PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیا در غدیرخم،هوا گرم بود یا خنک؟



طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:32 AM
دشمنان اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله )خوارج زمان ما،بعد از اینکه در برابر ادله ی محکم شیعه نسبت به جانشینی امیرالمومنین (علیه السلام )در غدیرخم،دستشان خالی شد،به شبهات پوچی روی آورده اند که امکان ندارد کسی آنها را بشنود، و به جهل آنها،نخندد.
خوارج در این شبکه ها و سایت هایشان در رد شیعه می گویند: در روز غدیر خم،آن چنان که شیعه می گوید،هوا اصلا گرم نبوده است بلکه آخرهای اسفند بوده،و هوا بسیار عالی و خنک بوده!! حتی بنده دیدم که دراین شبکه وهابی،دوربین و تشکیلات جمع کردند و به منطقه غدیر خم رفته و از یکسری علف فیلمبرداری کرده و گفتند:دیدید چقدر هوا خوب است! در واقع به هر دری می زنند تا خلافت و جانشینی علی بن ابی طالب (علیه السلام )را در غدیرخم،منکر شوند،چرا که اگر مردم بفهمند که رسول خدا(صلی الله علیه وآله )،امیرمومنان (علیه السلام ) را در آن روز به جانشینی خود انتخاب کرده،اساس مکتب آنها،بر باد خواهد رفت.

خدا را شکر می کنیم که شیعه هستیم چرا که شیعیان چیزی جز نقل تاریخ،نمی گویند و هرچه می گویند،به استناد از کتب تاریخی و روایات صحیح السند می گویند و باز خدا را شاکریم که خداوند منان،دشمنان شیعه را از احمق ترین انسان ها قرار داد.

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:34 AM
اما در مورد اینکه هوا در آن روز گرم بوده یا نبوده،روایات صحیح السند بسیاری در کتب اهل تسنن وجود دارد که نشان می دهد هوا در آن روز به قدری گرم بوده که صحابه می گفتند: روز گرم و پر حرارتى را مانند آن روز ندیده بودند.به این روایت صحیح السندی که حاکم نیشابوری در المستدرک نقل کرده،دقت کنید:

أخبرنی محمد بن علی الشیبانی بالکوفة ثنا أحمد بن حازم الغفاری ثنا أبو نعیم ثنا کامل أبو العلاء قال سمعت حبیب بن أبی ثابت یخبر عن یحیى بن جعدة عن زید بن أرقم رضی الله عنه قال خرجنا مع رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى انتهینا إلى غدیر خم فأمر بدوح فکسح فی یوم ما أتى علینا یوم کان أشد حرا منه فحمد الله وأثنى علیه وقال یا أیها الناس أنه لم یبعث نبی قط إلا ما عاش نصف ما عاش الذی کان قبله وإنی أوشک أن أدعى فأجیب وإنی تارک فیکم ما لن تضلوا بعده کتاب الله عز وجل ثم قام فأخذ بید علی رضی الله عنه فقال یا أیها الناس من أولى بکم من أنفسکم ؟ قالوا الله ورسوله أعلم . [قال] : ألست أولى بکم من أنفسکم ؟ قالوا : بلى قال من کنت مولاه فعلی مولاه .

یحیی بن جعده از زید بن ارقم روایت کرده است که همراه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به راه خویش ادامه مى‏دادیم تا به غدیر خم رسیدیم . در آن جا درختى بود که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به آن درخت اشاره کرد و اصحاب زیر آن درخت را تمیز و مرتب ساختند و آن روز به اندازه‏اى هوا گرم بود که ما روز گرم و پر حرارتى را مانند آن روز ندیده بودیم .

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:35 AM
در آنجا بود که رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله )به ایراد خطبه پرداخت . و پس از حمد و ثناى الهى ، خطاب به مردم فرمود : هیچ پیغمبرى مبعوث نمى‏شود مگر آنکه نیمى از مقدار زندگى پیغمبر پیشین خود را عهده‏دار مى‏شود ؛ طولى نمى‏کشد که دعوت الهى را اجابت مى‏کنم و دو اثر گران بار (یا گرانبها) در میان شما به جاى مى‏گذارم که اگر از خواسته و رویه آنان پیروى نمایید ، هرگز به گمراهى گرفتار نخواهید شد : یکى‏ کتاب خداست و دیگرى عترت من است
سپس دست على (علیه السّلام )را گرفت و خطاب به مردم فرمود: اى مردم ! چه کسى از جان و مال شما ، از خود شما سزاوارتر است ؟ گفتند : خدا و رسول خدا داناتر و اولی به جان و مال است آنگاه فرمود :
«من کنت مولاه فعلىّ مولاه» .

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:35 AM
حاکم نیشابوری بعد از نقل روایت می‌گوید :
هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه .
این حدیث سندش صحیح است ولی بخاری و مسلم آن را نقل نکرده‌اند.
و ذهبی نیز در تلخیص المستدرک سخن وی را تأیید می‌کند و می گوید:صحیح
المستدرک علی الصحیحین مع تضمینات الذهبی فی التلخیص ، ج3 ، ص613 ، ح6272 ، ناشر : دار الکتب العلمیة ـ بیروتhttp://sedigh110.persiangig.com/SA/ghh.gif

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:37 AM
http://sedigh110.persiangig.com/SA/gh.gif
دیدید که حاکم نیشابوری خودش می گوید:این روایت شرایط روایات بخاری و مسلم را دارد،و ذهبی هم که قلبش شهادت به بطلان فضائل امیرالمومنین (علیه السلام) می دهد،بعد از نقل این روایت می گوید:این روایت صحیح است.

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:39 AM
پس ثابت شد که هوا در آن روز به قدری گرم بوده که اعرابی که به گرما عادت داشتند هم می گویند:روزی گرم تر از آن ندیده بودیم!
به وهابیون می گوییم:بیش از این خود را معلبه و مضحکه مردم نکنید،اصلا آیا در روز غدیرخم،هوا گرم بود یا خنک بود،چه تاثیری بر نص رسول خداص در جانشینی امیرمومنان علیه السلام دارد؟
گفتید،واقعه غدیر خم،سند صحیح ندارد،ما سند صحیح از کتب خودتان آوردیم ( در بالا) و....

خداوند در آیه 3 سوره مائده می فرماید:
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَرَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا . المائده / 3 .
امروز ، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم‏ .
روایاتی در منابع اهل تسنن با سند صحیح وجود دارد و نشان می دهد که این آیه بعد از اتمام خطبه غدیرخم نازل شده است که ما در اینجا یکی از این روایات را با سند صحیح خدمت تان ارائه می دهیم.

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:40 AM
خطیب بغدادی چنین آورده :
أنبأنا عبد الله بن علی بن محمد بن بشران أنبأنا علی بن عمر الحافظ حدثنا أبو نصر حبشون بن موسى بن أیوب الخلال حدثنا علی بن سعید الرملی حدثنا ضمرة بن ربیعة القرشی عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال :
من صام یوم ثمان عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهرا وهو یوم غدیر خم لما أخذ النبی صلى الله علیه وسلم بید علی بن أبی طالب فقال ألست ولی المؤمنین قالوا بلى یا رسول الله قال من کنت مولاه فعلی مولاه .
فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یا بن أبی طالب أصبحت مولای ومولى کل مسلم فأنزل الله الیوم أکملت لکم دینکم .
اشتهر هذا الحدیث من روایة حبشون وکان یقال إنه تفرد به وقد تابعه علیه أحمد بن عبد الله بن النیری فرواه عن علی بن سعید أخبرنیه الأزهری حدثنا محمد بن عبد الله بن أخی میمی حدثنا أحمد بن عبد الله بن أحمد بن العباس بن سالم بن مهران المعروف بابن النیری إملاء حدثنا علی بن سعید الشامی حدثنا ضمرة بن ربیعة عن بن شوذب عن مطر عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال من صام یوم ثمانیة عشر من ذی الحجة وذکر مثل ما تقدم أو نحوه .
از ابوهریره نقل شده است که گفت : کسی که روز هجدهم ذی حجه را روزه بگیرد ثواب روزه شصت ماه برای وی نوشته می‌شود ، این روز ، روز غدیر خم است ، روزی که رسول خدا صلی الله علیه و آله دست علی را گرفت و فرمود : آیا من رهبر مؤمنان نیستم ؟ گفتند : چرا ای رسول خدا. فرمود : هر کس من مولای او هستم علی مولای او است .
عمر گفت : تبریک ، تبریک ای پسر ابوطالب ، تو اکنون مولای من و مولای هر مسلمانی ، سپس این آیه نازل شد : امروز دین شما را کامل کردم .
این روایت را حبشون بن موسی نقل کرده است که گفته می‌شود تنها راوی او است سپس دیگران از او تبعیت نموده و با سند آن را نقل کرده‌اند .
تاریخ بغداد ، ج 9 ، ص 222 ، ناشر : دار الکتب العلمیة - بیروت .

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:41 AM
http://sedigh110.persiangig.com/velayat/tARR%281%29.gif
http://sedigh110.persiangig.com/velayat/tar%281%29.gif
بررسی سند روایت :
عبد الله بن علی بن محمد بن بشران :
وی استاد خطیب بغدادی و ثقه است ؛ چنانچه در باره او گفته است :
کتبت عنه وکان سماعه صحیحاً .

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:42 AM
بررسی سند روایت :
عبد الله بن علی بن محمد بن بشران :
وی استاد خطیب بغدادی و ثقه است ؛ چنانچه در باره او گفته است :
کتبت عنه وکان سماعه صحیحاً .
از عبد الله بن علی بن محمد بن بشران روایاتی را نوشته ام و شنیده های او صحیح بود.
تاریخ بغداد ، ج 10 ، ص 14 ، رقم : 5130 .
علی بن عمر الحافظ :
علی بن عمر ، همان دار قطنی معروف و صاحب سنن است که در وثاقت او تردیدی نیست ؛ چنانچه ذهبی در باره او می‌گوید‌ :
قال أبو بکر الخطیب کان الدارقطنی فرید عصره وقریع دهره ونسیج وحده وامام وقته انتهى الیه علو الاثر والمعرفة بعلل الحدیث واسماء الرجال مع الصدق والثقة وصحة الإعتقاد والاضطلاع من علوم سوى الحدیث منها القراءات .
دار قطنی یگانه روزگار و پهلوان میدان بود و مانندی نداشت اوپیشوای زمانش بود، دانش و معرفت اسباب شناسائی حدیث و شناخت نامهای راویان به او ختم می شد، راستگو و مورد اعتماد و دارای اعتقادی صحیح بود و در دیگر علوم غیر از حدیث مانند دانش قراآت نیز قوی بود.
سیر أعلام النبلاء ، ج 16 ، ص 452 ، مؤسسة الرسالة
أبو نصر حبشون بن موسى بن أیوب الخلال :
خطیب بغدادی در باره او می‌گوید :
وکان ثقة یسکن باب البصرة .
حبشون مورد اعتماد بود و در باب البصره سکونت داشت.
تاریخ بغداد ، ج 8 ، ص 289.

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:42 AM
و بعد از نقل روایت إکمال نیز روایت دیگری را نقل کرده و می‌گوید :
الأزهری أنبأنا علی بن عمر الحافظ قال حبشون بن موسى بن أیوب الخلال صدوق ...
علی بن عمر الحافظ گفته است: حبشون بن موسی راستگو است.
تاریخ بغداد ، ج 8 ، ص 4391 .
علی بن سعید الرملی :
5839 [ 5857 ] علی بن أبی حملة شیخ ضمرة بن ربیعة ما علمت به بأسا ولا رأیت أحدا الآن تکلم فیه وهو صالح الأمر ولم یخرج له أحد من أصحاب الکتب الستة مع ثقته .
علی بن ابی حمله بزرگ قبیله ضمره است، من در او ایرادی نمی بینم وکسی را هم ندیده ام که در باره او سخنی گفته باشد، او کارهایش خوب بود ولی با این که ثقه است صاحبان کتب سته از وی روایت نقل نکرده‌اند.
میزان الاعتدال فی نقد الرجال ، ج 5 ، ص 153 ـ 154 ، دار الکتب العلمیة
وإذا کان ثقة ولم یتکلم فیه أحد فکیف نذکره فی الضعفاء
علی بن سعید رملی ثقه است و کسی در باره وی سخنی نگفته است ، پس چرا باید نام وی را در ردیف افراد ضعیف بیاوریم؟.
لسان المیزان ، ج 4 ، ص 227 ،مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت
ضمرة بن ربیعة القرشی
من الثقات المأمونین رجل صالح صالح الحدیث لم یکن بالشام رجل یشبهه
از افراد مورد وثوق و اعتماد ضمره بن ربیعه قرشی است و وی انسانی صالح و حدیثش هم خوب است که در شام مانند او نبود.
العلل ومعرفة الرجال ، ج 2 ، ص 366 ، المکتب الإسلامی ، دار الخانی - بیروت
عبد الله بن شوذب
عبد الله بن شوذب الخراسانی أبو عبد الرحمن سکن البصرة ثم الشام صدوق عابد من السابعة .
عبد الله بن شوذب خراسانی ساکن بصره بود سپس به شام رفت ، انسانی راستگو و اهل عبادت و از طبقه هفتم از محدثین است.
تقریب التهذیب ، ج 1 ، ص 3386 ، رقم : 3387 ، دار الرشید - سوریا

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:42 AM
مطر الوراق :
مطر الوراق . الإمام الزاهد الصادق أبو رجاء بن طهمان الخراسانی نزیل البصرة مولى علباء بن أحمر الیشکری کان من العلماء العاملین وکان یکتب المصاحف ویتقن ذلک
مطر الوراق پیشوای زاهد راستگو، اصل او خراسانی است و ساکن بصره شد، وی از دانشمندان شایسته و از نویسندگان قرآن بود که به درستی آن را انجام می داد.
سیر أعلام النبلاء ، ج 5 ، ص 452 .
فمطر من رجال مسلم حسن الحدیث .
مسلم در کتاب صحیحش از او نقل روایت دارد و از رجال این کتاب است، و روایاتش نیکو است.
میزان الاعتدال فی نقد الرجال ، ج 6 ، ص 445 .
شهر بن حوشب :
شهر بن حوشب از روات صحیح مسلم است و در وثاقت وی تردید نیست ؛ چنانچه ذهبی در تاریخ الإسلام در باره او می‌گوید :
قال حرب الکرمانی : قلت لأحمد بن حنبل : شهر بن حوشب ، فوثقه وقال : ما أحسن حدیثه . وقال حنبل : سمعت أبا عبد الله یقول : شهر لیس به بأس . قال الترمذی : قال محمد یعنی البخاری : شهر حسن الحدیث ، وقوى أمره .
شهر بن حوشب مشکلی ندارد و حدیثش نیکو وکارش استوار بود.
تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام ، ج 6 ، ص 387 .
ترمذی در سنن خود بعد از نقل روایتی که در سند آن شهر بن حوشب وجود دارد ، می‌نویسد :
وَسَأَلْتُ مُحَمَّدَ بن إسماعیل عن شَهْرِ بن حَوْشَبٍ فَوَثَّقَهُ وقال إنما یَتَکَلَّمُ فیه بن عَوْنٍ ثُمَّ رَوَى بن عَوْنٍ عن هِلَالِ بن أبی زَیْنَبَ عن شَهْرِ بن حَوْشَبٍ قال أبو عِیسَى هذا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ .
بخاری شهر بن حوشب را توثیق کرد و روایت وی را حسن وصحیح دانسته اند.
سنن الترمذی ، ج 4 ، ص 434 ، دار إحیاء التراث العربی - بیروت
عجلی در معرفة‌ الثقات می‌نویسد :
شهر بن حوشب شامی تابعی ثقة .
شهر بن حوشب اهل شام و از تابعان و ثقه بود .
معرفة الثقات من رجال أهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم وأخبارهم ، ج 1 ، ص 461 ، رقم : 741 ،مکتبة الدار - المدینة المنورة - السعودیة

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:43 AM
نتیجه :
1- سند روایت صحیح و روات آن همگی از ثقات هستند و ثابت می‌کند که روز غدیر ، روز اکمال دین و اتمام نعمت پروردگار بوده است .
2-قرینه ایی که ثابت می‌کند مراد رسول خدا صلی الله علیه وآله از جمله «من کنت مولاه فعلی مولاه» ولایت و إمامت آن حضرت بوده ،‌ نزول آیه إکمال است که خداوند می‌فرماید :امروز دین تان را کامل کردم.
3-نزول این آیه، بعد از خطبه غدیر ، دلیل واضحی است بر این که مراد رسول خدا صلی الله علیه و آله اثبات ولایت و امامت امیر المؤمنین علیه السلام بعد از خودش بوده است ؛ زیرا چیزی در خطبه غدیر دیده نمی‌شود که صلاحیت اکمال دین و اتمام نعمت را داشته باشد ؛ جز ولایت امیر مؤمنان علیه السلام .
یک سوال هم از مولوی های اهل تسنن :
خودتان بیایید و وجدان خود را برای خودتان قاضی قرار دهید:
آیا اعلام محبت و دوستی امیر مؤمنان علیه السلام می‌تواند إکمال دین و إتمام نعمت پروردگار لقب بگیرد؟

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:44 AM
گفتید:عمربن الخطاب،در روز غدیرخم،با امیرمومنان ( علیه السلام)بیعت نکرده و به او تبریک نگفته است،ما روایت صحیح السند از کتب خودتان در تایید این مطلب،نشان دادیم :
تبریک خلیفه دوم به امیرمومنان علیه السلام در غدیر خم+سند صحیح

در مورد ادله ی جانشینی امیرالمومنین علیه السلام،در غدیر خم،فقط کافی است که یک مسلمان،در عمر خود،فقط یک بار خطبه غدیر را از اول تا آخر،بخواند،آن وقت متوجه خواهد شد که رسول خداص،علی بن ابی طالب ع را به دستور خدا،به جانشینی خود منصوب کرده و اعلام دوستی در کار نبوده است
اما یکی از صدها قرینه ایی که ثابت می کند در غدیرخم،بحث جانشینی مطرح بوده و نه دوستی، تبریک خلیفه دوم به امیرمومنان علیه السلام هست.دقت کنید:
أنبأنا عبد الله بن علی بن محمد بن بشران أنبأنا علی بن عمر الحافظ حدثنا أبو نصر حبشون بن موسى بن أیوب الخلال حدثنا علی بن سعید الرملی حدثنا ضمرة بن ربیعة القرشی عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال :
من صام یوم ثمان عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهرا وهو یوم غدیر خم لما أخذ النبی صلى الله علیه وسلم بید علی بن أبی طالب فقال ألست ولی المؤمنین قالوا بلى یا رسول الله قال من کنت مولاه فعلی مولاه .
فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یا بن أبی طالب أصبحت مولای ومولى کل مسلم فأنزل الله الیوم أکملت لکم دینکم .
از ابوهریره نقل شده است که گفت : کسی که روز هجدهم ذی حجه را روزه بگیرد ثواب روزه شصت ماه برای وی نوشته می‌شود ، این روز ، روز غدیر خم است ، روزی که رسول خدا صلی الله علیه و آله دست علی را گرفت و فرمود : آیا من رهبر مؤمنان نیستم ؟ گفتند : چرا ای رسول خدا. فرمود : هر کس من مولای او هستم علی مولای او است .
عمر گفت : تبریک ، تبریک ای پسر ابوطالب ، تو اکنون مولای من و مولای هر مسلمانی ، سپس این آیه نازل شد : امروز دین شما را کامل کردم .

طاهره وحیدیان
10-19-2013, 04:47 AM
چند نکته:
1- این روایت،صد درصد صحیح است.در یک پست جداگانه ایی،تک تک روات این،مورد بررسی قرار گرفته اند و همه ثقه می باشند. (http://14mah.parsiblog.com/Posts/1021/%D9%86%D8%B2%D9%88%D9%84+%D8%A2%D9%8A%D9%87+%D8%A7 %DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84+%D8%A8%D8%B9%D8%AF+%D8%A7 %D8%B2+%D9%82%D8%B6%D9%8A%D9%87+%D8%BA%D8%AF%D9%8A %D8%B1%D8%AE%D9%85+%D8%A8%D8%A7+%D8%B3%D9%86%D8%AF +%D8%B5%D8%AD%D9%8A%D8%AD+%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88 %D9%8A%D8%B1+%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8/)

پس وهابیون بی خود و چشم بسته،نگویند روایت ضعیف هست
2-همان طور که در روایت می بینید،عمربن الخطاب آمده و به امیرمومنان علیه السلام،تبریک گفته است،و نشان می دهد خلیفه دوم،از من کنت مولاه فعلی مولاه،خلافت و جانشینی فهمیده است و نه دوستی و محبت(آن گونه که مولوی های اهل تسنن می گویند)
3- عمربن الخطاب می گوید: أصبحت مولای ومولى کل مسلم... همان طور که می بینید،عمر می گوید: اصبحت... یعنی از امروز تو مولای من و تمام مسلمین شدی.از امروز... ترجمه این قسمت بنابر قول اهل تسنن،چنین می شود:ای علی،تو از امروز،دوست من و دوست همه مسلمین شدی.حال سوالی که مولوی های اهل تسنن باید پاسخ دهند این است:مگر علی بن ابی طالب،دیروز و روزهای گذشته،دشمن مسلمانان بوده و از آن روز به بعد،دوست مسلمین شده؟
4- آیا اعلام دوستی یک نفر،بیعت و تبریک می خواهد؟
5- آیا اعلام محبت و دوستی امیر مؤمنان علیه السلام می‌تواند إکمال دین و إتمام نعمت پروردگار لقب بگیرد؟زیرا همان طور که در روایت می بینید،بلافاصله بعد از آنکه پیامبرص فرمودند:من کنت مولاه فعلی مولاه،خداوند آیه نازل کرد و فرمود:امروز دین را کامل کردم و به اسلام راضی هستم.