PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آگاهانه و آزادانه همسرتان را انتخاب كنيد



محمد حسین
04-14-2012, 07:01 PM
بيشتر ما تصور مي كنيم كه خانواده و داشتن فرزنداني با اعتماد به نفس بالا را بايد از ازدواجي صحيح پايه گذاري كرد، اما روانشناسان متخصص در اين زمينه تاكيد مي كنند كه خانواده سالم از دوران كودكي هر فرد شكل مي گيرد.

از اين جهت كه در اصل اين پدر و مادرها هستند كه افراد را براي زندگي درست آماده مي كنند و مسلما براي رسيدن به اين خانواده سالم بايد سلامت جسمي، رواني، اجتماعي و روحي افراد خانواده را تامين كرد. اين مهم حتما نيازمند پيش نيازهاي مختلفي است.

برخي صاحبنظران خانواده سالم را تركيبي از آگاهي هاي فرهنگي به همراه اطلاعات و مهارت هاي علمي، پزشكي و جسمي موردنياز تعريف مي كنند و البته واضح است كه رسيدن به اين الگو با برنامه ريزي جامع چندان مشكل نخواهد بود. اما براي رسيدن به اين بايد هدف جوانان را آماده كنيم.

گروه كارشناسي دانشگاه ميسوري در اين باره معتقدند كه بايد فهرست پيش نيازهاي خانواده سالم را تهيه و وظايف را به سه گروه تقسيم كرد، در بخش اول بايد وظايف متعلق به پدر و مادرها را تهيه و ارائه كرد، سپس بايد اقدام هاي لازم براي تغيير محتواي كتاب هاي درسي و شيوه آموزش را در تربيت فرزندان فراهم كرد و در بخش آخر به وظايف مهم رسانه هاي جمعي براي حركتي هماهنگ و همسو پرداخت.

پيش نيازهاي اصلي تحقق خانواده سالم داراي ابعادي رواني، جسمي و رفتاري است كه براي داشتن خانواده اي سالم در بعد جسماني بايد از ابتداي كودكي به سلامتي، رشد و تغذيه توجه داشت. بخصوص درباره دختران توجه به تغذيه ضروري است. اگر تغذيه دوران كودكي آنها مطلوب نباشد، در دوران بارداري، حاملگي، زايمان، شيردهي و سالمندي دچار مشكلات فراوان مي شوند.

محمد حسین
04-14-2012, 07:02 PM
بسياري از مشكلات هنگام زايمان آنها به دليل فقر غذايي دوران كودكي يا كم خوني است. به علاوه در حوزه مسائل اجتماعي نيز دختران و پسران جوان بايد قبل از ازدواج با سواد و آگاهي لازم براي تشكيل خانواده و پذيرش مسئوليت در خانواده برخوردار شوند، چرا كه ازدواج ناآگاهانه خانواده را دچار خسارات جبران ناپذيري مي كند.

در واقع خانواده ها، سيستم آموزشي و رسانه ها بايد با روش هاي مناسب و متناسب با فرهنگ هر جامعه اي، اطلاعات و مهارت هاي موردنياز جوانان دراين زمينه را به آنها بدهند.

ما در جامعه با جواناني برخورد مي كنيم كه در هنگام ازدواج حتي كمترين آگاهي از مسائل زندگي خود ندارند چه برسد به مهارت هاي اقتصادي خانواده و مسائل رفتاري درون خانواده.

دراين دوره سني است كه بايد به جوانان تفهيم كرد ازدواج شراكت مساوي دو نفر براي تشكيل زندگي با رعايت عدالت و احترام متقابل است، نه اين كه مرد در خانواده به عنوان فرد برتر و زن عبد و فرمانبر باشد. اين آموزش ها بويژه براي پسران درخصوص آشنا شدن آنها با مسئوليت خود در قبال همسر و پدر بودن بسيار ضروري است.

از سوي ديگر در سنين نوجواني همچنين بايد پسران از رفتارهاي پرخطر و مضر براي آينده خانواده به صورت جدي پرهيز كنند، به همين دليل طبيعي است كه در هنگام تشكيل خانواده نيز افراد بايد آگاهانه و آزادانه همسر خود را انتخاب كنند و از تجربه و راهنمايي بزرگ ترها نيز برخوردار شوند. مسلما اين راهنمايي ها نبايد موجب سلب آزادي بخصوص براي دختران شود. پس از تشكيل خانواده نيز بايد برنامه ريزي مناسبي درخصوص زمان، تعداد و فاصله حاملگي ها به نحوي كه سلامت مادر و كودك تامين شود، صورت بگيرد.

محمد حسین
04-14-2012, 07:02 PM
متخصصان دراين زمينه معتقدند كه بايد حاملگي هاي قبل از 20 سالگي، بعداز 35 سالگي و به فاصله كمتر از 3 سال مورد توجه قرار گيرد و با رعايت اين نكات خانواده مي تواند فرزند داشته باشد. اين امر در كنترل رشد جمعيت نيز موثر خواهد بود يعني ضمن تامين سلامت خانواده، كنترل جمعيت نيز صورت گرفته است.

هم اكنون براي تامين خانواده سالم در بسياري از جوامع مشكلات بسياري وجود دارد چرا كه اساسا به تربيت جوانان با اين هدف كه بتوانند فردي متعادل، همكار و هماهنگ در خانواده باشند توجه كافي وجود ندارد. در واقع بيشتر نگراني بابت تحصيلات عاليه با نمرات بالا وجود دارد تا توجه به مسائل تربيتي آنها.

به همين دليل است كه گاهي جوانان اطلاعات موردنياز خود در اين موارد را از طرق ديگري كسب مي كنند كه اين سبب گمراهي آنها مي شود. البته جبران اين نقص در مشاوره هاي قبل از ازدواج نيز با مشكلات بسياري روبه رو است.

براي اين منظور بايد والدين، مدرسه و وسايل ارتباط جمعي با يكديگر هماهنگ شوند و شايد از اين طريق پس از سال ها آثار نسل جديدي را ببينيم كه با مسئوليت هاي خود رشد كرده و از مهارت هاي لازم برخودار هستند.

محمد حسین
04-14-2012, 07:03 PM
در واقع هرگاه اعضاي خانواده به هر دليل نتوانند وظايف خود را به نحو احسن اجرا كنند، هريك از اعضاي خانواده احساس خوشايندي نسبت به با هم بودن نداشته باشند و رابطه عاطفي آنها تضعيف شده باشد، آن خانواده، ناسالم تلقي مي شود. همچنين اگر مرد در خانواده نتواند وظايف اقتصادي خود را نسبت به ساير اعضا انجام دهد يا خانواده اي در روابط خود با ساير افراد و گروه هاي جامعه مشكل داشته باشد، نمي توان به آن خانواده سالم گفت.

از سويي ممكن است جواني ازدواج نكرده، در سن اشتغال بيكار باشد و هزينه هاي او را خانواده تامين كند. همين خانواده نيز ناسالم محسوب مي شود، چرا كه درآمد خانوار صرف هزينه فردي مي شود كه توان تامين خود را ندارد. اغلب افراد شاغل نيز به علت نابرابري سطح دستمزدها و هزينه هاي روزمره ناچار به اضافه كاري اند يا چند شغل دارند. در نتيجه از حضور فيزيكي آنها در خانواده كاسته مي شود. دراين صورت، در دراز مدت شاهد كاهش فاصله فكري و عاطفي فرزندان و والدين و زن و شوهر خواهيم بود. اين وضع جداي از شرايط اقتصادي در ساير حوزه ها نيز وجود دارد.

به همين دليل بايد شرايط بيروني خانواده ها بيشتر مورد توجه قرار گيرد تا آنها از هرگونه خطر مصون بمانند بنابراين قبل از ارائه الگو براي خانواده بايد براي كل جامعه الگويي ارائه كرد تا به خانواده اي سالم دست يافت.

ترجمه از سزاوار