PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کلام بهجت.....



طاهره وحیدیان
08-28-2012, 08:33 PM
http://www.mtb.ir/images/stories/thumbnails/images-sampledata-allah-0034-200x133.jpg (http://www.mtb.ir/images/sampledata/allah/0034.jpg)سجده طولانى از عباداتى است كه كمر شيطان را مى شكند، اما كسى كه سجده طولانى انجام مى دهد بايد بعد جلوى آينه بايستد و ببيند جاى مهر جلوى پيشانى اش نقش بسته يا نه ؟ اگر نقش بسته مقدارى بمالد تا از بين برود و مبتلا به صفت رذيله ريا نشود.
براى دورى از ريا با عقيده كامل اكثار حوقله بسيار( لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّه) گفتن مؤثر می باشد.
و براى درمان عصبانيّت با عقيده كامل زياد صلوات فرستادن (أ للّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ).
و همچنين جهت علاج غرور، اكثار (حَوْقَله ) و اكثار تهليل (لا اله الا الله) ،علاج وسواس ‍ است .
همه رذايل اخلاقى ، از ضعف در معرفت خداوند متعال پديد مى آيند، و آنها را اُنسِ به اُنسْ گيرنده اُنْس گيرندگان در عبادت ، دفع و رفع مى نمايد.
اگر انسان دريابد كه خداوند متعال هميشه و در همه حال از هر زيبايى زيباتر است ، از اُنس به او هرگز جدا نخواهد شد.

طاهره وحیدیان
08-28-2012, 08:35 PM
http://www.mtb.ir/images/stories/thumbnails/images-sampledata-allah-0011-180x114.jpg (http://www.mtb.ir/images/sampledata/allah/0011.jpg)يكى از مفاخر شيعه اين است كه «بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ» را در نمازهاى يوميّه (چه جهريه و چه اخفاتيّه) (جهريه يعنى نمازهاى صبح، مغرب و عشا؛ اخفاتيّه يعنى نمازهاى ظهر و عصر. ) به جهر مى خوانند، به خلاف عامّه كه آن را در جهريه هم اخفاتا مى خوانند يا اصلاً نمى خوانند، با اين كه در روايت آمده است:
اگر كسى «بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ» را جَهْرا نگويد، شيطان سوارش مى شود.(1)
و نيز وارد است كه: «بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ أَعْظَمُ آيَةٍ فى كِتابِ اللّه.» بسم اللّه الرحمن الرحيم بزرگترين آيه ى قرآن است.(2)


1. ر.ك: مستدرك الوسائل، ج 4، ص 165؛ بحارالانوار، ج 82، ص 20؛ ج 89، ص 236.
2.ر.ك: مستدرك الوسائل، ج 4، ص 166؛ بحارالانوار، ج 82، ص 21؛ تفسير عيّاشى، ج 1، ص 21.
3.مشابه: تفسير قربطى، ج 1،ص 94، به نقل از بعضى از صحابه.

طاهره وحیدیان
08-28-2012, 08:38 PM
http://www.mtb.ir/images/stories/thumbnails/images-sampledata-bahjat-other-003-200x133.jpg (http://www.mtb.ir/images/sampledata/bahjat/other/003.jpg) در روايت دارد كه: «گاهى مؤمن به همّ و غم مبتلا مى شود، چون در جاى ديگر روى زمين، مؤمنى به همّ و غمّ گرفتار شده است.» اين ارتباط روحى مؤمنان را مى رساند. چنان كه قرآن دافع و رافع بلا و غم است، ذكر فضايل اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نيز چنين است. چنان كه دعا، هم دافعِ بلا است و هم رافع. بنابراين، ما بايد پيش از آمدن بلا بر سر مؤمنين و نيز براى رفع بلايا بعد از آمدن آن، دعا كنيم، و دعا كردن با صبر در برابر بلا منافات ندارد؛ زيرا ما را به بى صبرى دعوت نكرده اند.
در مشكلات بايد بنشينيم و با هم تفاهم كنيم و نتيجه ى صحيح را بگيريم. اگر مى خواهيم در زندگى به تفاهم برسيم، بايد بنشينيم با هم تفاهم كنيم و هر كس عقل و فهم و شعور بيشتر دارد بايد جور نادان را بكشد و او را به راه صحيح راهنمايى كند. بهتر اين است كه به جاى ايراد گرفتن، به فكر برطرف كردن عيوب يكديگر باشيم. بايد راه توافق را پيدا كرد، اگر به آن نرسيم، زندگى ها بر باد خواهد رفت. توافق هم در پشت پرده ى يك گذشت، مخفى است.

طاهره وحیدیان
08-28-2012, 08:40 PM
http://www.mtb.ir/images/stories/thumbnails/images-sampledata-ahlebayt-salavat-002-200x133.jpg (http://www.mtb.ir/images/sampledata/ahlebayt/salavat/002.jpg)اين روايت در كتاب جامع الاخبار ـ كه در مؤلف آن اختلاف است كه چه كسى است ـ آمده است: «مَنْ صَلّى عَلَىَّ مَرَّةً، لَمْ يَبْقَ لَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ ذَرَّةٌ.» هر كس يك بار بر من صلوات بفرستد، يك ذرّه از گناهانش باقى نمى ماند.(1)
سؤال: آيا با اخبار «مَنْ بَلَغَ» مى توان اين روايت و نتيجه ى آن را اثبات كرد؟(2)
جواب: ثبوت ثواب در صلواتِ بر محمّد و آل محمّد ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ معلوم است و براى اثبات آن محتاج به حديث «مَنْ بَلَغ» نيست.


1.جامع الاخبار، ص 59؛ نيز ر.ك: مستدرك الرسائل، ج 5، ص 334؛ بحارالانوار، ج 91، ص 63.
2.ر.ك: اصول كافى، ج 2، ص 67؛ وسائل الشيعة، ج 1، ص 80؛ بحارالانوار، ج 2، ص 256.

طاهره وحیدیان
08-28-2012, 08:41 PM
http://www.mtb.ir/images/stories/thumbnails/images-sampledata-allah-0039-200x133.jpg (http://www.mtb.ir/images/sampledata/allah/0039.jpg)ما مهمان خدا هستيم ؛ در سفره او هستيم ، مى بيند ما را، مى داند ما چه كار مى كنيم ، مى داند كه ما خيال داريم چه كنيم ؛ بهتر از ما مى داند خيالات ما را. ما يك چيزهايى را خيال مى كنيم و خيال مى كنيم اين خيالات ما واقعيّت پيدا مى كند، و آن خيالات واقعيّت پيدا نمى كند، [و] خدا مى داند بر عكس است ؛ آنهايى را كه خيال مى كنيم واقعيّت پيدا مى كند، واقعيّت پيدا نمى كند، و آنهايى را كه خيال مى كنيم واقعيّت پيدا نمى كند، واقعيت پيدا مى كند، تا اين مقدار مطّلع است !
خدا كه مطّلع است ، معلوم [است ]، ملائكه اش ، رُسُلش ، همه جا در راست ، چپ ، اين طرف آن طرف ، همه جا هستند.
نمى شود از خدا مخفى كرد؛ خوب پس [حالا] كه نمى شود مخفى كرد و خدا مى بيند، مى داند و قادر هم هست ، يك چيزهاى را دوست دارد، يك چيزهايى را دوست ندارد و براى خودِ ماست ، والاّ براى او فرقى نمى كند؛ و اگر اين جور است ، آيا ما بيش از اين حاجت داريم كه همين قدر مطّلع باشيم كه ((خدا بر ظاهر ما و بر باطن ما مطّلع است ))؟