سوره اعراف [7] - صفحه 9
صفحه 9 از 9 نخستنخست ... 789
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 87 , از مجموع 87

موضوع: سوره اعراف [7]

  1. #81
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره اعراف

    (آيه 188))-

    شأن نزول:

    اهل مكّه به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله گفتند: تو اگر با خدا ارتباط دارى آيا پروردگار تو را از گرانى و ارزانى اجناس در آينده با خبر نمى‏سازد كه از اين طريق بتوانى آنچه به سود و منفعت است تهيه كنى و آنچه به زيان است كنار بگذارى و يا از خشكسالى، و يا پرآبى مناطق مختلف آگاه سازد تا به موقع از مناطق خشك به سرزمينهاى پربركت كوچ كنى؟! در اين هنگام آيه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

    تفسير:

    اسرار نهان را فقط خدا مى‏داند- در آيه قبل عدم آگاهى هيچ كس جز خدا نسبت به زمان قيام «قيامت» مورد بحث بود و در اين آيه سخن از نفى علم غيب بطور كلى در ميان است.

    در نخستين جمله، به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏گويد: «به آنها بگو: من مالك و صاحب اختيار هيچ گونه سود و زيانى در باره خويش نيستم مگر آنچه را كه خدا بخواهد» (قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ).

    انسان در كارهاى خود، قدرت و نيرويى از خويش ندارد بلكه همه قدرتها از ناحيه خداست و اوست كه اين تواناييها را در اختيار انسان گذاشته است.

    پس از بيان اين موضوع، اشاره به مسأله مهم ديگرى مى‏كند كه مورد سؤال گروهى بود و آن اينكه به پيامبرش مى‏گويد به آنها بگو: من از غيب و اسرار نهان آگاه نيستم «زيرا اگر از اسرار نهان آگاهى داشتم منافع فراوانى را براى خودم مى‏ساختم و هيچ گونه زيانى به من نمى‏رسيد» (وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ).

    سپس مقام واقعى و رسالت خويش را در يك جمله كوتاه و صريح بيان كرده مى‏گويد: «من فقط بيم دهنده و بشارت دهنده براى افرادى كه ايمان مى‏آورند هستم» (إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ).

  2. #82
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره اعراف

    (آيه 189))- كفران يك نعمت بزرگ! در اينجا به گوشه ديگرى از حالات مشركان و طرز تفكر آنها و پاسخ به اشتباهاتشان اشاره شده است و از آنجا كه آيه قبل اشاره به توحيد افعالى خدا بود، آيات بعد مكمل آنها محسوب مى‏شود.

    نخست مى‏گويد: «او كسى است كه (همه) شما را از يك فرد آفريد و همسرش را نيز از جنس او قرار داد تا در كنار او بياسايد» (هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها).

    اين دو در كنار هم زندگى آرام بخشى داشتند، «اما هنگامى كه زوج با همسر خود آميزش جنسى كرد، بارى سبك برداشت (به گونه‏اى كه در آغاز كار اين حمل براى او مشكلى ايجاد نمى‏كرد، و با داشتن حمل) به كارهاى خود همچنان ادامه مى‏داد» (فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفاً فَمَرَّتْ بِهِ).

    اما با گذشت شب و روز، حمل او كم‏كم سنگين شد «و چون سنگين شد» (فَلَمَّا أَثْقَلَتْ). در اين هنگام دو همسر، انتظار فرزندى را مى‏كشيدند و آرزو داشتند خداوند فرزند صالحى به آنها مرحمت كند، لذا «متوجه درگاه خدا شدند و پروردگار خويش را چنين خواندند: بار الها! اگر به ما فرزند صالحى عطا كنى از شكرگزاران خواهيم بود» (دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ).

    (آيه 190))- «ولى هنگامى كه خداوند فرزندى سالم با تناسب اندام و شايستگى كامل به آنها داد، آنها براى خدا در اين نعمت بزرگ شركايى قائل شدند، اما خداوند برتر و بالاتر از شرك آنهاست» (فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ فِيما آتاهُما فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ).

    (آيه 191))- به دنبال اين جريان، قرآن بار ديگر فكر و عقيده بت پرستى را با بيان روشن و كوبنده‏اى محكوم مى‏كند، و مى‏گويد: «آيا اينها موجوداتى را شريك خدا قرار مى‏دهند كه قادر بر آفرينش چيزى نيستند، بلكه خودشان مخلوق اويند» (أَ يُشْرِكُونَ ما لا يَخْلُقُ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ).

  3. #83
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره اعراف

    (آيه 192))- به علاوه «اين معبودهاى ساختگى (در هيچ يك از مشكلات) قادر نيستند پرستش كنندگان خود را يارى كنند، و حتى قادر نيستند خود را نيز (در برابر مشكلات) يارى دهند» (وَ لا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ).

    (آيه 193)- اين معبودها آنچنان هستند كه «اگر شما بخواهيد آنها را هدايت كنيد، از شما پيروى نخواهند كرد» و حتى عقل و شعور آن را ندارند (وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا يَتَّبِعُوكُمْ).

    آنها كه چنين هستند و نداى هاديان را نمى‏شنوند، چگونه مى‏توانند ديگران را هدايت كنند؟

    به هر حال «براى شما مساوى است، خواه آنها را، دعوت به سوى حق كنيد و يا در برابرشان خاموش باشيد» در هر دو صورت، اين گروه بت پرستان لجوج، دست بردار نيستند (سَواءٌ عَلَيْكُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ).

    (آيه 194)- اين آيه و آيه بعد همچنان بحثهاى توحيد و مبارزه با شرك را ادامه مى‏دهد، و پرستش غير خدا را عملى سفيهانه و دور از منطق و عقل معرفى مى‏نمايد و با چهار دليل، منطق بت پرستان را ابطال مى‏كند.

    نخست مى‏گويد: «آنهايى را كه شما جز خدا مى‏خوانيد (و عبادت مى‏كنيد و از آنان يارى مى‏طلبيد) بندگانى همچون خود شما هستند»! (إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ).

    بنابراين معنى ندارد كه انسان در مقابل چيزى كه مثل خود او محكوم قوانين طبيعت است، به سجده بيفتد و دست نياز به سوى او دراز كند و مقدرات و سرنوشتش را در دست او بداند.

    سپس اضافه مى‏كند: اگر فكر مى‏كنيد آنها قدرت و شعورى دارند «آنها را بخوانيد بايد جواب شما را بدهند اگر راست مى‏گوييد» (فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ).

    و اين دومين دليلى است كه براى ابطال منطق آنها بيان شده.

  4. #84
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره اعراف

    (آيه 195)- در سومين بيان روشن مى‏سازد كه آنها حتى از بندگان خود پست‏تر و ناتوانترند: خوب بنگريد «آيا آنها لا اقل همانند شما پاهايى دارند كه با آن راه بروند» (أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِها).

    «يا دستهايى دارند كه با آن چيزى را بگيرند و كارى انجام دهند» (أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِها). «يا چشمهايى دارند كه با آن ببينند» (أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِها).

    «يا گوشهايى دارند كه با آن بشنوند» (أَمْ لَهُمْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها).

    به اين ترتيب آنها به قدرى ضعيفند، كه حتى براى جابه‏جا شدن نياز به كمك شما دارند و براى دفاع از موجوديت خود، نيازمند به حمايت هستند.

    سر انجام در پايان آيه ضمن تعبير ديگرى كه در حكم چهارمين استدلال است مى‏گويد: اى پيامبر! «بگو: اين معبودهايى را كه شما شريك خدا قرار داده‏ايد بر ضد من بخوانيد و همگى دست به دست هم دهيد و براى من تا آنجا كه مى‏توانيد نقشه بكشيد و در اين كار هيچ گونه تأخير روا مداريد» ببينيم با اين حال كارى از همه شما ساخته است؟ (قُلِ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلا تُنْظِرُونِ).

    يعنى اگر من دروغ مى‏گويم و آنها مقربان خدا هستند و من به حريم احترامشان جسارت كرده‏ام، پس چرا آنها بر من غضب نمى‏كنند.

    (آيه 196)- معبودهاى بى‏ارزش: در تعقيب آيه گذشت كه به مشركان مى‏گفت: شما و بتهايتان نمى‏توانيد كوچكترين زيانى به من برسانيد، در اين آيه به دليل آن اشاره كرده، مى‏گويد: «ولىّ و سرپرست و تكيه گاه من خدايى است كه اين كتاب آسمانى را بر من نازل كرده است» (إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتابَ).

    نه تنها من، «او همه صالحان و شايستگان را حمايت و سرپرستى مى‏كند و مشمول لطف و عنايتش قرار مى‏دهد» (وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ).

    (آيه 197)- سپس بار ديگر به تأكيد روى دلايل بطلان بت پرستى پرداخته، مى‏گويد: «معبودهايى را كه غير از خدا مى‏خوانيد كارى از آنها ساخته نيست، نمى‏توانند شما را يارى كنند و نه خودشان را» (وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ).

    (آيه 198)- و از اين بالاتر «اگر از آنها هدايت خويشتن را در مشكلات بخواهيد، آنها حتى حرف شما را نمى‏شنوند»! (وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا يَسْمَعُوا).

    و حتى «آنها را مى‏بينى كه (با چشمهاى مصنوعيشان) گويا به تو نگاه مى‏كنند، ولى در حقيقت نمى‏بينند» (وَ تَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لا يُبْصِرُونَ).

    مضمون دو آيه اخير در آيات گذشته نيز آمده بود، و اين تكرار به خاطر تأكيد هر چه بيشتر روى مسأله مبارزه با بت پرستى و ريشه كن كردن نفوذ آن در روح و فكر مشركان از طريق تلقين مكرر است.

  5. #85
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره اعراف

    (آيه 199)- وسوسه‏هاى شيطان: در اينجا شرايط تبليغ و رهبرى و پيشوايى مردم را به طرز بسيار جالب و فشرده بيان مى‏كند و با آيات گذشته كه اشاره به مسأله تبليغ مشركان داشت نيز تناسب دارد، نخست به سه قسمت از وظايف رهبران و مبلّغان به صورت خطاب به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شده، در آغاز مى‏گويد در طرز رفتار با مردم سختگير مباش، عذرشان را بپذير، و بيش از آنچه قدرت دارند از آنها مخواه و به هر حال «با آنها مدارا كن» (خُذِ الْعَفْوَ).

    سپس دومين دستور را به اين صورت مى‏دهد: «مردم را به كارهاى نيك و آنچه را عقل و خرد، شايسته مى‏شناسد و خداوند آن را نيك معرفى كرده، دستور ده» (وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ).

    در مرحله سوم دستور به تحمل و بردبارى در برابر جاهلان داده، مى‏گويد:

    «از جاهلان روى بگردان و با آنها ستيزه مكن» (وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ).

    رهبران و مبلّغان در مسير خود با افراد متعصب، لجوج، جاهل و بى‏خبر، و افرادى كه سطح فكر و اخلاق آنها بسيار پايين است، رو برو مى‏شوند، از آنها دشنام مى‏شنوند، هدف تهمتشان قرار مى‏گيرند، سنگ در راهشان مى‏افكنند.

    راه پيروزى بر اين مشكل گلاويز شدن با جاهلان نيست، بلكه بهترين راه تحمل و حوصله، ناديده گرفتن و نشنيده گرفتن اين گونه كارهاست، و تجربه نشان مى‏دهد براى بيدار ساختن جاهلان و خاموش كردن آتش خشم و حسد و تعصبشان، اين بهترين راه است.

    (آيه 200)- در اين آيه دستور ديگرى مى‏دهد كه در حقيقت چهارمين وظيفه رهبران و مبلغان را تشكيل مى‏دهد و آن اين كه بر سر راه آنها همواره وسوسه‏هاى شيطانى در شكل مقام، مال، شهوت و امثال اينها خودنمايى مى‏كند.

    قرآن دستور مى‏دهد كه: «و هرگاه وسوسه‏اى از شيطان به تو رسد، به خدا پناه بر كه او شنونده و داناست»! (وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ).

  6. #86
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره اعراف

    (آيه 201)- در اين آيه راه غلبه و پيروزى بر وسوسه‏هاى شيطان را، به اين صورت بيان مى‏كند كه: «پرهيزكاران هنگامى كه وسوسه‏هاى شيطانى، آنها را احاطه مى‏كند به ياد خدا (و نعمتهاى بى‏پايانش، به ياد عواقب شوم گناه و مجازات دردناك خدا) مى‏افتند، در اين هنگام (ابرهاى تيره و تار وسوسه از طرف قلب آنها كنار مى‏رود و) راه حق را به روشنى مى‏بينند و انتخاب مى‏كنند» (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ).

    اصولا هر كس در هر مرحله‏اى از ايمان و در هر سن و سال گهگاه گرفتار وسوسه‏هاى شيطانى مى‏گردد، و گاه در خود احساس مى‏كند كه نيروى محرك شديدى در درون جانش آشكار شده و او را به سوى گناه دعوت مى‏كند، اين وسوسه‏ها و تحريكها، مسلما در سنين جوانى بيشتر است.

    تنها راه نجات از آلودگى، نخست فراهم ساختن سرمايه «تقوا» است كه در آيه فوق به آن اشاره شده، و سپس «مراقبت» و سر انجام توجه به خويشتن و پناه بردن به خدا، ياد الطاف و نعمتهاى او، و مجازاتهاى دردناك خطاكاران است.

    (آيه 202)- در آيه گذشته مشاهده كرديم كه چگونه پرهيزكاران در پرتو ذكر خدا از چنگال وسوسه‏هاى شيطانى رهايى مى‏يابند، و اين در حالى است كه گناهكاران آلوده، كه برادران شيطانند در دام او گرفتارند. اين آيه در اين باره چنين مى‏گويد: «و (ناپرهيزكاران را) برادرانشان (از شياطين) پيوسته در گمراهى پيش مى‏برند، و باز نمى‏ايستند»! بلكه بى‏رحمانه حملات خود را بطور مداوم بر آنها ادامه مى‏دهند (وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ).

    (آيه 203)- سپس حال جمعى از مشركان و گنهكاران دور از منطق را شرح مى‏دهد و مى‏گويد هنگامى كه آيات قرآن را براى آنها بخوانى آن را تكذيب مى‏كنند «و هنگامى كه آيه‏اى براى آنها نياورى (و در نزول وحى تأخير افتد) مى‏گويند: (پس اين آيات چه شد؟) چرا از پيش خود آنها را تنظيم نمى‏كنى»؟ مگر همه اينها وحى آسمانى نيست؟ (وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها).

    اما «به آنها بگو: من تنها از آنچه به سويم وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم، و جز آنچه خدا نازل مى‏كند، چيزى نمى‏گويم» (قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى‏ إِلَيَّ مِنْ رَبِّي).

    «اين قرآن و آيات نورانيش وسيله بيدارى و بينايى از طرف پروردگار است» كه به هر انسان آماده‏اى ديد و روشنايى و نور مى‏دهد (هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ).

    «و مايه هدايت و رحمت براى افراد با ايمان و آنها كه در برابر حق تسليمند مى‏باشد» (وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ).

  7. #87
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره اعراف

    (آيه 204)- به هنگام شنيدن تلاوت قرآن خاموش باشيد: اين سوره (سوره اعراف) با بيان عظمت قرآن آغاز شده، و با آن پايان مى‏پذيرد، در اين آيه دستور مى‏دهد: «هنگامى كه قرآن تلاوت مى‏شود، با توجه، به آن گوش دهيد و ساكت باشيد، شايد مشمول رحمت خدا گرديد» (وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ).

    از ظاهر آيه استفاده مى‏شود كه اين حكم، عمومى و همگانى است و مخصوص به حال معينى نيست يعنى، شايسته و مستحب است كه در هر كجا و در هر حال كسى قرآن را تلاوت كند، ديگران به احترام قرآن سكوت كنند و گوش جان فرا دهند و پيام خدا را بشنوند و در زندگى خود از آن الهام گيرند، زيرا قرآن تنها كتاب قرائت نيست، بلكه كتاب فهم و درك و سپس عمل است.

    تنها موردى كه اين حكم الهى شكل وجوب به خود مى‏گيرد موقع نماز جماعت است كه مأموم به هنگام شنيدن قرائت امام بايد سكوت كند و گوش فرا دهد.

    (آيه 205)- سپس در اين آيه براى تكميل دستور فوق به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور مى‏دهد- و البته يك حكم عمومى است اگرچه روى سخن در آن به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شده همانند بسيارى ديگر از تعبيرات قرآن- كه: «پروردگارت را در دل خود از روى تضرع و خوف ياد كن» (وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً).

    سپس اضافه مى‏كند: «و آهسته و آرام نام او را بر زبان بياور» (وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ).

    و اين كار را همواره «صبحگاهان و شامگاهان تكرار كن» (بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ).

    «و هرگز از غافلان و بى‏خبران از ياد خدا مباش» (وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ).

    ياد خدا همچون باران بهارى است كه چون بر دل ببارد گلهاى بيدارى، توجه، احساس مسؤوليت، روشن‏بينى و هرگونه عمل مثبت و سازنده‏اى را مى‏روياند.

    (آيه 206)- سپس با اين سخن سوره را پايان مى‏دهد كه نه تنها شما بايد در همه حال به ياد خدا باشيد، فرشتگان مقرب پروردگار و «آنها كه در مقام قرب، نزد پروردگار تواند هيچ گاه از عبادت او تكبر نمى‏ورزند، و همواره تسبيح او مى‏گويند و ذات پاكش را از آنچه شايسته مقام او نيست منزه مى‏شمارند و در پيشگاه او سجده مى‏نمايند» (إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ).

    «پايان سوره اعراف»

صفحه 9 از 9 نخستنخست ... 789

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •