PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : منظور ازجمله «لکلّ اجل کِتاب» چیست؟



طاهره وحیدیان
05-03-2013, 04:20 PM
جمله «لِکُلِّ اَجَلٌ کِتاب» در آیه 38 سوره رعد به چه حقیقتى اشاره دارد؟


آیه 38 سوره رعد، در حقیقت پاسخى است به ایرادات مختلفى که دشمنان پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله) نسبت به ایشان داشتند؛ مانند این‌که مى‏گفتند:

1. مگر پیامبر ممکن است از جنس بشر باشد، همسر اختیار کند و فرزندانى داشته باشد، این آیه به آنها پاسخ مى‌دهد که این مسئله تازه‏اى نیست، ما پیش از تو پیامبران بسیارى فرستادیم و براى آنها همسران و فرزندان قرار دادیم:

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّیَّةً».

2. آنها انتظار دارند که هر معجزه‏اى را پیشنهاد مى‏کنند و هر چه هوا و هوسشان اقتضا مى‏کند انجام دهى (چه ایمان بیاورند یا نیاورند) ولى آنها باید بدانند: هیچ پیامبرى نمى‏تواند معجزه‏اى جز به فرمان خداوند بیاورد:

«وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ».

3. سومین ایرادشان این بود که چرا پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله) آمده و احکامى از تورات یا انجیل را دگرگون ساخته، مگر نه این است که اینها کتب آسمانى است و از طرف خدا نازل شده؟ مگر ممکن است خداوند فرمان خود را نقض کند؟

آیه مورد بحث در آخرین جمله خود به آنها پاسخ مى‏‌گوید که براى هر زمانى حکم و قانونى مقرر شده است:

«لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ».
بنابر این، جاى تعجب نیست که یک روز تورات را نازل کند، و روز دیگر انجیل را، و سپس قرآن را؛ چرا که انسان در زندگى متحول و متکامل خود، نیاز به برنامه‏‌هاى متفاوت و گوناگونى دارد.(1)

پی نوشت:
(1) مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏10، ص 239- 240، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.

طاهره وحیدیان
05-03-2013, 04:24 PM
توضیح: با توجه به این‌که نظام هستی بر اساس تحول و تبدل و زوال و حدوث نهاده شده، هر موجودى پیوسته در حرکت خواهد بود؛ مانند نور خورشید که هر لحظه پس از تابش، نور دیگرى حادث شده فضا را فرا می‌‌گیرد، اگرچه نور واحد و ممتد به نظر می‌‌رسد؛ از این‌رو هیچ موجود طبیعى دو لحظه برقرار نخواهد ماند، همچنان‌که نور خورشید دو لحظه بقا و ثبات نخواهد داشت. بر این اساس، براى هر موجودى هر لحظه اجل و مدت خاصى در نظر گرفته شده، و حکم مخصوص و مقدار و اندازه خاصى از سوی خداوند درباره آن صادر مى‌‏‌شود.(2)
پس این‌که فرمود:

«لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ»،

معنایش این است که براى هر زمانى حکمى است مخصوص آن زمان. و این اشاره به همان مطلبى دارد که استثناء «وَ ما کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»، و مسئله سنت جارى خدا و تقدیرات او بدان اشاره دارد.
نتیجه این‌که خداى سبحان است که هر چه بخواهد نازل مى‏‌‌کند و بهر چه بخواهد اذن مى‌‏‌دهد، اما همان خدا در هر وقت، هر آیه‌ای را نازل نمى‏‌‌کند و بدان اذن نمى‏‌دهد؛ زیرا براى هر وقتى کتابى است که او نوشته و به جز آنچه در آن کتاب نوشته، واقع نمى‏‌شود.(3)

پی نوشت:
(2). حسینى همدانى، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج ‏9، ص 237، کتابفروشى لطفى، تهران، 1404ق.
(3). طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏11، ص 374، دفتر انتشارات اسلامی، قم،