PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوره قارعه [101]



امیرحسین
09-23-2011, 09:13 AM
سوره قارعه [101]

اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 11 آيه است‏.

محتوا و فضيلت سوره:
اين سوره بطور كلى از معاد و مقدمات آن سخن مى‏گويد، با تعبيراتى كوبنده و بيانى تكان دهنده، و انذار و هشدارى صريح و روشن، و سر انجام انسانها را به دو گروه تقسيم مى‏كند:
گروهى كه اعمالشان در ميزان عدل الهى سنگين است، و پاداششان زندگانى سراسر رضايتبخش در جوار رحمت حق، و گروهى كه اعمالشان سبك و كم وزن است و سرنوشتشان آتش داغ و سوزان جهنم.

نام اين سوره يعنى «قارعه» از آيه اول آن گرفته شده است.

در فضيلت تلاوت اين سوره در حديثى از امام باقر عليه السّلام مى‏خوانيم: «كسى كه سوره قارعه را بخواند خداوند متعال او را از فتنه دجّال و ايمان آوردن به او حفظ مى‏كند، و او را در قيامت از چرك جهنّم دور مى‏دارد ان شاء اللّه».

امیرحسین
09-23-2011, 09:13 AM
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

(آيه 1)- حادثه كوبنده! اين سوره كه در وصف قيامت است، نخست مى‏فرمايد: «آن حادثه كوبنده» (القارعة).

(آيه 2)- «و چه حادثه كوبنده‏اى»! (ما القارعة).

(آيه 3)- «و تو چه مى‏دانى كه حادثه كوبنده چيست»؟ آن حادثه همان روز قيامت است (و ما ادراك ما القارعة).
بسيارى از مفسران گفته‏اند كه «قارعة» يكى از نامهاى قيامت است، ولى درست روشن نساخته‏اند كه آيا اين تعبير اشاره به مقدمات قيامت مى‏باشد كه عالم دنيا در هم كوبيده مى‏شود.

و يا اين كه منظور مرحله دوم، يعنى مرحله زنده شدن مردگان، و طرح نوين در عالم هستى است، و تعبير به «كوبنده» به خاطر آن است كه وحشت و خوف و ترس آن روز دلها را مى‏كوبد.
ولى روى هم رفته احتمال اول مناسبتر به نظر مى‏رسد، هر چند در اين آيات هر دو حادثه پشت سر يكديگر ذكر شده است.

(آيه 4)- سپس در توصيف آن روز عجيب مى‏گويد: «روزى كه مردم مانند پروانه‏هاى پراكنده خواهند بود» (يوم يكون الناس كالفراش المبثوث).

تشبيه به «پروانه» به خاطر آن است كه پروانه‏ها معمولا خود را ديوانه‏وار به آتش مى‏افكنند و مى‏سوزانند، بدكاران نيز خود را در آتش جهنم مى‏افكنند.

(آيه 5)- سپس به سراغ يكى ديگر از اوصاف آن روز رفته، مى‏افزايد:
«و كوهها مانند پشم رنگين حلاجى شده مى‏گردد»! (و تكون الجبال كالعهن المنفوش).

سابقا گفته‏ايم كه طبق آيات مختلف قرآن كوهها در آستانه قيامت نخست به حركت در مى‏آيند بعد در هم كوبيده و متلاشى مى‏گردند و سر انجام به صورت غبارى در آسمان در مى‏آيند كه در آيه مورد بحث آن را تشبيه به پشمهاى رنگين حلاجى شده كرده است، پشمهايى كه تنها رنگى از آنها نمايان باشد، و اين آخرين مرحله متلاشى شدن كوههاست.

امیرحسین
09-23-2011, 09:13 AM
(آيه 6)- بعد به مرحله حشر و نشر و زنده شدن مردگان و تقسيم آنها به دو گروه پرداخته، مى‏فرمايد: «اما كسى كه (در آن روز) ترازوهاى اعمالش سنگين است» ... (فاما من ثقلت موازينه).

(آيه 7)- «در يك زندگى خشنود كننده خواهد بود» (فهو فى عيشة راضية). و تنها زندگى آخرت است كه سراسر رضايت و خشنودى و آرامش و امنيت و مايه جمعيت خاطر مى‏باشد، چرا كه زندگى دنيا هر قدر مرفّه و پرنعمت باشد باز از عوامل ناخشنودى خالى نيست.

در حديثى از امام صادق عليه السّلام آمده است كه وقتى از معنى «ميزان» سؤال كردند، در پاسخ فرمود: «ترازوى سنجش همان عدل است».
و در حديثى مى‏خوانيم: «امير مؤمنان و امامان از دودمانش ترازوهاى سنجشند».

به اين ترتيب وجود اولياء اللّه يا قوانين عدل الهى مقياسهائى هستند كه انسانها و اعمالشان را بر آنها عرضه مى‏كنند، و به همان اندازه كه با آنها شباهت دارند و مطابقت دارند وزنشان سنگين است.
و روشن است كه سبك و سنگين بودن «موازين» به معنى سنگين و سبك بودن خود اعمال است.

(آيه 8)- «و اما كسى كه ترازوهايش سبك است» ... (و اما من خفت موازينه).

(آيه 9)- «پناهگاهش هاويه [- دوزخ‏] است» (فامه هاوية). كه در آن سقوط مى‏كند.
تعبير به «ام» (مادر) در جمله فوق به خاطر اين است كه مادر پناهگاهى است براى فرزندان كه در مشكلات به او پناه مى‏برند، و نزد او مى‏مانند، و در اينجا اشاره به اين است كه اين گنهكاران سبك عمل محلى براى پناه گرفتن جز دوزخ نمى‏يابند.

(آيه 10)- «و تو چه مى‏دانى هاويه چيست»؟! (و ما ادراك ما هية).

(آيه 11)- «آتشى است سوزان» و فوق تصوّر همه انسانها (نار حامية).

«پايان سوره قارعه»