PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حرمت ریش تراشی



طاهره وحیدیان
06-25-2012, 04:38 PM
چرا ريش‏ تراشى حرام است؟






پاسخ: تراشيدن ريش از نظر فقهاى اسلامى اعم از شيعه و سنّى جايز نيست و نظر همه مذاهب در اين‏باره يكى است. [1] روايات متعددى در مذمت تراشيدن ريش در مصادر شيعه و اهل‏سنّت وجود دارد. اما فقها به اين روايات، يكسان استدلال نكرده‏اند، از اين‏رو برخى صريحاً فتوا داده‏اند ريش‏تراشى حرام است. و عده‏اى گفته‏اند، احتياط (واجب) در ترك آن است و برخى نيز در موارد خاص (مانند جايى كه شخص را مسخره كنند) آن را جايز شمرده‏اند.

با توجّه به مطالب ياد شده به بررسى ادلّه كسانى مى‏پردازيم كه ريش‏تراشى را حرام مى‏دانند.

1. قرآن كريم؛

الف: « وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَأُمَرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الانْعَامِ وَ لَأُمَرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ»؛[2]

(شيطان گفت) و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم كرد، و وادارشان مى‏كنم تا گوش‏هاى دام‏ها را بشكافند، و وادارشان مى‏كنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند. و هر كس به جاى خدا، شيطان را دوست گيرد قطعاً دست‏خوش زيان آشكارى شده است.

استدلال به اين آيه در اثبات حرام بودن ريش تراشى، به دو مقدمه بستگى دارد:

يكى، ثابت كنيم تراشيدن ريش، تغيير دادن خلقت خدا است. ديگر، اين‏كه هر تغييرى در خلقت را عمل شيطانى بدانيم جز در جايى كه به اذن خداوند باشد.

طاهره وحیدیان
06-25-2012, 04:38 PM
بى ‏شك تراشيدن ريش تغيير خلقت است. خداوند مردها را به گونه ‏اى آفريده است كه در صورتشان مو روييده شود.
از رسول اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم نقل است: «حضرت آدم ‏عليه السلام از خداوند خواست بر جمال و زينتش بيفزايد؛ صبح كه شد ديد ريش سياه دارد دستى به آن زد و به خود گفت: اين است جمال و زينتى كه تو و فرزندان تو روز قيامت به آن آراسته شده‏اند. [3] بنابراين ريش داشتن، جمال و كرامتى از جانب خداوند براى آدم و مردان از نسل او تا روز قيامت به شمار مى‏ آيد.

اما درباره دومين مقدّمه مى ‏توان گفت: جمله «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» عام است يعنى هر گونه تغيير را شامل است مگر آنهايى كه خداوند مجازشان فرموده است؛ مانند: ختنه كردن، ناخن گرفتن، تراشيدن موى سر و... امّا درباره تراشيدن ريش نه فقط دليلى بر جواز آن نداريم بلكه بر اساس برخى ادلّه اين كار ممنوع است.

ب: « وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ اِبْرَاهيمَ حَنيفاً»[4] در تفسير على بن ابراهيم قمى به نقل از امام صادق ‏عليه السلام ده چيز مظهر پاكى است، كه پنج قسم آن در سر و باقى آن در بدن است؛ آن پنج چيز كه در سر قرار دارد؛ عبارت است از: كوتاه كردن شارب، (سبيل)، گذاردن ريش، ازاله موى بدن، تميز كردن لاى دندان‏ها، و آن پنج چيز كه در بدن است، عبارتند از: ختنه، گرفتن ناخن، غسل جنابت، زدودن موهاى بدن و تطهير با آب. اين دستورهايى كه جزء آئين حنيف ابراهيمى به شمار مى‏آيد نسخ نشده است و تا روز قيامت وجود دارد. اين است معناى كلام خداوند كه مى‏فرمايد: «وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ اِبْرَاهيمَ حَنيفاً»[5]

رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله وسلم مأمور است از آئين حنيف ابراهيم‏ عليه السلام پيروى كند و امت خود را به اين آئين دعوت فرمايد. از جمله اين دستورات، گرفتن شارب و گذاردن ريش (يعنى نتراشيدن آن) است؛ هر چند برخى از اين امور؛ مانند: ناخن گرفتن و مسواك زدن مستحب است. امّا دليلى نداريم كه امر به رها كردن ريش (نتراشيدن آن) را بر استحباب حمل كنيم، بلكه اين امر همچنان ظاهر در وجوب است.

طاهره وحیدیان
06-25-2012, 04:40 PM
2. روايات و مسئله ريش‏ تراشى؛

روايات متعددى نيز از پيشوايان معصوم‏ عليهم السلام در ممنوعيّت ريش‏ تراشى وجود دارد كه برخى آنها ذكر مى ‏شود:

الف) محمد بن محمد أشعث كوفى از ابوالحسن موسى بن اسماعيل بن موسى ‏عليه السلام به نقل از جد بزرگوارش امام سجاد عليه السلام و آن حضرت از على ‏عليه السلام نقل مى‏ كند پيامبر« صلى الله عليه وآله وسلم» فرمود: حلق اللحية من المثلة و من مثل فعليه لعنة اللَّه[6] ؛ «تراشيدن ريش از اقسام مثله (قطع كردن بينى يا لب يا گوش كسى) است. از رحمت خدا دور باشد كسى كه ديگرى را مُثله كند».

بر اساس اين روايت، ريش‏تراشى از مصاديق «مثله» به شمار مى‏آيد و فاعل آن مشمول لعنت و غضب خداست.

ب) «... رأيت أميرالمؤمنين في شرطة الخميس و معه درة و لها سبابتان يضرب بها يباعى الجرى و المار ماهى و الزمار و يقول لهم: يا بياعى مسوخ بني اسرائيل و جند بنى مروان، فقام اليه فرات بن أحنف فقال: يا أميرالمؤمنين و ما جند بنى مروان؟ قالت فقال له: أقوام حلقوا اللحى و فتلوا الشوارب فمسخوا»[7] ؛ راوى مى‏گويد: امير مؤمنان على‏ عليه السلام را در شرطة الخميس و محل پيشين قراولان جنگ ( ديدم كه در دستش شلاقى دو سر بود و با آن فروشندگان حرى (ماهى بى فلس) و مار ماهى و زمار (نوعى از همان مار ماهى) را مى‏زد و به آنان مى‏فرمود: «اى فروشندگان يهوديهاى مسخ شده و جند بنى مروان»! فرات بن احنف خدمت آن حضرت ايستاد و گفت: اى امير مؤمنان! جند بنى مروان چيست؟ على ‏عليه السلام فرمود: جند بني مروان، مردمى بودند كه ريش‏ها را مى‏تراشيدند و سبيل‏ها را تاب مى‏دادند پس مسخ شدند».

كيفر مسخ براى كسانى كه به تراشيدن ريش و تاباندن سبيل مرتكب مى‏شوند، دليل كامل بر حرمت آن است. اگر ريش تراشى جايز باشد، عذاب مسخ از جانب خداوند براى آنان روا نبود.

ج) على بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين ‏عليه السلام از برادرش حضرت موسى بن جعفرعليه السلام نقل مى‏ كند: به آن بزرگوار گفتم: آيا كوتاه كردن سبيل بلند جايز است يا نه؟ فرمود: جايز است. سپس پرسيدم آيا ريش ‏تراشى جايز است؟ فرمود: أما من عارضيه فلا بأس و أما من مقدمه فلا؛[8] «زدن قسمت‏هاى بالاى ريش (گونه ‏ها) اشكال ندارد ولى گرفتن قسمت جلوى ريش جايز نيست». اين روايت صراحتاً تراشيدن قسمت جلوى ريش را منع مى‏ كند.

طاهره وحیدیان
06-25-2012, 04:40 PM
3. وحدت نظر بزرگان شيعه درباره حرمت ريش ‏تراشى؛

شيخ‏ بهايى عالم ‏معروف، و سيد داماد، برحرمت تراشيدن ‏ريش ادعاى اجماع كرده ‏اند.

شهيد، و فخرالدين، فتوا داده‏اند كه براى خنثى حرام است ريش خود را بتراشد؛ زيرا احتمال دارد كه مرد باشد و حرمت تراشيدن ريش از امور مسلّم است.

علامه مجلسى اول در شرح الفقيه مى‏گويد: «حرمت تراشيدن ريش، ظاهر فتواى بيشتر علماست». علامه مجلسى دوم در كتاب مرآة العقول، حلية المتقين و بحارالانوار مى‏گويد: «حرمت تراشيدن ريش قطعى است».

مرحوم كاشف الغطاء در باب آداب حمام مى‏گويد: «تراشيدن ريش حرام و پرگذاشتن ريش مستحب است و مخالفى در اين مسأله ديده نشده است».

محدث بحرانى در حدائق با نقل احاديثى، مى‏گويد: «از اين اخبار چند چيز استفاده مى‏شود: از جمله اين‏كه، ظاهراً همان‏گونه كه جماعتى از اصحاب استظهار كرده‏اند، تراشيدن ريش حرام است».

شيخ مرتضى انصارى در «مجمع المسائل فى المسائل المتفرقة» مى‏گويد: «تراشيدن ريش و نيز مقراض كردن آن (چيدن با قيچى)، حرام است مگر در مواردى كه شرع آن را مجاز بداند»![9]

طاهره وحیدیان
06-25-2012, 04:41 PM
4. سيره قطعيه مسلمانان؛

از زمان پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم تا به حال، متدينان به داشتن ريش مقيّدند و كسى را كه ريش بتراشد مذمت مى‏كنند. بلكه او را فاسق مى ‏دانند و در آنچه به عدالت مشروط است به او اعتنا نمى ‏كنند. [10]

بنابراين ادله مذكور در مجموع بر حرمت تراشيدن ريش دلالت دارند و يا حداقل معنايشان اين است كه به احتياط واجب از اين كار اجتناب شود.

پاورقي

[1] الفقه على المذاهب الاربعة و مذهب أهل البيت، ج 2، ص 79.

[2] سوره نساء، (4) آيه 118.

[3] بحارالانوار، ج 11، ص 172.

[4] سوره نساء، (4) آيه 125.

[5] طبرى، مجمع البيان، ج 1، ص 200.

[6] مستدرك، ج 1، ص 59، از كتاب جعفريات.

[7] ثقة الاسلام كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 346 و وسائل الشيعة، ج 1، باب 56، ص 80.

[8] عبداللَّه الحميري البغدادي، قرب الاسناد، ص 122.

[9] محمد رضا طبسى، تراش ريش از نظر اسلام.

[10] آيت اللَّه خويى، مصباح الفقاهة، ج 1، ص 264.