در اسلام، مساله عدل، از روز نخست در تمام زمينه ها مورد توجه و عنايت بوده است; از بعد عقيدتي و ديني گرفته تا بعد فقهي و اجتماعي، از قرآن و سنت بر مي آيد که عدل و مظاهر آن، پسنديده و موجب خشنودي حضرت حق است; اما قدر و منزلت آن، به علت گستردگي و اقامه آن در سطح وسيع اجتماعي است; يعني، مردم آن قدر به رشد معنوي و کمال روحي نايل گردند که تمام افراد يا حداقل اکثر آنان، خواهان عدل باشند و خود عملا آن را به اجرا گذارند.
پيامبران الهي، در ماموريت آسماني خود، خواهان اقامه عدل در جهان و در بين همه انسان ها بوده اند و مي خواستند مردم را طوري تربيت کنند که آنان خود قسط و عدل را به پا دارند; نه آن که به زور و قدرت حاکم به عدالت تن دهند. قرآن کريم مي فرمايد: «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات وانزلنا معهم الکتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط ». [1] .
از اين آيه استفاده مي شود که پيامبران مي خواستند، مردم را طوري تربيت کنند تا خود، قيام به قسط نمايند و عدل را بر پا دارند; لذا فرمود: «ليقوم الناس بالقسط » و نفرمود: «ليقيموا الناس بالقسط » تا معنايش اين باشد که پيامبران به عنوان حاکم عادل، مانند ساير زمامداران عادل، مردم را با نيروي نظامي و انتظامي و قدرت هاي اجرايي، به رعايت عدل وا دارند; زيرا فرق است بين اين که حاکمي خود عادل باشد و بخواهد در حکومت او عدل اجرا شود و به کسي ستم نگردد و بين آن که مردم در جامعه، از نظر کمالات و درک عقلاني به جايي برسند که خود اقامه عدل نمايند و بفهمند که عدل برتر از ظلم است و در آنان کششي نسبت به ظلم نباشد.
به هر حال در اسلام و تعاليم الهي، عدل از جايگاه رفيعي برخوردار است تا جايي که همه انسان ها مامور شده اند در تمام زمينه هاي زندگي خود - در اصول و فروع، در نظام اجتماعي و اقتصادي، سياسي و نظامي، در گفتار و کردار و... عدالت را مراعات کنند:
«اعدلوا هو اقرب للتقوي; [2] عدالت ورزيد که عدالت به تقوا نزديک تر است ».
و «اذا قلتم فاعدلوا; [3] وقتي سخن گفتيد به عدالت سخن گوييد».
و «ان الله يامر بالعدل و الاحسان; [4] خداي متعال به عدل و احسان امر مي کند».
و «و لا يجرمنکم شنان قوم علي ان لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوي;...». [5] .
رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرموده است:
«من لم يحمد عدلا و لم يذم جورا فقد بارز الله تعالي بالمحاربة; [6] هر کس عدل را تمجيد نکند و از جور و بيداد مذمت ننمايد، به جنگ با خداي تعالي برخاسته است ».
آيات و روايات درباره شرافت، عظمت و اهميت «عدالت » به قدري زياد است که از گنجايش اين نوشتار خارج است.
بنابراين کلمه عدل، واژه غريبي نيست; اما حقيقتي قريب هم نيست. بشر در طول تاريخ زندگي خود، همواره منتظر بوده که روزي، اين خواب تعبير شود و عدل در جوامع بشري حاکم گردد. انسان هاي بسياري نيز با انديشه عدل و عدالت خواهي، به فکر تعبير اين رؤياي شيرين بشري بر آمده و تلاش بسيار کرده اند; اما تلاش آنان در بيشتر موارد کم ثمر يا بي ثمر مانده و عدالت در معناي حقيقي آن، همچنان در عالم رؤيا باقي مانده است. وه چقدر سخت است تعبير نشدن اين رؤياي شيرين و دلپذير! رؤيايي که تمامي اجزاي وجود انسان، در طول تاريخ، با آن عجين بوده و نگاه پر انتظار او، در تعبير آن خسته و کم سو گشته است.
با همه اين احوال، هيچ گاه آرزوي تعبير شدن اين رؤيا، در اعماق دل و جان انسان ها به ياس و نااميدي تبديل نشده است; اما هر چه بر شماره اوراق تاريخ افزون مي گردد، از شماره انتظار ما کاسته مي شود و اين همان چراغ اميدي است که قرن ها در دل انسان ها، به عشق آمدن آن منجي، روشن و فروزان است. به عشق او که نامش «عدل » است:
«السلام علي العدل المشتهر» و «اللهم صل علي ولي امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر». [7] .
دو چيز از شاخصه هاي اصلي حکومت او است:
1. حکومت واحد جهاني که تنها او است که چنين حکومتي را ايجاد مي کند.
2. عدل جهاني که تنها در جامعه اي که او تشکيل مي دهد و خود در راس آن قرار مي گيرد، عدل با تمام ابعادش گسترده مي شود. همان گونه که حکومت او جهاني است، عدل او نيز گسترده و جهاني است و در روايات، اين شاخصه از ساير شاخصه هاي ديگر کومت حضرت مهدي (عج)، بارزتر و بيشتر مورد توجه قرار گرفته است.
«يملا الله الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا».
رسول خدا در حديثي فرمود: «ابشرکم بالمهدي يبعث في امتي علي اختلاف من الناس و زلازل فيملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما، يرضي عنه ساکن السماء و ساکن الارض...; [8] .
مژده مي دهم شما را به مهدي که او در امت من، به هنگام اختلاف و سختي ها بر انگيخته مي شود. پس زمين را پر از قسط و عدل مي سازد; همان طوري که از جور و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمين از او راضي مي شوند و...».
بنابراين در مدينه فاضله اسلامي و در عصر ظهور آن منجي عالم، عمدتا از عدل و قسط سخن به ميان مي آيد. دامنه عدالت او تا اقصي نقاط منازل و زواياي ناپيداي جامعه، گسترده مي شود. عدالت همانند گرما و سرما در درون خانه هاي مردمان نفوذ مي کند و مامن و مسکن وجود آنان را سامان مي بخشد. [9] .
در حکومت آن حضرت هيچ ويژگي به اندازه «عدل و قسط »، برجستگي و روشني ندارد و مردم آن حضرت را عمدتا از عدل او مي شناسند و الآن نيز آنچه در اولين لحظه از نام مبارک او در ذهن خطور مي کند، عدل او است.

پي نوشته ها :

[1] سوره حديد، 25.
[2] مائده، آيه 8.
[3] انعام، آيه 152.
[4] نحل، آيه 90.
[5] مائده، آيه 8.
[6] اسدالغابة، ج 4، ص 408.
[7] مفاتيح الجنان، دعاي افتتاح.
[8] معجم الاحاديث الامام المهدي، جلد 1، ص 92.
[9] بحارالانوار، ج 52، ص 362.