PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عمامه به سرهای پشت میز نشین؟!



طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:02 AM
امروزه برخی از طلبه های حوزه علمیه در قالب شغل های مختلف در ادارات دولتی مشغول کار هستند با رجوع به برخی از ادارات که بعضا با طلبگی نسبتی هم ندارند میتوانید عمامه به سرهای پشت میز نشین را مشاهده کنید، اما براستی چرا طلبه ها دنبال شغل میروند؟ طلبه ها چه شغل هایی را انتخاب میکنند؟ پیامد های اشتغال طلاب چه بوده است؟درآمد های مالی طلبه های سابق:

1-پیش از تشکیل نظام جمهوری اسلامی علاقمندان طلبگی توجه داشتند که وضعیت مالی طلبگی در حد متوسط به پایین است و خود آنها نیز، دنبال گرفتن شغلهای دولتی نبودند و البته زمینه ای هم نبود. تصور زندگی سخت معیشتی باعث میشد تا تعداد علاقمندان به طلبگی کم باشند، چرا که یا علاقمندان سرسخت طلبگی به حوزه وارد میشدند یا آنکه پدر با تضمین تامین معیشت پسر را، راهی حوزه میکرد.

2-طلبه در دوران حجره نشینی با شهریه اندک و با کمک مالی خانواده هزینه تهیه کتاب و خوراک را تهیه میکرد که البته گفته میشود بسیار نیز ناچیز بوده است . با مطرح شدن بحث ازدواج که از قضا در سنین پایین تری نیز اتفاق می افتاد، شهریه حوزه کفاف زندگی را نمیکرد و طلبه برای تامین معاش خانواده مجبور بود در ماه رمضان و محرم و بعضا دهه آخر سفر به تبلیغ برود و مردم منطقه بعنوان کمک مالی به طلبه مبلغی را بعنوان نذریه در نظر میگرفتند و طلبه با همان مبلغ سعی میکرد کل سال را گذران کند. برخی از روحانیان مانند اکثریت مردم از همان دوران جوانی چندین بچه بدنیا میاوردند از این رو مساله معیشت مساله ساده ای نبود که بشود براحتی از آن گذر کرد.

طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:04 AM
3-راه دیگر تامین معاش طلبه این بود که نماز استیجاری میخواند و روزه استیجاری میگرفت، به این معنا که فرد پولداری در عمر خود نماز و روزه خود را بجای نیاورده بود و برای اینکه از بهشت محروم نماند وصیت میکرد پولی به طلبه بیچاره ای داده شود تا نمازهای استیجاری او را بسمت بهشت رهنمون کند، اینکه آیا این نماز او را بهشتی کند یا نه زیاد اهمیتی نداشت. این بخش ویژه طلابی بود که قدرت تبیلغ نداشتند یعنی بیان خوب یا صدای خوشی نداشتند یا آنکه طلبه درسخوانی بود که میخواست بیشتر مشغول درس باشد.
4-راه دیگر تامین معاش این بود که روحانی در مسجدی امام جماعت شود و در حاشیه امام جماعت بودن، مشکلات دینی مردم را حل کند و مردم نیز هدایایی را به او بدهند، امام جماعت میتوانست در مسجد کلاسهای آموزش مسائل دینی تشکیل دهد، قرآن و احکام به بچه ها یاد دهد و والدین کودک به روحانی هدیه ای دهند که البته این پرداخت با طیب خاطر انجام میشد. در کنار این کارها وعظ و روضه خوانی نیز با هدایایی از سوی مردم همراه میشد. البته هرکسی نمیتوانست شانس امام جماعت بودن را بدست آورد، چه آنکه هم مسجد کم بود و هم آنکه تیپ و قیافه و خوش صدا بودن، وارتباط خوب داشتن با بزرگان آن مسجد نیز در پیدا کردن مسجد دخیل بود.
5-برخی از روحانین نیز دفاتر عقد و ازدواج دایر میکردند و مردم به ازای خواندن عقد و ثبت رسمی آن مبلغی پرداخت میکردند و البته این کار بیشتر حالت موروثی داشت و معتبر بودن این کار به اعتبار خاندان بازگشت داشت، از اینرو تعداد طلابی که از این طریق ارتزاق میکردند محدود بود و بیشتر روحانیان شهری را دربر میگرفت.

طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:05 AM
6-برخی از روحانیون نیز پس از تحصیل در حوزه علمیه به روستای خود بازمیگشتند و ضمن جوابگویی به مسائل دینیِ روستای خود و روستاهای همجوار -که با درآمدهای مالی نیز همراه بود- به کشاورزی نیز مشغول میشد و خود میتوانست درآمد جداگانه داشته باشد.

7-در برخی از مساجد که مدرسه علمیه نیز در قالب چند حجره در آن قرار داشت، همیشه روحانیانی در دسترس بودند تا کارهای مردم را حل کنند، خواندن نماز میت، تنظیم وصیت نامه، پاسخ به سوالات شرعی، رفع و رجوع برخی از اختلافات مردمی، خواندن عقد موقت که البته با توجه به حساسیت ویژه آن روحانی میتوانست مبلغ بیشتری نیز از مشتری درخواست کند.
8-نکته مهم این است که زندگی اکثریت جامعه در سطح متوسط و بعضا پایین بود و زندگی مردم بگونه ای ساده اداره میشد و خبری از اجاره خانه نجومی و هزینه های زندگی عجیب و غریب خبری نبود از این رو برخی از روحانیان از اقشار متوسط جامعه به حساب میامدند هرچند طیفی از آنها نیز زندگی سختی داشتند.

طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:06 AM
پیامد های این نوع معیشت بر رفتارهای سیاسی-اجتماعی
الف-این نوع از ارتزاق باعث میشد طلاب و روحانیون در مقابل دولت ها آزادگی داشته باشند و براحتی بتوانند انتقادهای خود را بر دولت ها انجام دهند، چه آنکه خود نیز مسولیت حکومتی نداشتند و این نوع انتقاد کردن نیز بسیار راحت بود.
ب-وابسته بودن ارتزاق به مردم بگونه ای بود که گاه محدودیت هایی را برای روحانیون به ثمر داشت ، آنها مجبور بودند منافع مردم را در تئوریهای دینی تئوریزه کنند اما باید توجه داشت که این نوع وابستگی بگونه ای نبود که مردم بتوانند بر روحانیون تسلط داشته باشند از این رو از آزادی نسبی برخوردار بودند و دین کمتر به منافع آلوده میشد.
ج-پیامد دیگر این نوع ارتزاق این بود که ارتزاق طلبه با دین گره میخورد و بگونه ای تضمینی طلبه در سلک روحانیت ماندگار میشد، بگفته ماکس وبر، برای ماندگار شدن اندیشه باید بتوان معیشت عده ای را با اندیشه گره زد.
د-از منظر سیاسی نیز طیف گسترده ای از مردم متدین سمت و سوی را داشتند و این مسالهقدرت سیاسی قوی را در اختیار آنان قرار میداد و انها در تنش ها و رقابتهای سیاسی میتوانستند قوی تر ظاهر شوند.
ه-جایگاه روحانیون در بین مردم بعنوان منتقدین همیشگی وضع موجود مطرح شده بود و انها در مواجهه با مشکلات جامعه براحتی میتوانستند به مردم بگویند که ماکه از اول گفته بودیم.

طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:07 AM
ضرورت های زندگی امروزسه تحول اساسی را میتوان در دهه های اخیر در این زمینه مشاهده کرد که تغیر اساسی در نوع معیشت طلاب ایجاد کرده است:
1-زندگی امروزی و هزینه های آن افزایش قابل توجهی یافته است هزینه عروسی و ازدواج، اجاره یا رهن مسکن و هزینه های روزمره زندگی بگونه ای است با شهریه طلبگی نمیتوان پاسخ داد بطور مثال تصور کنید یک طلبه با درآمد دویست و پنجاه هزار تومانی شهریه باید بتواند اجاره خانه، اقساط بجای مانده از عروسی، و هزینه روزانه زندگی را تامین کند که بنظر میرسد بسختی ممکن است انجام شود.
2-با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و قرار گرفتن اسلام بعنوان ایدئولوژی حاکم، و تلاش دولت برای اسلامی کردن ادارات، طلاب و روحانیان در جایگاه ویژه ای قرار گرفتند، از این رو نیاز ادارات بهطلاب و روحانیان، از منظر شغلی فرصتی را برای ورود به ادارات و نهاد های دولتی ایجادکرد بگونه ای که کمتر اداره ای را میتوان یافت که با روحانی و طلبه مرتبط نباشد.
3-گسترش ارتباطات و در معرض دید قرار گرفتن سبک های زندگی مختلف، بخشی از طلبه ها را نیز تحت تاثیر قرار داده است، برخی از طلاب رغبتی ندارند تا از طریق روشهای سنتی معاش روحانیان استفاده کند، روشهای سنتی ارتزاق از دین گاهی همراه با تحقیر و منت گذاریبودکه برای طلبه های امروزی خوشایند نیست و میل طلبه ها برای ورود به شغل های دیگر را افزایش داده است.

طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:08 AM
محل درآمد های طلبه های امروزی:الف- شغل های موقت: برخی از طلبه ها در طول تحصیل و همزمان با آن برای کمک در تامین معاش به کارهای ساعتی روی میاورند، مشغول شدن به کارهای ساعتی در برخی از موسسات فرهنگی که البته بیشتر برای طلبه های ساکن قم مقدور خواهد بود، این شغل های ساعتی ناپایدار بوده و ممکن است برای چند ماه استمرار داشته باشد، ضمن اینکه درآمد ناچیزی دارد اما میتواند کمی برای زندگی باشد. لازم بذکر است تعداد نسبتا زیادی از اینگونه موسسات فرهنگی و نیمه پژوهشی در قم برقرار است.
ب-تبلیغ های مقطعی: برخی از طلبه ها در ایام تبلیغ(رمضان، محرم، صفر، دهه ولایت، ایام 22 بهمن، راهیان نور) به تبلیغ میروند و چند روزی را برای مردم مسائل اسلامی را میگویند و در برخی از مناطق کشور مردم نذریه ای را برای طلبه در نظر میگیرند. البته در سالهای اخیر بخشی از طلاب رغبتی برای این نوع کارها ندارند. باید توجه داشت این نوع تبلیغ اگرچه در ظاهر سنتی است اما یک فرق اساسی دارد و آن اینکه از سوی برخی از نهادهایی دولتی( سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، اوقاف و...) در قبال این نوع تبلیغ هزینه ای به طلاب پرداخت میشود.
ج- شغل های تبلیغی: برخی از طلاب که علاقمند به تبلیغ هستند برای چند سال در روستایی مستقر میشوند تا پاسخگوی نیازهای دینی مردم باشند و در تربیت دینی اهالی روستا کمک کنند که البته بسیاری از طلاب علاقه ای به این کار ندارند. طلاب علاقمند از کمک های مردمی هم بهره مند میشوند و سازمانهای دولتی نیز کمکی به آنها میکنند.

طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:09 AM
د-شغل های فرهنگی بسبک امروزی: برخی از طلاب علاقمند به فعالیت فرهنگی که گرایش های نوگرایانه ای دارند موسسه ی فرهنگی تاسیس کرده اند و کارهای فرهنگی نهادهای دولتی مختلف را بصورت پروژه ای انجام میدهند از این رو هم درآمدهای خوبی دارند و هم بودجه های دولتی را بخوبی جذب میکنند ضمن آنکه از منظر منزلت اجتماعی نیز خود را صاحب موسسه فرهنگی و مدیر میدانند که در قیاس با جایگاه طلبه های سنتی وضعیت بهتری را داراست.
ه- شغل های اداری: برخی از طلاب با توجه به زمینه های موجود به سمت شغل اداری میروند( عقیدتی-سیاسی نیروهای نظامی و انتظامی، نهاد رهبری در دانشگاهها، جهاد کشاورزی، سازمان تبلیغات، اوقاف، ارشاد اسلامی، هلال احمر،)بخشی از این طیف از طلاب بمرور روحیه های طلبگی را از دست داده و تبدیل به کارمندان دولتی میشوند و بعضا نیز خودشان به مشکل تبدیل میشوند.
ر-شغل های علمی و پژوهشی: برخی از طلاب در مراکز علمی و پژوهشی مشغول بکار هستند که البته طیفی هستند که از نظر علمی جایگاه بهتری درند، برخی از اینان بعنوان مدرس حوزه علمیه و برخی دیگر بعنوان مدرس دانشگاه مشغول هستند برخی دیگر از طلاب نیز در مراکز پژوهشی وابسته به حوزه علمیه کار علمی و پژوهشی انجام میدهند.
ز- شغل های غیر طلبگی: برخی از طلاب نیز وارد مشاغلی میشوند که با استفاده از مدرک حوزوی و به اعتبار طلبگی نبوده است این طیف از طلاب را میتوان فارغ التحصیلان مراکز حوزوی-دانشگاهی در نظر گرفت که سعی میکنند با مدرک دانشگاهی وارد شغلی شوند و در رشته تخصصی که در دانشگاه تحصیل کرده اند مشغول باشند.

طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:10 AM
پیامد های تامین معاش بسبک امروزی:

1-مهیا بودن اشتغال نسبی برای طلاب باعث شده است که نوجوانان و جوانان علاقمند برای ورود به حوزه علمیه بیشتر شود و همین مساله کیفت علم و تقوای طلاب و روحانیان آینده را با مخاطراتی روبرو میسازد که نشانه هایی از ان را میشود هم اکنون مشاهده کرد.چه آنکه نگاه شغلی و معیشتی به دروس دینی آسیب های جدی را برای دینداری مردم درپی خواهد داشت. البته لازم بذکر است این انگیزه میتواند انگیزه کمکی باشد و نه انگیزه اصلی ورود به حوزه.

2-بسیاری از بودجه های تبلیغی و فرهنگی دولتیشده است و عمده اشتغال طلاب در این مسیر قرار دارد از این رو دولت با پرداخت این مبالغ، از طلاب انتظاراتی دارد و طلبه و روحانی را مجبور خواهد ساخت در قبال دریافت بودجه دولتی، در زمینه مسائل سیاسی و ... کمک حال دولت باشد و چه بسا تئوری های تفسیر دین را آغشته به منافع دولتی کند که البته باز نشانه های ان را بخوبی میتوان دید. شاید بی دلیل نیست که اینگونه فعالیت ها تاثیر چندانی نیز برجای نگذاشته است.

طاهره وحیدیان
06-13-2013, 04:12 AM
3- همواره در طول تاریخ یکی از افتخارات روحانیان شیعه این بوده است که در مقابل دولت ها و احیانا جریحه دار شدن مسائل دین آزاده بوده واعتراض خود را اعلام میکردند، اما وابستگی شغلی آنها مانع از آن خواهد بود که بتوانند انتقادها و اعتراضهای خود را مطرح کنند، ضمن آنکه دفاع از دولت و توجیه اشتباهات آنها پشتوانه مردمی روحانیت را تضعیف خواهد کرد که براحتی میتوان نشانه های ان را مشاهده کرد.
4-پشت میز شدن طلاب و روحانیون باعث شده است تا در بین مردم همیشه مواضع انفعالیداشته باشند چرا که بخاطر وابستگی همیشه مجبورند به توجیه و توضیح درباب عملکردها بپردازند.
5-استقلال شغلی برخی از طلاب از مسیر دین، باعث شده است برخی از انها بمرور وابستگی خود را به حوزه علمیه کم کرده و بعدها حوزه علمیه را ترک کنند.