(آيه 66)- اما به دنبال دستور سنگين فوق، خداوند آن را چند درجه تخفيف مىدهد و مىگويد: «هم اكنون خداوند به شما تخفيف داد و دانست در ميان شما افرادى ضعيف و سست هستند» (الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً).
سپس مىگويد: «در اين حال اگر از شما صد نفر سرباز با استقامت باشند، بر دويست نفر غلبه مىكنند و اگر هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا پيروز مىشوند» (فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ).
ولى در هر حال فراموش نكنيد كه «خداوند با صابران است» (وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ).
يعنى هنگامى كه مسلمانان گرفتار ضعف و سستى شوند و در ميان آنها افراد تازه كار و ناآزموده و ساخته نشده، بوده باشند مقياس سنجش همان نسبت دو برابر است، ولى به هنگامى كه افراد ساخته شده و ورزيده و قوى الايمان همانند بسيارى از رزمندگان بدر بوده باشند اين نسبت تا ده برابر ترقى مىكند.
هر يك از اين دو حكم مذكور در دو آيه، مربوط به دو گروه مختلف و در شرايط متفاوت است.
(آيه 67)- اسيران جنگى: در آيات گذشته قسمتهاى مهمى از احكام جهاد و درگيرى با دشمنان بيان شد، در اينجا با ذكر قسمتى از احكام اسراى جنگى اين بحث تكميل مىشود.
نخستين مطلب مهمى را كه در اين زمينه بيان مىكند، اين است كه مىگويد:
«هيچ پيامبرى حق ندارد اسيران جنگى داشته باشد، تا به اندازه كافى جاى پاى خود را در زمين محكم كند و ضربههاى كارى و اطمينان بخش بر پيكر دشمن وارد سازد» (ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ).
بنابراين گرفتن اسير تنها در صورتى مجاز است كه اطمينان كامل از پيروزى بر دشمن حاصل شود در غير اين صورت بايد با ضربات قاطع و كوبنده و پىدرپى قدرت و نيروى دشمن مهاجم را از كار بياندازند. اما به محض حصول اطمينان از اين موضوع، هدف انسانى ايجاب مىكند كه دست از كشتن بر دارند و به اسير كردن قناعت كنند.
سپس آن گروه را كه بر خلاف اين دستور رفتار كردند مورد ملامت قرار داده و مىگويد: «شما تنها به فكر جنبههاى مادى هستيد و متاع ناپايدار دنيا را مىخواهيد، در حالى كه خداوند سراى جاويدان و سعادت هميشگى را براى شما مىخواهد» (تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ).
بنابراين نبايد به خاطر منافع آنى و زود گذر، منافع مستمر آينده را به خطر افكند! و در پايان آيه مىفرمايد: دستور فوق در واقع آميختهاى از عزّت و پيروزى و حكمت و تدبير است، چون از ناحيه خداوند صادر شده «و خداوند عزيز و حكيم است» (وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ).