PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نگاهی به ویژگیهای آیت‌الله بهجت



امیرحسین
05-17-2011, 12:16 PM
سالگرد ارتحال آیت‌الله بهجت/
نگاهی به ویژگیهای آیت‌الله بهجت/ مرد بزرگی که فقط خود را طلبه می‌دانست

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: آیت الله محمدتقی بهجت 27 اردیبهشت ماه سال 88 به دیار باقی شتافت، مروری گذرا به زندگی و ویژگیهای رفتاری ایشان تأکیدی است بر اینکه در اوج بود ولی خود را هیچ می‌دانست، فقط طلبه بود.
درکودکی ممتاز بود و در درس جدی



http://www.sefidshahr.com/UserFiles/Image/Bahjat.jpg


*اشهد انک فاضل...

سید علی آقا قاضی به فاضل بودنش شهادت داده بود

*آرام بود و سر به زیر

عزت و سربلندی اش از افتادگی و متانتش نمی کاست

*سالخورده بود...

اما از نورانیت و معصومیتش نکاسته بود.

*هرگز...

هرگز در طول عمرش کسی را به خود نخواند.

*از عطایای الهی اش

که می پرسیدی می گفت: اگر خداوند عطیه ای داد، گفتنی نیست.



*در اوج بود...

ولی خود را هیچ می دانست، فقط طلبه بود.

*جلسات درسش را مباحثه می نامید و شاگردانش را هم مباحثه ای می خواند.

*117 بار رساله اش چاپ شد

*هفت مرتبه که حتی نام خود را ننوشت. بعد هم با اصرار قبول کرد که بنویسند: "العبد محمد تقی بهجت"

*آثار علمی فراوانی داشت

اما اجازه نشر نمی داد. می گفت: آثار علمای گذشته و بزرگان، هنوز بر زمین مانده است.

*در علم و تدریس و عبادت...

آنگونه بود که هرکس هر کدامش را که می دید، دیگری را باور نداشت.

*یک ساعت و نیم

پیش از فجر بیدار می شد، به استغفار و مناجات می پرداخت، به خواندن قرآن و تدبر در آن و نماز شب

*معتقد بود

عبادت ممد مطالعات هستند. می گفت عبادت زمان لازم برای مطالعه را به یک پنجم تقلیل می دهد.

*عباداتش

در شبانه روز جمعا یازده یا دوازده ساعت طول می کشید. روزهای پنجشنبه و جمعه و روزهای مخصوص بیشتر هم می شد.

*در تمام عمر

از ساده ترین و کم هزینه ترین غذاها استفاده می کرد. دو سوم غذایش نان و چای بود.

*خواب و استراحتش

در شبانه روز به چهار ساعت هم نمی رسید که یک سوم آن هم نشسته بود.


*سخندان بود...

نه سخنران. بسیار کوتاه و خلاصه سخن می گفت. عصاره گو و اشاره گو بود.

*به هیچ کرامتی

از خود اعتراف نکرد و در تمام عمر آنها را پوشاند.

*برای لحظاتش هم

برنامه داشت، دائم درکار و تلاش بود.

*از حرم رفتنهای هر روزش،

چنان قوت می گرفت که برای همه مشهود بود و با قبل از حرم رفتنش تفاوت قابل ملاحظه ای داشت.

*با همه مسلمانان مهربان بود،

بیشتر از آنچه برای خودش بود می گفت: اگر برای مسلمانان چین دعا نکنیم، مسلمان نیستیم. گرفتاری مسلمانان، گرفتاری او بود.

*از معدود عالمانی بود

که هرجا حضور داشت، انبوهی از انسانها احاطه اش می کردند.

*شکارهای آسمانی

و مکاشفاتش را هرگز کشف و مکاشفه ننامید.

*در تمام عمر،

کرامات خود را پوشاند که تا زنده است به اون نچسبانند و رازش با خدا، فاش نشود.

*از شهر

گریزان بود، در کتاب یا مجله ای هم نمی خواست اسمش را بیاورند چه برسد به رسانه های تصویری.

*مراقبه...

را شرط ترقی می دانست و ساعت به ساعت، لحظه به لحظه ، آن به آن، دائم به آن توصیه می کرد. و خود تا آخرین ساعات زندگی مادی اش، این مراقبت دائم و لحظه به لحظه را داشت و هرگز رها نکرد.

*شاید سالها وقت لازم باشد تا یکایک رفتار و اعمالش را فهمید و به حقیقت آنها پی برد.
منبع: خبرگزاری مهر
-پایان-

آســـــمان
05-17-2011, 09:50 PM
سلام،
و چه قدر نماز خواندنشان را دوست داشتم.
پر بود از رمز و راز،
پر بود از بندگي.
و چه لذتي داشت خواندن نماز به امامت ايشان.

"يا علي"

امیرحسین
05-18-2011, 09:38 PM
راز سنگ قبر آیت الله بهجت + عکس

به این ترتیب در وسعتی از سادگی و خلوتی سنگ، اصالت و هویتی برجسته، رخ می‌نماید: «العبد محمد تقی بهجت بن محمود». «العبد» در قطعه‌ای میناکاری نقش می‌گیرد و در هنری زیبا و کاری بسیار بدیع، روی سنگ قبر متصل می‌شود.

پس از عروج ملکوتی آیت الله بهجت و خاکسپاری ایشان در حرم مطهر حضرت معصومه (س) تا حدود دو ماه نشان خاص و ثابتی روی مزار ایشان موجود نبود و پس از آن هم یک صندوق چوبی با پوششی سیاه و پارچه‌ای روی قبر این عالم دینی قرار گرفت. بعد از مدتی نیز آن پارچه، با بنری که نقش محراب داشت و متنی توصیفی و عربی روی آن نوشته شده بود جایگزین شد.

به گزارش تریبون مستضعفین، اما سرانجام از طرف بیت آیت الله بهجت سنگی به ابعاد ۸۰ × ۱۸۰ پیشنهاد می‌شود اما در بازار سنگ این نوع سنگ بسیار کمیاب بود و نیاز به پیگیری‌های مداوم داشت؛ از سوی دیگر برداشت از وجوهات شرعی، برای تهیه سنگ مزار به هیچ عنوان مورد نظر بیت معظم له نبود و برخی دوستداران و شاگردان آیت الله بهجت، داوطلب پرداختی به میزان توانایی خود و چند نفری نیز داوطلب پرداخت کل وجه شدند.

با گذشت بیش از یکسال نه تنها جستجوی سنگ بلکه متن، نوع خط، نوع ترکیب بندی و … مشخص نبود! گویا هیچ متنی رسا نبود تا آن شخصیت والا را توصیف و معرفی کند تا اینکه هنرمندی متعهد و از ارادتمندان خود آیت الله بهجت پیشنهاد می‌کند: «رساترین کلام در تعریف آقا امضای ایشان بود؛ العبد». این پیشنهاد مورد تأیید قرار می‌گیرد.

با پیگیری و همراهی آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، کارگاهی در اطراف تهران که سنگی با ابعاد مورد نظر را دارد معرفی می‌شود. اما بدلیل عدم آماده بودن وجه خرید سنگ، مدتی طول می‌کشد تا سرانجام بانی سنگ مشخص و سنگ خریداری می‌شود.

برای خطاطی و حجاری هنرمندانی از قم و اصفهان و تهران معرفی می‌شوند و تقسیم کار صورت می‌گیرد که در این میان سهم ستاد بازسازی عتبات اصفهان قابل توجه بود؛ هنرمندانی صدیق و متدین که بی‌وضو دست به کار نبردند.

به این ترتیب در وسعتی از سادگی و خلوتی سنگ، اصالت و هویتی برجسته، رخ می‌نماید: «العبد محمد تقی بهجت بن محمود». «العبد» در قطعه‌ای میناکاری نقش می‌گیرد و در هنری زیبا و کاری بسیار بدیع، روی سنگ قبر متصل می‌شود.
منبع: تابناک

http://files.tabnak.com/pics/201105/201105181011121393.jpg

http://files.tabnak.com/pics/201105/201105181011123588.jpg