-
دفترچه خاطرات
با سلام
دیشب اومدم پیش پدر و مادرم تا بهشون سر زده باشم و دیداری باشه.
رفتم توی باغچه پشتی، درخت انار داریم اونجا.
دیدم که حسابی میوه داده و الانم میخوام برم بچینم. خیلی اناراش خوب شده. جای همگی خالی.
این شد که گفتم یه تاپیکی درست کنم به نام "دفترچه خاطرات" تا هر کسی یه خاطره کوچیک یا بزرگی داشت بیاد اینجا بگه.
خب، من دیگه برم انار بچینم!
تا بعد ... یا حق !
-
RE: دفترچه خاطرات
انار چیدم و دون کردم و خوردم.
اینم عکساش ...
-
4 فایل پیوست
RE: دفترچه خاطرات
[attachment=2][attachment=4][attachment=7][attachment=6]
-
1 فایل پیوست
RE: دفترچه خاطرات
این هم آب اناری که از همین انارها گرفتم :
[attachment=8]
-
RE: دفترچه خاطرات
نوش جانتون .میدونید آب انار چه خواصی داه؟؟حالا من یکی از خواصشو براتون می گم:خون رو صاف می کنه.یعنی اگر خونتون غلیظ شده باشه؛که خدای ناکرده ممکنه باعث آنفارکتوس بشه؛ با یکی دو لیوان آب انار خوردن ونوش جان کردن خونتون رقیق می شه وخون غلیظ غزل خداحافظی رو میخونه ومیره پی کارش .پس تا وقتی پیش خانم والده هستی قدر بدون و تاجایی که میتونی آب انار نوش کن .:gol::gol::afarin::afarin:
-
RE: دفترچه خاطرات
:kha::kha::kha::kha::kha::kha::kha::kha:خوب حالا اگه یکی حوس کنه حکم شرعیش چی میشه؟ :khande:
-
RE: دفترچه خاطرات
سلام
باید دست به جیب بشه.!
-
RE: دفترچه خاطرات
ســـــلام
کاش زودتر خونده بودم ،دیروز خونه ی بابابزرگم که بودم درخت انار خیلی چشمک میزد, پوست انارها خیلی قرمز و خوشگل بود منتها نرفتم بچینم،
راستی انار خوردن صبح جمعه،ناشتا،میگن خیلی خوبه.
(شدید فشارو میندازه آدم تا آخر شب نمیتونه تکون بخوره،احتمالا به ما میگفتن بخوریم که جمعه ها زیاد شیطونی نکنیم :دی)
-
RE: دفترچه خاطرات
حالا من یه خاطره بگم از دیروز ظهر :khande:
قبل از شروع کلاس داشتم با بچه ها حرف میزدم از اتفاقی که روز قبل افتاده بود و گوشیم سر کلاس زنگ خورده بود کلی خندیدیم تهشم گفتم خوبه آدم یکم فرهنگ داشته باشه گوشیش و سر کلاس بزاره رو سایلنت :vay:
بحث کلاس خیلی سنگین بود و من 4 چشمی تو تخته بودم و داشتم سریع یاداشت برداری میکردم که از هیچی جا نمونم یهوووی دیدم یکی می گه الوووووووووووووووووووووو.. .شمارت و برام پیامک کن :khande:
گفتمeeeeeeeeeeeeeeee
بابام اومده سر کلاس!!! :tajob::tajob:
یهویی گفتم واااااااااااااااااااااااا اااای منشی تلفنی گوشیمه -صداش تا تههههههههههه زیاده :asab2::asab2:
آخ آخ چشمتون روز بد نبینه بچه ها برگشتن یه نیم نگاهی عقب و نگاه کردن و .. :khande:
منم سریع گوشیم و خاموش کردم
واقعا چقدر خوبه آدم یکم فرهنگ داشته باشه گوشیش سر کلاس هیچ جوره صداش در نیاد :kha::kha:
-
RE: دفترچه خاطرات
ترم پیش سر یکی از کلاسها از اول کلاس هی گوشی بچه ها یا زنگ میخورد یا صدای زنگ اس ام اس میومد،دیگه استاد گفت از این لحظه به بعد هر کی گوشیش صدا کرد هفته دیگه باید واسه همه شیرینی تر بیاره!!:vay::tae:
دقیقا" چند ثانیه بعدش گوشی استاد زنگ خورد.:hoora: