سوره مجادله [58]
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

موضوع: سوره مجادله [58]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    سوره مجادله [58]

    آغاز جزء 28 قرآن مجيد

    سوره مجادله [58]


    اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 22 آيه است‏.

    محتواى سوره:
    اين سوره طبق طبيعت سوره‏هاى «مدنى» بيشتر از احكام فقهى، و نظام زندگى اجتماعى، و روابط با مسلمين و غير مسلمين سخن مى‏گويد، و مجموع بحثهاى آن را مى‏توان در سه بخش خلاصه كرد:
    1- در بخش اول سخن از حكم «ظهار» مى‏گويد كه در جاهليت نوعى طلاق و جدائى دائمى محسوب مى‏شد، و اسلام آن را تعديل كرد و در مسير صحيح قرار داد.
    2- در بخش ديگرى يك سلسله دستورها در باره آداب مجالست از جمله منع از «نجوى» (سخنان در گوشى) و همچنين جادادن به كسانى كه تازه وارد مجلس مى‏شوند.
    3- در آخرين بخش، بحث گويا و مشروح و كوبنده‏اى در باره منافقان، و آنها كه ظاهرا دم از اسلام مى‏زدند اما با دشمنان اسلام سر و سرّ داشتند، مطرح كرده، مسلمين راستين را از ورود در حزب شياطين و منافقين بر حذر مى‏دارد، و آنها را به رعايت «حب فى اللّه» و «بغض فى اللّه» و ملحق شدن به «حزب اللّه» دعوت مى‏كند.

    نامگذارى سوره به «مجادله» به خاطر تعبيرى است كه در آيه نخستين آن آمده است.

    فضيلت تلاوت سوره:
    در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم: «هر كس سوره مجادله را تلاوت كند (و در آن بينديشد و به كار بندد) در قيامت در زمره حزب اللّه خواهد بود.»

    همچنين در حديث ديگرى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم: «هر كس سوره حديد و مجادله را در نمازهاى فريضه بخواند و آن را ادامه دهد، خداوند هرگز او را در تمام طول زندگى عذاب نمى‏كند، و در خود و خانواده‏اش هرگز بدى نمى‏بيند، و نيز گرفتار فقر و بد حالى نمى‏شود».

    تناسب محتواى اين سوره‏ها با پاداشهاى فوق روشن است، و اين خود نشان مى‏دهد كه هدف از تلاوت پياده كردن محتواى آن در زندگى است نه تلاوتى خالى از انديشه و عمل.

  2. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  3. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

    (آيه 1)-
    شأن نزول:
    نقل كرده‏اند كه: زنى از طايفه انصار به نام «خوله» كه از طايفه «خزرج» و همسرش «اوس بن صامت» بود در يك ماجرا مورد خشم شوهرش قرار گرفت، و او كه مرد تندخويى بود تصميم بر جدائى از او گرفت، و گفت: «انت علىّ كظهر امّى تو نسبت به من همچون مادر من هستى!».

    و اين در حقيقت نوعى از طلاق در زمان جاهليت بود اما طلاقى بود كه نه قابل بازگشت بود و نه زن آزاد مى‏شد كه بتواند همسرى براى خود برگزيند، و اين بدترين حالتى بود كه براى يك زن شوهردار ممكن بود رخ دهد.

    چيزى نگذشت كه مرد پشيمان شد.

    زن خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمد و ماجرا را چنين نقل كرد: اى رسول خدا! همسرم «اوس بن صامت» زمانى مرا به زوجيت خود برگزيد كه جوان بودم و صاحب جمال و مال و ثروت و فاميل، اموال من را مصرف كرد، حالا «ظهار» كرده و پشيمان شده، آيا راهى هست كه ما به زندگى سابق بازگرديم؟! پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تو بر او حرام شده‏اى! زن پى در پى اصرار و الحاح مى‏كرد، سر انجام رو به درگاه خدا آورد و عرض كرد: «خداوندا! بيچارگى و نياز و شدت حالم را به تو شكايت مى‏كنم، خداوندا! فرمانى بر پيامبرت نازل كن و اين مشكل را بگشا».

    در اينجا حال وحى به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دست داد، و چهار آيه آغاز اين سوره بر او نازل شد كه راه حل مشكل «ظهار» را به روشنى نشان مى‏دهد.

    تفسير:
    «ظهار» يك عمل زشت جاهلى! با توجه به آنچه در شأن نزول گفته شد تفسير آيات نخستين سوره روشن است، مى‏فرمايد: «خداوند سخن زنى را كه در باره شوهرش به تو مراجعه كرده بود، شنيد» و تقاضاى او را اجابت كرد (قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجادِلُكَ فِي زَوْجِها).

    سپس مى‏افزايد: آن زن علاوه بر اين كه با تو مجادله داشت «به خداوند شكايت مى‏كرد» و از پيشگاهش تقاضاى حل مشكل نمود (وَ تَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ).

    «اين در حالى بود كه خداوند گفتگوى شما (و اصرار آن زن) را (در حل مشكلش) مى‏شنيد» (وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما).

    «و خداوند شنوا و بيناست» (إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ).

    آرى! خداوند، آگاه از همه «مسموعات» و «مبصرات» است، بى‏آنكه نيازى به اعضاى بينائى و شنوائى داشته باشد، او همه جا حاضر و ناظر است و همه چيز را مى‏بيند و هر سخنى را مى‏شنود.

  4. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  5. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    (آيه 2)- سپس به سراغ بيان حكم ظهار مى‏رود و به عنوان مقدمه ريشه اين عقيده خرافى را با جمله‏هاى كوتاه و قاطع در هم مى‏كوبد، مى‏فرمايد: «كسانى از شما كه نسبت به همسرانشان ظهار مى‏كنند (و مى‏گويند: انت علىّ كظهر امّى تو نسبت به من به منزله مادرم هستى) آنان هرگز مادرانشان نيستند، مادرانشان تنها كسانى هستند كه آنها را به دنيا آورده‏اند»! (الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ).

    مادر و فرزند بودن چيزى نيست كه با سخن درست شود، يك واقعيت عينى خارجى است كه هرگز از طريق بازى با الفاظ حاصل نمى‏شود.

    و به دنبال آن مى‏افزايد: «آنها سخنى زشت و باطل مى‏گويند» (وَ إِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً).

    مطابق اين آيه «ظهار» عملى است حرام و منكر، ولى از آنجا كه تكاليف الهى اعمال گذشته را شامل نمى‏شود، و از لحظه نزول حاكميت دارد، در پايان آيه مى‏فرمايد: «و خداوند بخشنده و آمرزنده است» (وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ). هم مى‏بخشد و هم مى‏پوشاند.

    بنابر اين اگر مسلمانى قبل از نزول اين آيات مرتكب اين عمل شده نبايد نگران باشد، خداوند او را مى‏بخشد.

    اما به هر حال مسأله كفّاره به قوت خود باقى است.

  6. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  7. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    (آيه 3)- ولى از آنجا كه اين سخن زشت و زننده چيزى نبود كه از نظر اسلام ناديده گرفته شود لذا كفاره نسبتا سنگينى براى آن قرار داده تا از تكرار آن جلوگيرى كند، مى‏فرمايد: «كسانى كه همسران خود را ظهار مى‏كنند، سپس از گفته خود باز مى‏گردند، بايد پيش از آميزش جنسى آنها با هم برده‏اى را آزاد كنند» (وَ الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا).

    سپس مى‏افزايد: «اين دستورى است كه به آن اندرز داده مى‏شويد» (ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ).

    گمان نكنيد كه چنين كفّاره‏اى در مقابل «ظهار» كفّاره سنگين و نامتعادلى است، زيرا اين سبب اندرز و بيدارى و تربيت نفوس شماست، تا بتوانيد خود را در برابر اين گونه كارهاى زشت و حرام كنترل كنيد.

    اصولا تمام كفّارات جنبه بازدارنده و تربيتى دارد، و اى بسا كفّاره‏هائى كه جنبه مالى دارد تأثيرش از غالب تعزيرات كه جنبه بدنى دارد بيشتر است.

    و از آنجا كه ممكن است بعضى با بهانه‏هائى شانه از زير بار كفّاره خالى كنند و بدون اين كه كفّاره دهند با همسر خود بعد از «ظهار» آميزش جنسى داشته باشند، در پايان آيه مى‏افزايد: «خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ). هم از ظهار آگاه است و هم از ترك كفّاره و هم از نيّات شما!

  8. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  9. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    (آيه 4)- و نيز از آنجا كه آزاد كردن يك برده براى همه مردم امكان پذير نيست، همان گونه كه در شأن نزول آمد و نيز ممكن است انسان از نظر مالى قادر به آزاد كردن برده باشد اما برده‏اى براى اين كار پيدا نشود- همان گونه كه در عصر ما چنين است- لذا جهانى و جاودانگى بودن اسلام ايجاب مى‏كند كه در مرحله بعد جانشينى براى آزادى بردگان ذكر شود به همين دليل در آيه مورد بحث مى‏فرمايد:
    «و كسى كه توانائى (آزاد كردن برده‏اى) نداشته باشد دو ماه پياپى قبل از آميزش روزه بگيرد» (فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا).

    اين كفاره نيز اثر عميق بازدارنده‏اى دارد، به علاوه از آنجا كه روزه در تصفيه روح و تهذيب نفوس اثر عميق دارد مى‏تواند جلو تكرار اين گونه اعمال را در آينده بگيرد.

    البته ظاهر آيه اين است كه هر شصت روز پى در پى انجام شود، و بسيارى از فقهاى اهل سنت نيز بر طبق آن فتوا داده‏اند، ولى در روايات ائمه اهل بيت عليهم السّلام آمده است كه اگر كمى از ماه دوم را (حتى يك روز) به دنبال ماه اول روزه بگيرد مصداق شهرين متتابعين و دو ماه پى در پى خواهد بود و اين تصريح حاكم بر ظهور آيه است.

    و از آنجا كه بسيارى از مردم نيز قادر به انجام كفّاره دوم يعنى دو ماه متوالى روزه نيستند، جانشين ديگرى براى آن ذكر كرده، مى‏فرمايد: «و كسى كه اين را هم نتواند شصت مسكين را اطعام كند» (فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً).

  10. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  11. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    ظاهر «اطعام» اين است كه به اندازه‏اى غذا دهد كه در يك وعده سير شود، اما در روايات اسلامى در يك «مد» طعام (حدود 750 گرم) تعيين شده است.

    سپس در دنباله آيه بار ديگر به هدف اصلى اين گونه كفّارات اشاره كرده، مى‏افزايد: «اين براى آن است كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد» (ذلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ).

    آرى! جبران گناهان به وسيله كفّارات پايه‏هاى ايمان را محكم مى‏كند، و انسان را نسبت به مقررات الهى علما و عملا پايبند مى‏سازد! و در پايان آيه براى اين كه همه مسلمانان اين مسأله را يك امر جدى تلقى كنند مى‏گويد: «اينها مرزهاى الهى است، و كسانى كه با آن مخالفت كنند عذاب دردناكى دارند» (وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ).

    قوانين الهى را از اين رو «حدود الهى» مى‏گويند كه عبور از آن مجاز نيست.

    چنانكه ديديم اسلام «ظهار» را به شدّت محكوم كرده، بنابر اين هر گاه كسى نسبت به همسرش ظهار كند، همسرش مى‏تواند با مراجعه به حاكم شرع او را موظف سازد كه يا رسما از طريق طلاق از او جدا شود و يا به زندگى زناشوئى باز گردد، اما پيش از بازگشت بايد به ترتيبى كه در آيات فوق خوانديم كفّاره بدهد.

  12. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  13. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    (آيه 5)- آنها كه با خدا دشمنى مى‏كنند از آنجا كه آخرين جمله آيه قبل به همگان اخطار مى‏كرد كه حدود الهى را رعايت كنند، و از آن تجاوز ننمايند، در اينجا از كسانى سخن مى‏گويد كه نه تنها از اين حدود تجاوز كرده، بلكه به مبارزه با خدا و پيامبر او صلّى اللّه عليه و آله برخاسته‏اند و سرنوشت آنها را در اين دنيا و جهان ديگر روشن مى‏سازد.

    نخست مى‏فرمايد: «كسانى كه با خدا و رسولش دشمنى مى‏كنند خوار و ذليل شدند آن گونه كه پيشينيان آنها خوار و ذليل شدند» (إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ).

    سپس مى‏افزايد: «ما آيات روشنى نازل كرديم» (وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ بَيِّناتٍ).

    بنابر اين، به قدر كافى اتمام حجت شده و عذر و بهانه‏اى براى مخالفت باقى نمانده است، و با اين حال اگر مخالفت كنند بايد مجازات شوند.

    نه تنها در اين دنيا مجازات مى‏شوند بلكه «براى كافران عذاب خوار كننده‏اى (در قيامت) است» (وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ).

    به هر حال اين تهديد الهى در مورد كسانى كه در برابر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و قرآن ايستاده بودند به وقوع پيوست، و در جنگهاى بدر و خيبر و خندق و غير آن با ذلت و شكست رو برو شدند، و سر انجام فتح مكه طومار قدرت و شوكت آنها را در هم پيچيد و اسلام در همه جا پيروز گشت.

  14. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  15. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    (آيه 6)- اين آيه در توصيف زمان وقوع عذاب اخروى آنها چنين مى‏گويد:
    «در آن روز كه خداوند همه آنها را بر مى‏انگيزد و از اعمالى كه انجام دادند با خبر مى‏سازد» (يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا).

    «اعمالى كه خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش كردند» (أَحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ).
    و اين خود عذاب دردناكى است كه خداوند گناهان فراموش شده آنها را به يادشان مى‏آورد و در صحنه محشر در برابر خلايق رسوا مى‏شوند.

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «و خداوند بر هر چيز شاهد و ناظر است» (وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ).
    آرى حضور خداوند در همه جا و در هر زمان و در درون و برون ما ايجاب مى‏كند كه نه فقط اعمال، بلكه نيات و عقايد ما را شمارش كند و در آن روز بزرگ كه «يوم البروز» است همه را بازگو فرمايد.

    (آيه 7)- سپس براى تأكيد بر حضور خداوند در همه جا و آگاهى او بر همه چيز سخن را به مسأله «نجوى» (گفتگوهاى در گوشى) مى‏كشد، مى‏فرمايد: «آيا نمى‏دانى كه خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه در زمين است مى‏داند» (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ).

    سپس مى‏افزايد: «هيچ گاه سه نفر با هم نجوا نمى‏كنند مگر اين كه خداوند چهارمين آنهاست، و هيچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمى‏كنند مگر اين كه خداوند ششمين آنهاست» (ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ).

    «و نه تعدادى كمتر و نه بيشتر از آن، مگر اين كه او همراه آنهاست هر جا كه باشند» (وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا).

    «سپس روز قيامت آنها را از اعمالشان آگاه مى‏سازد چرا كه خداوند به هر چيزى داناست» (ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ).

    منظور از اين كه خداوند چهارمين يا ششمين آنهاست اين است كه او در همه جا حاضر و ناظر و از همه چيز آگاه است، و گر نه ذات پاكش نه مكان دارد و نه هرگز توصيف به اعداد مى‏شود، بلكه شبيه و نظير و مثل و مانند ندارد.

  16. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  17. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    (آيه 8)-
    شأن نزول:
    در مورد اين آيه دو شأن نزول نقل شده كه هر كدام مربوط به يك قسمت از آيه است.

    نخست اين كه: جمعى از يهود و منافقان در ميان خودشان جدا از مؤمنان نجوا مى‏كردند و گاه با چشمهاى خود اشاره‏هاى ناراحت كننده‏اى به مؤمنان داشتند، و همين باعث غم و اندوه مؤمنان مى‏شد، هنگامى كه اين كار را تكرار كردند مؤمنان شكايت به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نمودند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور داد كه هيچ كس در برابر مسلمانان با ديگرى نجوا نكند، اما آنها گوش ندادند، باز هم تكرار كردند، آيه نازل شد (و آنها را سخت بر اين كار تهديد كرد).

    همچنين نقل شده كه: گروهى از يهود خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمدند و به جاى «السّلام عليك» گفتند: «السّام عليك يا ابا القاسم» (كه مفهومش مرگ بر تو يا ملالت و خستگى بر تو باد، است).

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در جواب آنها فرمود: «و عليكم همين بر شما باد».

    عايشه مى‏گويد: من متوجه اين مطلب شدم و گفتم: «عليكم السّام و لعنكم اللّه و غضب عليكم مرگ بر شما، خدا لعنت كند شما را، و غضب كند»! پيامبر به من فرمود: مدارا كن و از خشونت و بدگوئى بپرهيز.

    گفتم: مگر نمى‏شنوى مى‏گويند: «مرگ بر تو»! فرمود: مگر تو هم نشنيدى كه من در جواب «عليكم» گفتم! اينجا بود كه خداوند آيه نازل كرد كه هنگامى كه اين گروه نزد شما مى‏آيند تحيتى مى‏گويند كه خدا چنان تحيتى به شما نگفته است.

  18. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

  19. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره مجادله [58]

    تفسير:
    «نجوا» از شيطان است! در اينجا همچنان ادامه بحثهاى نجواست.
    نخست مى‏فرمايد: «آيا نديدى كسانى را كه از نجوا [- سخنان در گوشى‏] نهى شدند سپس به كارى كه از آن نهى شده بودند باز مى‏گردند، و براى انجام گناه و تعدى و نافرمانى رسول خدا به نجوا مى‏پردازند» (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى‏ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ يَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ).

    از اين تعبير به خوبى استفاده مى‏شود كه قبلا به آنها هشدار داده شده بود كه از نجوا بپرهيزند كارى كه ذاتا توليد نگرانى و بدگمانى در ديگران مى‏كند.

    در ادامه اين سخن به يكى ديگر از اعمال خلاف منافقان و يهود اشاره كرده، مى‏فرمايد: «و هنگامى كه نزد تو مى‏آيند تو را تحيّتى (و خوشامدى) مى‏گويند كه خدا به تو نگفته است» (وَ إِذا جاؤُكَ حَيَّوْكَ بِما لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ).

    منظور از «تحيت الهى» در اين آيه همان جمله «السّلام عليك»، يا «سلام اللّه عليك» مى‏باشد كه شبيه آن در آيات قرآن در مورد پيامبران و بهشتيان و غير آنها كرارا آمده است: از جمله در آيه 181 سوره صافات مى‏خوانيم: «و سلام على المرسلين سلام بر تمام رسولان پروردگار».

    سپس مى‏افزايد: آنها نه فقط مرتكب اين گناهان بزرگ مى‏شوند، بلكه آن چنان از باده غرور سرمست هستند كه «در دل مى‏گويند: (اگر اعمال ما بد است پس) چرا خداوند ما را به خاطر گفته‏هايمان عذاب نمى‏كند»؟! (وَ يَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ).

    به اين ترتيب هم عدم ايمان خود را به نبوت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ثابت كردند و هم عدم ايمان به احاطه علمى خداوند.

    ولى قرآن در يك جمله كوتاه به آنها چنين پاسخ مى‏گويد: «جهنم براى آنان كافى است (و نيازى به مجازات ديگر نيست، همان جهنمى كه به زودى) وارد آن مى‏شوند و چه بد فرجامى است» (حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصِيرُ).

    البته اين تعبير نفى عذاب دنيوى را در باره آنها نمى‏كند.

  20. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (01-01-2014), آســـــمان (09-12-2012)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •