موضوع: دو کلمه حرف ...

حالم بد است..

از رفتارهایتان (رفتارهایمان) حالم بد است ،

از طرز رانندگیتان ،

از هجوم تاتارگونه تان به جعبه خرما یا شیرینی خیرات شده ،

از برخورد و نگرش تان نسبت به جنس مخالف ،

از داشتن غیرتهای بی مورد راجع به خواهر و مادرتان و

بیغیرتی محض راجع به عزیزان دیگران ،

از تحلیلهای سیاسی و اقتصادیتان در تاکسی ،

از زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دیگران ،

از آشغال ریختنتان در خیابان ،

از قابلیتتان برای تبدیل صحنه تصادف به محل قتل ،

از بی تفاوتیتان نسبت به خونهای ریخته شده بر کف خیابان ،

از عملهای زیبائی ،

از یکی نبودن حرف و عملتان ،

از تعارفهای بی موردتان ،

از غیبت کردنهای کثیرتان ،

از تغییر نظرهای یک ساعته تان ،

از بی تفاوتیتان نسبت به کار کودکان ،

از جو حاکم بر ورزشگاه هایتان ،

از عشقهای یک شبه تان ،

از انتخاب دوست بر مبنای نوع خودرواش ،

از چاپیدن یکدیگرتان ،

از قسم ها و دروغهای بی حد و حصرتان ،

از بی مطالعه بودنتان ،

از تن دادن و دلندادنتان

از عدم رعایت نظافت شخصیتان ،

از مدرک گرا بودنتان ،

از کلاس گذاشتنهای بی موردتان ،

از جوکهای قومیتیتان ،

از نژاد پرستیتان ،

از ادعاهای گزافتان راجع به مشاهیر ایران و ندانستن تاریخ تولدشان ،

از مصرف گرا بودنتان ،

از قسطی خریدن بنز برای فخر فروشی ،

...از کجا بگویم ...از چه بگویم... که حالم بد است ، خیلی هم بد است...

من تصمیم خودم را گرفته ام و با این نامه تغییر را شروع کردم؛

می خواهم خالم خوب شود

خدا یعنی عشق بین من و تو....یک طرفه است؟! !!!!!!!!

...اگر بدانی که خداوند چقدر بما بندگانش عشق دارد از شوق قالب تهی می کنی.... پس میبینی عشق خداوند موجودست ...اما عشق ما لطفی ندارد.......

نگام نمی کنی چرا...چرا نمی بینی منو...چرا ازم پس می گیری....شبای با تو بودنو...

خداوند آنی ما را رها نمی کند .اَسمَعَ وَ اَری...... این ماییم که خود را از دید او مخفی کنیم .البته اینگونه خیال میکنیم والا مگر جایی وجود دارد که خداوند وجود نداشته باشد؟؟پس یقین کن که خداوند میبیند ما را اگر بخواهیم دیده شویم.

صدا نمی کنی منو...چرا ازم بی خبری...چقدر باید گریه کنم...چرا منو نمی بری....

خدا وند و بی خبری؟؟ !!!!!!! مگر میشود باور کرد؟؟ وجود سراسر آگاهی و بی خبری؟؟ !!!

قرار نیست بین ما و محبوب دعوا بشه..... فقط باید دل بردن از محبوب رو یاد داشت . باید دل به عشقش داد.......ان وقت است که می گویی:

یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد