PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فرق مولا را شکافتند!



طاهره وحیدیان
08-08-2012, 05:55 PM
http://www.drkhazali.com/images/stories/fozto.jpgاز مراسم احیاء برگشتم، با خود گفتم تا سحر را به چه کاری مشغول شوم که رضایت حق تعالی در آن باشد، تلاوت قرآن و جوشن کبیر و مناجات امیرالمومنین(علیه السلام) و زیارت حسین (علیه السلام) و مطالعه و اندیشه در نظرم آمد، دیدم آخری را بیشتر توصیه کرده اند، پس به کنار این جعبه جادویی آمدم و نشستم و اندیشه کردم، خواندم و فکر کردم، به حوادث امشب، به فرق شکافته مولا، به " فزت و رب الکعبه" مولا، به کسی که خود قاتلش را بیدار می کند، به یتیمان کوفه که نان آور شبشان را نمی شناختند، به بیوه زنانی که هنگام گرفتن نان از دست غریبۀ شب های کوفه، علی را لعن می کردند که شویشان را به کشتن داده است و علی می شنید و صورت به آتش تنور می سپرد! و به قاتلش فکر می کردم! و دیدم که قصه قاتل چیزی است که امشب می خواهم در چند سطر بنویسم.تا ساعتی دیگر شمشیری زهرآگین، فرق مولا را می شکافد، چه کسی را یارای آن است که به مصاف شیر خدا، حیدر کرار رود؟ چه کسی می تواند رو در رو با او جنگاوری کند؟ هیچ کس، پس باید مرتضی را ناغافل از غفا و هنگام نماز کشت!چه کسی می گوید شیعه با ترور موافق است؟ امام اول شیعه قربانی ترور است، تروریست شیعه نیست! هر جا و با هر عنوانی ترور دیدید، بدانید که او در خط امیر مومنان نیست، فرقی نمی کند که تروریست نام خود را فدایی یا مجاهد بگذارد و خود را به اسلام یا خلق منتسب نماید یا هر نام دیگری ! در قاموس اسلام و مذهب شیعه، ترور جایی ندارد، حتی در خانۀ هانی، از مسلم خواستند که کار ابن زیاد را یکسره کند و راه حسین (علیه السلام) را باز نماید، اما او شیعه حسین است و چنین نمی کند...

طاهره وحیدیان
08-08-2012, 05:56 PM
اما درد امشب من این نیست که علی (علیه السلام) را جهل مردمان کشت! این نیست که ابن ملجم بخاطر باورهای غلط و با اعتقاد راسخ دینی که تظاهر می کرد، علی را بخاطر خدا و دین کشت! که اگر چنین بود، باید تلاش می کردیم که این جاهلان را هدایت و این خفتگان را بیدار کنیم، نه عزیزان من، این ها آنقدر هم جاهل نیستند و خواب هم نیستند، ابن ملجم مرادی بیدار است، علی او را بیدار کرده است، اصلاً این حرکت علی (علیه السلام) یک حرکت نمادین است که به تاریخ بگوید، من او را بیدار کرده بودم و خفته نبود، او را هوشیار کرده بودم و جاهل و ناآگاه نبود، او در پس این تهجد و تقوی و تظاهر به زهد و ورع و دیانت و صوم و صلواة و حج و جهاد و خمس و زکات، چهره ای دیگر دارد، پای قطام در میان است و قطام نماد دنیا پرستی و دنیا خواهی اوست! او هرگز به زبان نمی آورد که برای وصال دخترکی کینه ورز پا به میدان جنایت گزارده است، او می خواهد بگوید که فقط و فقط به خاطر خدا، ولی الله را می کشد!اما می دانیم او بخاطر دنیا،کسی را می کشد که حاضر نشد در میانه کارزار با پهلوان قدرتمند عرب (عمرو ابن عبدود) که به رویش خدو انداخته بود، تیغ زند، چرا که نمی خواهد بخاطر غضبش او را بکشد و در حرب کاهلی می کند تا خشمش فرو نشیند و خالص برای خدا مبارزه کند!