فال بد (تطیّر) در روایات شیعه و اهل سنّت؛
فال بد (تطیّر) در روایات شیعه و اهل سنّت؛
1. امام صادق علیه السلام از نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل میفرمایند: نه چیز از امتم برداشته شده است «الخطأ و النسیان... و الحسد و الطیرة...»؛ این روایت، به حدیث "رفع" مشهور است، و مقصود از رفع طیره در آن، این است که شرع، التزام عرفی به تطیّر را مردود میداند و به آنان سفارش میکند؛ به سبب تطیّر از ادامه کار صرفنظر نکنند؛ پس تطیّر اثر تکوینی ندارد و شرع آنرا تأیید نکرده است.
2. در حدیثی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «الطیرة شرک»؛11 فال بد زدن نوعی شرک به خداست. در این روایت نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم طیره را با یکتاپرستی واقعی متضاد میداند؛ زیرا کسی که مثلاً پرنده یا چیز دیگری را به فال بد میگیرد و آن را در سرنوشت خود مؤثر میداند برای خداوند شریک در تأثیر قرار داده است.
3. آن حضرت میفرماید: «لیس منا من تطیر أو تطیّر له»؛12 از ما نیست کسی که فال بد بزند یا برای او فال بد بزنند.
4. امام علی علیه السلام نیز میفرمایند: «الخیرة فی ترک الطیرة»؛13 انتخاب درست آن است که طیره را ترک کنی.
5. همچنین نقل است: «ان النبی کان یحب الفال الحسن و یکره الطیرة»؛14 همانا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فال نیک را دوست داشت و از فال بد زدن، بدش میآمد.
6. امام صادق از پدرانش از نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل میکند: «طیره به کسی ضرر نمیزند و کسانی هم که فال بد میزنند از فتنه نجات نمییابد» 15
7. ابن عبد البر نیز در التمهید فال بد زدن را گناه میداند. 16
از مجموع این روایات استفاده میشود که طیره حقیقت ندارد؛ پس نمیتوان آثار آن را باور کرد و ما موظفیم طیره را ترک کنیم و نباید به سبب فال بد زدن از انجام دادن کاری بترسیم.
RE: فال بد (تطیّر) در روایات شیعه و اهل سنّت؛
راههای رهایی از تطیّر در احادیث
توکل به خدا
1. توکّل؛ توکل به خدا، فال بد را جبران میکند. نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید: «کفارة التطیر التوکل» 17؛ با توکل به خدا فال بد را جبران کنید!
2. بیاعتنایی؛ امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: «فاذا تطیر أحدکم فلیمض علی طیرته و لیذکره اللَّه» 18؛ وقتی یکی از شما فال بد زد به آن توجه نکنید و از کنارش بگذرید و درباره آن خدا را به یاد آورید.
3. دعا؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به اصحابش فرمودند: «هنگام تطیّر بگوئید: اللهم لا طیر الا طیرک و لا خیر الا خیرک و لا اله الا غیرک»؛19 خدایا! هیچ فال بدی اثر ندارد مگر آنچه را تو بخواهی؛ و هیچ خیری نیست مگر آنچه را تو اراده فرمایی؛ و خدایی جز تو نیست.
4. صدقه دادن؛
5. فال خوب زدن؛ فال نیک زدن بیشتر مایه امیدواری، حرکت و تلاش است. و به عبارت دیگر، تفأل، تلقینی قوی است که امیدواری و اعتماد به نفس را تا مدتی در انسان نسبت به امری پدید میآورد. و آن، غیر از خوشبینی و امیدواری به خداوند هیچگونه واقعیتی ندارد. در حدیثی از پیامبر اکرم نقل است: «تفالوا بالخیر تجده»؛20 کارها را به فال نیک بگیرید تا به آن برسید. آن بزرگوار فال نیک را دوست میداشت21 و این کار، او را شگفت زده میکرد. نقل است، هنگام رویارویی مسلمانان با کفار در سرزمین حدیبیه، وقتی سهیل بن عمر به نمایندگی از کفار مکه، خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم آمد آن حضرت به نام او تفأل زد و به یارانش فرمود: «قد سهل علیکم أمرکم» 22؛ امیدوارم کار بر شما آسان شود. و نیز هنگامی که آن حضرت در نامهای، خسرو پرویز پادشاه ایران را به اسلام دعوت کرد؛ او نامه رسول خدا را پاره کرد و در جواب، مشتی خاک برای آن حضرت فرستاد؛ حضرت این عمل را به فال نیک گرفت و فرمود: به زودی مسلمانان خاک او را مالک میشوند. 23
بنابراین در فرهنگ اسلامی، فال بد حقیقت ندارد و اثری بر آن مترتب نیست. و باید از آن دوری کرد؛ اما فال خوب زدن بدین لحاظ که مایه امیدواری، حرکت و حسن ظن به آینده است کار شایستهای به شمار میآید.
گروه دین تبیان
RE: فال بد (تطیّر) در روایات شیعه و اهل سنّت؛
RE: فال بد (تطیّر) در روایات شیعه و اهل سنّت؛
سلام
یعنی دید منفی داشته باشیم.
مثلا اگر یه لیوان میوفته و میشکنه، نگیم که وای امروز حتما روز بدیه!
RE: فال بد (تطیّر) در روایات شیعه و اهل سنّت؛
فال بد؛ یعنی هی دلمو بد کنم؛ بگم اونجا نرم ؛ممکنه فلان اتفاق بیفته ؛ فلان کاررو نکنم ؛ممکنه اون اتفاق ناگوار بیفته .مثلاً بگم اگر یک کلاغ الان از روی حیاط خونه مون رد شد من به فلان مهمونی نرم!! یااگر فلانی عطسه کرد؛ بگم نه دیگه بد اومد فلان کاررو انجام ندم و................
خدا رحمت کنه ؛استاداسماعیل دولابی رو؛ می فرمود:هرآنچه که نیت کنید وازدهانتون خارج کنید تقدیر شما میشه.یعنی اگر بد بخوای برای خودت تقدیرت همونه واگر فکرخوب بکنی ؛ همون انجام میشه.پس باافکار خرافی ؛برای خودتون بد رقم نزنید..
RE: فال بد (تطیّر) در روایات شیعه و اهل سنّت؛