پرقيمت « مكارم الاخلاق » از حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام)روايت مى كند :
    « هيچ كس نيست كه او را غم و غصه اى فرا گيرد و سر خود را به آسمان بردارد و سه بار « بسم اللّه الرحمن الرحيم » بگويد مگر اين كه خدا ناراحتيش را برطرف كند و غصه اش را از ميان بردارد ، اگر خداى متعال بخواهد » .

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    « اَللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْء »

    « خدايا ! من از تو درخواست مى كنم ، به رحمتت كه همه چيز را فراگرفته » ،

    رحمت خدا
    انسان اگر در طول مسير زندگى به سبب جهل يا غفلت يا نسيان يا عاملى ديگر دچار خطا و عصيان شود ، با بازگشت به حق و توسل به توبه و انابه و جبران خطا و گناه به صورتى كه دستور داده شده ، يقيناً مورد عفو و آمرزش و مغفرت و رحمت حق قرار مى گيرد . به خصوص اگر توبه و انابه ى او همراه با دعاى كميل در شب جمعه شود ; شبى كه شب رحمت است و شبى كه با خواندن دعاى كميل ، نازل شدن باران غفران و عفو و رحمت پروردگار مهربان و خداى ستوده ى صفات ، حتمى و قطعى است .

    ( قُل يا عِبادِىَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفورُ الرَّحيمُ ).
    « اى بندگانم ، اى كسانى كه بر خود اسراف روا داشتيد ، از رحمت خدا مأيوس و نااميد مشويد ، يقيناً خدا همه ى گناهان را مى آمرزد ، مسلماً او بسيار آمرزنده و مهربان است » .

    انسان اگر به تمام نعمت هاى مادى حقّ و به همه ى نعمت هاى معنوى حضرت ربّ العزّه بينديشد و با دقت و تأمّل بنگرد ، مى يابد كه رحمت رحيميه ى پروردگار و فيض عام و خاص خداى مهربان ، ظاهر و باطن و غيب و شهود و ملك و ملكوت و همه ى شئون او را فرا گرفته ، و سعه ى رحمت دوست او را در خود فرو پوشانده و وى را آنچنان مورد مهر و محبت خود قرار داده كه موجودى از موجودات حتى فرشته ى مقرب را اين گونه مورد عنايت و لطف و رأفت و كرم و رحمت قرار نداده است !!

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    و بقوتک التی قهرت بها کل شیء

    و از تو درخواست می کنم به توانائیت که به آن بر همه چیز چیره شدی.

    قدرت و توانایی حق که عین ذات مبارک اوست، بی نهایت و بی انتهاست.

    همه قدرت ها و توانایی ها در جنب قدرت او هیچ و پوچند.

    با قدرت او نباید به طور مستقل از قدرتی و قدرتمندی سخن گفت، همه قدرت ها شعاعی سوسو زنان از قدرت حضرت اوست: لاحول و لا قوة الا بالله.

    در سطور گذشته کلمه کل شی ء به صورت مبهم بررسی شد، و سخن به این نتیجه رسید که کل شی ء یعنی تمام مخلوقات و آفریده هایی که به اراده حضرت او به وجود آمده اند، و شماره آنها، و چگونگی کمیت و کیفیت بسیاری از آنها را کسی نمی داند و تا قیامت نخواهد دانست، همه مسخر و فرمانبردارند، و در برابر فرامین حکیمانه ات سر تواضع بر خاک ذلت دارند، و همیشه و همه جا برای فرمانبرداریت آماده و حاضرند، و روح سرپیچی، و حالت عصیان در احدی از آنها نسبت به دستوراتت وجود ندارد.
    موجوداتی که بی استثناء مقهور و مغلوب قدرت بی نهایت تواند، همه وجودشان عین خضوع و محض ذلت است.

    در فرازی از یک دعای عارفانه و عاشقانه که از قلب ملکوتی معصومی آگاه، و موحدی بینا بر زبانش جاری شده می خوانیم:
    یقینا تو، آری تو خدایی هستی که به قدرت و توانائیت همه چیز را ذلیل خود کردی، و گردن همه چیز پیش قدرتت، افتاده و خاضع است، آنچه بخواهی نسبت به همه چیز انجام می دهی، و به آنچه اراده فرمائی در مملکت وجود تصرف می کنی، تویی ذات مقدسی که همه چیز را آفریدی، و کار همه چیز به دست قدرت توست، تو مولای همه چیزی، و همه چیز مغلوب قهاریت و مسخر سخاریت توست، معبودی جز تو نیست، تو عزیز و کریمی.

    آری رحمتی که همه چیز را فراگرفته، و قدرت بی نهایتی که بر همه چیز غالب و چیره است، و وجود مبارکی که همه چیز در برابر قدرتش خاضع و ذلیل است، برای او بسیار بسیار آسان است که دعای بنده اش را که با گریه و زاری و فروتنی و با خلوص و خاکساری، و در حالت تضرع و اشک باری، آن هم در شبی چون شب جمعه انجام می گیرد مستجاب کند، و برای او فوق العاده سهل است که لشگر آسمان و زمین خود را برای رساندن عبد دعاخوان به مقاصد دنیوی و اخرویش به کار گیرد.

    کسی که در حال انکسار خدا را به رحمت و قدرتش می خواند، و رحمتی و قدرتی جز رحمت و قدت او نمی داند و نمی بیند آیا ممکن است دعایش به هدف اجابت نرسد؟

    هرگز! موجود ضعیف و ناتوان است، که نمی تواند حاجت حاجتمند را روا کند، و دعای دعا خوان را به اجابت برساند، و خواسته خواهنده را پاسخ گوید، ذات غنی و رحمت واسعه و قدرت بی نهایت، که همه چیز در قبضه قدرت اوست بر وفق مصلحت عبد و حکمت خود دعا را مستجاب می کند، و خواسته خواهان را عطا می فرماید.

    در دعای سیزدهم صحیفه سجادیه آمده: آفریده ها را به نیازمندی نسبت داده ای، و آنان هم بی چون و چرا نیازمند به تو هستند، پس کسی که ترمیم خلا وشکاف زندگیش را از تو بخواهد، و تغییر تهی دستی و فقرش را از تو درخواست کند، یقینا حاجتش را از جایگاه اصلی اش خواسته و به دنبال مطلبش از راه صحیح و درستش آمده، و کسی که برای حاجتش به یکی از آفریده های تو رو کند، یا او را به جای تو وسیله رسیدن به نیازش قرار دهد، قطعا خود را در معرض محرومیت قرار داده، و سزاوار از دست رفتن احسان تو شده.

    با اشتیاق و شوق آهنگ تو کردم، و از باب اطمینان به تو، امیدم را به جانب حضرتت آوردم، و دانستم آنچه را از تو می خواهم هر چند زیاد باشد در کنار دارائیت اندک است. و چیزهای با ارزشی که بخشش را از تو درخواست می کنم، در جنب توانائیت کوچک و بی مقدار است، و دایره کرم و بزرگواریت با تقاضای هیچ کس تنگ نمی شود، و دست بخشندگیت از هر دستی برتر است.

    ممکنات که روزگاری عدم محض بودند، و وجودی نداشتند تا قابل ذکر باشند، با اراده و رحمت و قدرت حق وجود یافتند و تداوم وجودشان بر اثر عنایت و نظر حق و رحمت و قدرت اوست، و هیچ استقلالی در هیچ زمینه ای از خود ندارند، و مهر فقر ذاتی و خضوع و ذلت ماهیتی و حیثیتی بر پیشانی حیات آنان خورده، و همیشه خاکسار و ذلیل و خاضع و خوار در جنب قدرت ازلی و ابدی او هستند.

    سزاوار و شایسته انسان نیست که در برابر قدرت بی نهایت او از خود قدرتی نشان دهد، و کوس منیت بزند و بر طبل تکبر بکوبد، و با خضوع ذاتی، و ذلت هویتی، و با این کوچکی جثه که جز مقداری خاک چیزی نیست، و با این محدودیت روحی که جز یک نفخه و دم واقعیتی نیست، و با این محدودیت عقل که از پی بردن به حقیقت یک ذره ناچیز، عاجز و ناتوان است در برابر قدرت مولا و خالق و مدبر و پروردگارش که همه چیز خود را از شعاع رحمت او دارد عرض و اندام کند، که عرض و اندامش عامل سقوط، و ورشکستگی و افتضاح و آبروریزی، و سبب محرومیت از رحمت و گرفتار شدن به چنگال عقوبت، و دچار آمدن به عذاب است.

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    « وَخَضَعَ لَهَا كُلُّ شَىْء وَذَلَّ لَهَا كُلُّ شَىْء »

    « و در برابر آن هر چيزى فروتنى نموده و همه چيز خوار شده است » .

    همه چيز از موجودات غيبى تا موجودات شهودى ، از بزرگترين موجود معنوى و مادّى، به قدرت و تواناييت فروتن و خاكسار و ذليل و خوارند ; همه مسخّر و فرمانبردارند.

    در فرازى از يك دعاى عارفانه و عاشقانه كه از قلب ملكوتى معصومى آگاه و موحّدى بينا بر زبانش جارى شده مى خوانيم :
    « يقيناً تو ، آرى تو ، خدايى هستى كه به قدرت و تواناييت همه چيز را ذليل خود كردى و گردن همه چيز پيش قدرتت افتاده و خاضع است . آنچه بخواهى نسبت به همه چيز انجام مى دهى و به آنچه اراده فرمايى در مملكت وجود تصرف مى كنى . تويى ذات مقدسى كه همه چيز را آفريدى و كار همه چيز به دست قدرت توست . تو مولاى همه چيزى و همه چيز مغلوب قهاريت و مسخّر سخاريّت توست . معبودى جز تو نيست . تو عزيز و كريمى » .

    آرى ، رحمتى كه همه چيز را فرا گرفته و قدرت بى نهايتى كه بر همه چيز غالب و چيره است و وجود مباركى كه همه چيز در برابر قدرتش خاضع و ذليل است . براى او بسيار بسيار آسان است كه دعاى بنده اش را كه با گريه و زارى و فروتنى و با خلوص و خاكسارى و در حالت تضرع و اشك بارى ، آنهم در شبى چون شب جمعه انجام مى گيرد ، مستجاب كند . و براى او فوق العاده سهل است كه لشكر آسمان و زمين خود را براى رساندن عبد دعا خوان به مقاصد دنيوى و اخرويش به كار گيرد .

    كسى كه در حال انكسار خدا را به رحمت و قدرتش مى خواند و رحمتى و قدرتى جز رحمت و قدرت او نمى داند و نمى بيند آيا ممكن است دعايش به هدف اجابت نرسد ؟ هرگز .

    موجودی ضعيف و ناتوان است كه نمى تواند حاجت حاجتمند را روا كند و دعاى دعا خوان را به اجابت برساند و خواسته ى خواهنده را پاسخ گويد . ذات غنى و رحمت واسعه و قدرت بى نهايت كه همه چيز در قبضه ى قدرت اوست ، بر وفق مصلحت عبد و حكمت خود ، دعا را مستجاب مى كند و خواسته ى خواهان را عطا مى فرمايد .

    در دعاى سيزدهم « صحيفه ى سجّاديه » آمده : آفريده ها را به نيازمندى نسبت داده اى و آنان هم بى چون و چرا نيازمند به تو هستند ; پس كسى كه ترميم خلأ و شكاف زندگيش را از تو بخواهد و تغيير تهى دستى و فقرش را از تو درخواست كند ، يقيناً حاجتش را از جايگاه اصلى اش خواسته و به دنبال مطلبش از راه صحيح و درستش آمده است . و كسى كه براى حاجتش به يكى از آفريده هاى تو رو كند ، يا او را به جاى تو وسيله ى رسيدن به نيازش قرار دهد ، قطعاً خود را در معرض محروميت قرار داده و سزاوار از دست رفتن احسان تو شده است .

    با اشتياق و شوق آهنگ تو كردم و از باب اطمينان به تو ، اميدم را به جانب حضرتت آوردم و دانستم آنچه را از تو مى خواهم ، هرچند زياد باشد ، در كنار داراييت اندك است و چيزهاى باارزشى كه بخشش را از تو درخواست مى كنم ، در جنب تواناييت كوچك و بى مقدار است . دايره ى كرم و بزرگواريت با تقاضاى هيچ كس تنگ نمى شود و دست بخشندگيت از هر دستى برتر است .

    ممكنات كه روزگارى عدم محض بودند و وجودى نداشتند تا قابل ذكر باشند ، با اراده و رحمت و قدرت حق وجود يافتند و تداوم وجودشان بر اثر عنايت و نظر حق و رحمت و قدرت اوست ; و هيچ استقلالى در هيچ زمينه اى از خود ندارند و مُهر فقر ذاتى و خضوع و ذلّت ماهيتى و حيثيتى بر پيشانى حيات آنان خورده و هميشه خاكسار و ذليل و خاضع و خوار در جنب قدرت ازلى و ابدى او هستند .

    سزاوار و شايسته انسان نيست كه در برابر قدرت بى نهايت او از خود قدرتى نشان دهد و كوس منيت بزند و بر طبل تكبّر بكوبد و با خضوع ذاتى و ذلّت هويتى و با اين كوچكى جثّه كه جز مقدارى خاك چيزى نيست و با اين محدوديت روحى كه جز يك نفخه و دم واقعيّتى نيست و با اين محدوديت عقل كه از پى بردن به حقيقت يك ذرّه ى ناچيز ، عاجز و ناتوان است ، در برابر قدرت مولا و خالق و مدبّر و پروردگارش ، كه همه چيز خود را از شعاع رحمت او دارد ، عرض و اندام كند ، كه عرض و اندامش عامل سقوط و ورشكستگى و افتضاح و آبروريزى و سبب محروميت از رحمت و گرفتار شدن به چنگال عقوبت و دچار آمدن به عذاب ابد است .

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    « وَبِجَبَرُوتِكَ الَّتِى غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَىْء »

    « و از تو درخواست مى كنم به جبروتت كه به آن بر همه چيز غلبه كردى » .

    « جبروت » از جهت لغت صيغه ى مبالغه است ; يعنى : كمبودها و نقايص همه ى موجودات و ممكنات عرصه ى هستى را با رساندن انواع خيرات و نعمت ها و ابزار و وسائل به آنها جبران مى كند ، جبرانى در حدّ عالى و جبرانى فراوان و كثير .

    همه ى موجودات و ممكنات در ابتداى آفرينش اشيايى غيرقابل ذكرند ، صورت اوليه ى آنها يا يك اتم است ، يا يك حبّه و دانه ، يا نطفه اى ناچيز و بى مقدار . هر موجودى آنچه را كم دارد يا آنچه را دارد ، ناقص است . صفت بى نهايت جبروتى او كمبودها و نواقصش را جبران مى كند تا به صورتى كامل و شكلى جامع و هويتى باارزش و حيثيتى كريمانه در عرصه ى هستى جلوه كند و در جايگاه اصلى خودش قرار بگيرد .

    --- مثالی کوچک از جبران : جبران انرژى مصرف شده ى خورشيد

    حرارت خورشيد چنان زياد است كه سوزان ترين آتشها در برابر آن سرد است . حرارت سطح خورشيد معادل 6093 درجه سانتى گراد و گرماى درون آن خيلى بيش از اين مقدار است .

    خورشيد در هر ثانيه بيش از 12 ميليون و چهار صد هزار تن انرژى در فضا پخش مى كند ، به طورى كه اگر خواسته باشيم آن اندازه حرارت را كه خورشيد در يك دقيقه مصرف مى كند توسط ذغال سنگ بدست آوريم بايد مقدار 679 ميليون ميليارد تن از آن را بسوزانيم .

    وزن مقدار انرژى كه در هر يك ثانيه به وسيله ى خورشيد مصرف مى شود بالغ بر 4 ميليون تن است و اين رقم براى يكسال معادل 126,144,000,000,000 تن است . مسلماً اگر آتشى بى مايه بماند ، خاموش مى شود ; بنابراين اگر خورشيد از خارج چيزى نمى گيرد و در هر سال اين مقدار انرژى مصرف مى كند ، چرا به خاموشى و سردى نمى گرايد ؟ در حالى كه اگر خورشيد از ذغال خالص درست شده بود ، بيش از شصت قرن سوخت نداشت .

    پاسخ اين پرسش را فقط صفت « جبروت » مى دهد ; او خورشيد را توده اى عظيم از گاز قرار داده ، گاز ، ضمن عمل تراكم و انقباض ، انرژى از دست داده را باز مى گيرد . اين نكته نتيجه ى مطالعات و پى گيرى دانشمندان بسيارى در شرق و غرب و نوشتن هزاران صفحه كتاب است كه امروز در اين زمينه به صورت ساده ترين جمله به دست ما رسيده است .

    آرى ، اوست كه انرژى هاى مصرف شده ى اشيا را به صورت هاى گوناگون جبران مى كند و جبران انرژى مصرف شده ى خورشيد يكى از نشانه ها و آيات جبروتى اوست .

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    « وَبِعِزَّتِكَ الَّتِى لاَيَقُومُ لَهَا شَىْءٌ »

    « و از تو درخوست مى كنم به عزّتت كه چيزى در برابر آن نايستد و تاب و توان نياورد » .

    وجود مقدسى كه همه چيز را با قدرتش آفريده و با رحمتش فرا گرفته و همه چيز با تمام وجودشان نشان مى دهند كه در برابر قدرت او خاكسار و فروتن و خوارند و با جباريت خود تمام كمبودها و نواقص همه چيز را جبران كرده است ، چه جاى اين كه چيزى در هر هويت و حيثيتى باشد ، در برابر عزّت ، توانايى و اقتدارش ايستادگى كند ؟

    وجود يك شىء با همه ى تركيبات وجوديش ، از آسمانها و زمين گرفته تا آنچه بين آسمانها و زمين است ، از موجودات غيبى گرفته تا آنچه در مملكت شهود است ، پرتوى بسيار بسيار اندك از عزّت و توانمندى اوست ، و نسبت به حضرت او جز سايه و نمايشى ضعيف از وجود نيست ; پس چگونه تاب ايستادگى در برابر عزت ازلى و ابدى و توانايى بى نهايت بياورد .

    « عزّت » ، كه به معناى توانايى و قدرت است ، در همه ى موجودات ، شعاعى سوسو زنان از عزت و توانايى اوست . شعاع جرقه ى ناچيز و بى مقدار كجا ، و نور بى نهايت و ازلى و ابدى كجا !

    ( فَلِلّهِ العِزَّةُ جَميعاً ) ـ فاطر : 10 .

    آرى ، بر اساس آيات قرآن عزيز ، همه ى عزّت از اوست . به هركس بخواهد به اندازه ى لياقتش عزت مى دهد و هركس را اراده نداشته باشد عزت نمى بخشد و عزت داده شده را از هركس بخواهد باز مى ستاند . پس عزيز مستقلى برابر او وجود ندارد و كسى را ياراى ايستادگى در برابر عزت او نيست . او تواناى شكست ناپذير و غالب غيرمغلوب است .

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    توی این پست مطالبی برای وصف گوشه کوچکی از عظمت خدا اومده که به ظاهر دعای کمیل ربطی نداره و صرفا برای درک عظمت خدا گفته شده است .

    « وَبِعَظَمَتِكَ الَّتِى مَلاََتْ كُلَّ شَىْء »

    « و از تو درخواست مى كنم به عظمت و بزرگيت كه همه چيز را پر كرده » .

    --- شناخت فاعل به وسيله ى فعل او
    مى دانيم كه عظمت و بزرگى هر فاعلى را تا حدّى مى توان از فعل او بدست آورد . مهندسى كه آسمان خراش صد و ده طبقه اى يا بيشتر ساخته از دقت در آسمان خراشش به عظمت فكرى و علمى و روحى او پى مى بريم .

    مؤلف بزرگوارى چون صدر المتألهين كه كتاب كم نظير « اسفار » و « عرشيه » و « حكمت متعاليه » و « اسرار الآيات » را تأليف كرده ، عظمت فكرى و بزرگى عقل و انديشه ى والاى او را از دقت در كتابهايش درمى يابيم .

    مخترعى كه كارخانه ى عظيم توليد الكتريسيته را بنا نهاده و شب كره ى زمين را با برق دادن چون روز روشن جلوه مى دهد ، عظمتش را از دقت در كارش درك مى كنيم .

    عظمت و بزرگى خدا به خاطر ازلى بودن و ابدى بودنش و به سبب اين كه بى نهايت است ، براى ما كه وجودى بسيار بسيار محدود هستيم قابل فهم نيست ; ولى شعاعى از آن عظمت را مى توان با دقت در جهان هستى و تأمل در موجودات و توجه به عظمت آفرينش با عمق باطن خود لمس كنيم ، زيرا جلوه ى عظمتش همه چيز را پر كرده .

    در اين زمينه فقط به دو روايت ، سپس به يك قطعه ى علمى اشاره مى شود ، كه يقيناً اين اشاره تا اندازه اى روشن كننده ى حقيقتى است كه دنبال توضيح و تفسيرش هستيم .

    --- آفرينش جهانهاى متعدد
    كتاب كم نظير « اسلام و هيئت » اثر علامه ى بزرگ، سيد هبة الدين شهرستانى از حضرت صادق (عليه السلام) روايت مى كند :

    إِنَّ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِثْنَىْ عَشَرَ أَلْفَ عَالَم كُل عَالَم مِنْهُم أَكبَرُ مِنْ سَبعِ سَماوات وَ سَبعِ أَرَضِينَ مَا يُرى عَالَمٌ مِنْهُمْ أنَّ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ عَالَماً غَيْرَهُم.

    « خداى عز و جل را دوازده هزار جهان است كه هر يك از همه ى هفت آسمان و زمين بزرگتر است و هيچ كدام از آنها از وجود جهانى غير از خود خبر ندارد !! »
    دانشمندان كيهان شناس معاصر مى گويند : جهان هستى مركب از هزاران جهان است و هر جهانى داراى آسمانها و زمين هايى بزرگتر از آسمان و زمين ما.

    --- قنديل هاى معلق در عرش و منظومه ى شمسى
    در « شرح صحيفه ى » سيد نعمت اللّه جزائرى از رسول خدا و ائمه ى طاهرين (عليهم السلام)روايت شده : خدا صد هزار قنديل آفريده و همه را به عرش معلّق ساخته و تمام آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست حتى بهشت و دوزخ در يك قنديل است و جز خدا كسى نمى داند كه در ساير قنديل ها چيست !!

    این نوع روایات صريحاً بر وجود هزاران جهان و منظومه ى شمسى كه هركدام جداگانه مشتمل بر اراضى سياره و اقمار و بلاد و امصار و ديار و بهشت و دوزخ و غيره دلالت دارد ; و اين كه هر يك از جهان هاى اين قناديل يك نظام شمسى و به پهناى آسمان و زمين است !!

    --- خورشيدهاى ستارگان غير قابل شمارش
    در آغاز قرن بيستم وقتى مردم شنيدند كه در كهكشان ما ، كه شب ها در آسمان به وضوح ديده مى شود ، سى ميليون خورشيد وجود دارد ، از شدت حيرت انگشت به دهان مى بردند . ولى امروز معلوم شده كه فقط در كهكشان ما ده هزار ميليون ستاره يعنى خورشيد وجود دارد .

    ما وقتى هنگام شب بدون دوربين ، كهكشان را از نظر مى گذرانيم حقير و كوچك جلوه مى كند و حتى جلوه ى ابرهاى انبوه يك روز زمستان يا بهار را ندارد ; ولى اگر به وسيله ى يك دوربين بزرگ فلكى مثل دوربين رصدخانه ى كوه « ويلسون » ، يا دوربين بزرگ فلكى مثل دوربين رصدخانه ى كوه « پالومر » كه وسعت دهانه ى آن پنج متر است ، كهكشان را از نظر بگذرانيم مى فهميم چقدر عظمت دارد .

    قوى ترين دوربين فلكى امروز جهان دوربين رصدخانه ى كوه « پالومر » در آمريكاست . آن دوربين مى تواند طيف كهكشان هايى كه در فاصله ى هزار ميليون سال نورى است ببيند . ولى گاهى از ماوراى هزار ميليون سال نورى روشنايى هايى به چشم مى رسد كه به منجمان مى فهماند در آنجا هم كهكشان هايى وجود دارد !!

    وزن خورشيد دو بليون بليون تن است و كهكشان ما كه ولايت كوچكى از مملكت جهان عظيم است در حدود 165 هزار ميليون برابر خورشيد وزن دارد !!

    با وجود اين همه مادّه و عنصر كه با همه ى بزرگى و عظمتشان در سراسر جهان پراكنده است ، بيشتر جهان خالى يا تقريباً خالى است. فاصله ى ميان ما و نزديك ترين ستاره ى ثابت قريب 40 ميليون ميليون كيلومتر است !!
    اين گوشه اى از جهان عظيم است ، كه دوربين هاى بسيار محدود نجومى توانسته اند به ما نشان دهند . شما با مطالعه ى همين ارقام و اعداد كه نمايشگر گوشه اى محدود از جهان ، و طول و عرض و حجم و وزن آن است آيا مى توانيد بزرگى و عظمت حضرت حق را ـ آن هم عظمتى كه بى نهايت است و همه چيز را پر كرده ـ درك كنيد ؟!

    جهان عظيم ، فعل و صنعت و كارخانه و كارگاه و كتاب خداست . كتاب تكوينى از فعل عظيم حق ، و از كتاب باعظمت او تا حدى بسيار بسيار محدود مى توان به عظمت حضرت عظيم پى برد و از عمق جان و با همه ى وجود فريادى خالصانه برآورد كه :

    اللّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ
    « خدا بزرگ تر از آنست كه وصف شود »
    زيرا نيرومندترين واصفان از وصفش عاجزند و بليغ ترين زبانها از تعريفش لالند و پاى قوى ترين انديشه ها از رسيدن به گوشه اى از عظمتش لنگ است !
    آرى ، در حد استعداد و فهم خود همان را در پيشگاهش بايد بگوييم كه از پيامبر بزرگ اسلام تعليم گرفته ايم : مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ.

    گر كسى وصف او ز من پرسد *** بى دل از بى نشان چه گويد باز
    عاشقان كشتگان معشوقند *** بر نيايد ز كشتگان آواز

    حال ... ما خدا را به این عظمت عظیمش که فقط گوشه کوچک آن برای ما قابل فهم است، قسم میدهیم که ...

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: قسمت اول

    « وَبِسُلْطَانِكَ الَّذِى عَلاَ كُلَّ شَىْء »

    « و از تو درخواست مى كنم به سلطنت و فرمانروايى مطلق و همه جانبه ات كه بر فراز همه چيز است » .

    هركس در اين جهان به حق و به خاطر شايستگى ، داراى فرمانروايى است فرمانرواييش عطا و بخشش خدا به اوست ، هرگاه اراده كند از او مى گيرد و در اختيار ديگرى قرار مى دهد .

    فرمانروايان بايد فرمانروايى خود را شعاعى از سلطنت و حاكميت و فرمانروايى حضرت محبوب بدانند و جز به عدل و احسان فرمان نرانند كه اگر بيرون از دايره ى عدالت و احسان حكمرانى كنند ، در زمره ى ستمكاران قرار مى گيرند . و چنان كه در آيات قرآن آمده و تاريخ حيات هم اثبات كرده ، دست انتقام خدا كه بر فراز همه ى دستهاست ، آنها را دستگير مى كند و بدون اين كه بتوانند از خود مقاومتى نشان دهند به خاك ذلت و پستى دچار مى شوند و به كام عذاب دردناك ابدى فرو مى روند .

    فرمانروايى او ، به آب نازل شده از آسمان و به آب جوشيده از زمين دستور داد به صورت طوفان درآيد و كفار و مشركين زمان نوح را نابود كند .
    فرمانروايى او ، با وزيدن بادى ، قوم نيرومند عاد را هم چون علف خشكى كه از زمين كنده شود از ريشه به در آورد و در لحظه اى به زندگى نكبت بارشان خاتمه داد .
    فرمانروايى او ، به رود نيل دستور داد تا با موجى خروشان فرعون ستمگر ، طاغى و متكبر را با قومش به ديار نيستى فرستد .

صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •