نمایش نسخه قابل چاپ
انسانها علارغم اينکه در ظاهر خواسته‌هاي مختلفي دارند اما همگي در باطن يک خواسته مشترک بيشتر ندارند و آن هم اين است که همه ما دوست داريم زندگيمان به بهشت (طبق تعبير قرآن يعني جايي که همه چيز مطابق ميل ما باشد و مطابق ميل ما باقي بماند) ختم شود. بايد دانست که اين خواسته مشترک، در فطرت ماست.
من اصلا این حرف رو قبول ندارم تا جایی که اطلاع دارم تمام انسانها به میل به جاودانگی دارن وکسایی که دوست دارند تا اخر زندگی کنند به بهشت و جهنم اصلا فکر نمیکنن چیزی که در فطرت انسانها وجود داره میل به زندگی نه بهشت.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط غریبه
من فکر میکنم که توی همین میل به زندگی، خواستن بهشت مطرح میشه. یعنی اینکه زندگی چطور باشه!!؟؟
در واقع اول باید میل به زندگی باشه، تا میل به بهشت وجود داشته باشه.
پس زیاد فرقی نمیکنه میل به بهشت بگیم یا میل به زندگی، چون اولی درون دومی قرار گرفته.
بله. اولا ممنون از جوابتان. چون دوست داشتم این بحث ها بین دوستان باشه تا به یک نتیجه ای برسیم.
همان طور که می دونید بهشت در سه جا وجود داره: 1- در دنیا 2- در برزخ 3- در آخرت.
از جمله کسانی هم که در هر سه جا به بهشت سعادتشان رسیده اند 14 معصوم (ع) هستند. همانطور که گفتم بهشت هم یعنی جایی که دوست داریم همه چیز مطابق میلمان باشه و باقی هم بمونه.
میل به جاودانگی تو همه هست درست، و اگر قبول کنیم که حقیقت انسان روح انسان است و روح هم نابودشدنی نیست در این صورت است که این میل به خودی خود ارضا شده است.
خب حالا که خود شما این رو دونستی آیا تمامی مشکلاتت حل شد و راضی راضی شدی یا اینکه چیزهای دیگه ای هم می خوای؟!
بازم قبول ندارم انسانهایی هستند که میل به زندگی در همین دنیا را دارند و دنیوی هستند وقتی حرف از بهشت میشه یک بحث معنوی هستش خیلی از انسانها میل به زندگی در همین دنیا رو دارند و از بهشت و نعمت هایی که داره تنفر خاص خودشون رو دارن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط غریبه
خب همه انسانها که درک و فهم درست رو ندارن
فکر کنم اونایی هم که درک و فهمشون اشتباهه، اگر به آگاهی برسن راه رو پیدا کنن و متوجه بشن که بهشت حقیقی میل باطنی انسان است.
کاملا حق داری. یاد یک ماجرا افتادم.
یک روز شیخ عبدالکریم حائری (موسس حوزه علمیه قم) با خادمش در مسیری می رفتند و به علت شب شدن و سردی هوا گیر می کنند و تنها جایی که پیدا می کنند تا برند تو یک طویله بوده. در نیمه های شب که هوا خیلی سرد شد، شیخ به خادمش می گه یه چیزی بیار بندازیم رو خودمون تا از دست نرفتیم. اون خادم هم پس از کلی جست و جو می گه چیزی پیدا نکردم اما یک پالون خر هست بیارمش؟! شیخ عبدالکریم هم می گه اسمش رو نیار اما خودش رو بیار !
حالا شما می خوای هر چی به جای بهشت به دیگران بگی بگو، اما باید اینو بدونیم که همه ما دنبال بهشت هستیم.
آیا به نظرت همه ما آدم ها جز آرامش و آسایش می خواهیم؟
خب این هم یعنی بهشت دیگه. حالا چه تو دنیا، چه تو برزخ و چه آخرت.