PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : يك قيام سينمايي عليه اتاق فكر فتنه!/حسين كارگر



امیرحسین
04-13-2012, 09:43 AM
نگاهي به فيلم «قلاده هاي طلا»
يك قيام سينمايي عليه اتاق فكر فتنه!/حسين كارگر



«قلاده هاي طلا» نشان مي دهد كه يك فيلم مي تواند با بهره بردن از دستمايه ها و مضامين سياسي، بي آنكه اسير ابتذال شود، جذاب باشد. انتخاب ژانر معمايي براي تعريف داستاني درباره فتنه سال 88 يك انتخاب هوشمندانه و مناسب است، چون اين ژانر، قابليت بهتري براي بيان روايت هاي سياسي و جاسوسي و همچنين ايجاد تعليق و هيجان سينمايي دارد.




http://up98.org/upload/server1/02/h/nsd4lggi085oybg4fq.jpg


اختصاصی بصیرت :ساخت فيلم سياسي در سينماي ايران اگرچه مسبوق به سابقه است، اما هيچ گاه به عنوان يك جريان مشخص و هويتمند و آگاهانه نبوده است. يعني طي ده ها سالي كه هنر هفتم در ايران حيات يافته - به خصوص بعد از انقلاب- آثاري به شكل پراكنده با موضوع هاي سياسي ساخته شده، اما اين فيلم ها سوژه هاي متفاوتي داشته و هيچ گاه به يك جريان تبديل نشده اند.


يكي از تبعات فرهنگي فتنه سال 88 تولد يك جريان جديد سينمايي است كه مي توان به صراحت آن را سينماي سياسي دانست. اين فيلم ها كه حول وقايع پيش و پس از انتخابات اخير رياست جمهوري ساخته شده اند داراي هويت و مقصد و مقصود مشخصي هستند. سال گذشته فيلم هايي چون «پايان نامه»، «اخراجي ها3»، «گزارش يك جشن» و «خيابان هاي آرام» با دستمايه قرار دادن اين بخش از تاريخ معاصر كشورمان ساخته شدند، اما هر يك از آنها به نوعي، هم از ناحيه ساختار و هم محتوا رنج مي بردند. آثاري كه گرچه در برخي موارد جلوه هايي از احساس مسئوليت در قبال آگاه سازي جامعه و تعهد در قبال انقلاب را متبلور ساختند و نويد پا گرفتن جنبش ساخت فيلم سياسي را دادند، اما به شدت نابالغ و كال بودند. اين روند در سي امين دوره جشنواره فيلم فجر هم با نمايش چند فيلم سياسي و شبه سياسي ادامه يافت كه همه آنها به غير از يك اثر، حرف تازه اي براي گفتن نداشتند. آن استثنا هم فيلمي نبود جز «قلاده هاي طلا»؛ يك قيام سينمايي عليه اتاق فكر فتنه!

امیرحسین
04-13-2012, 09:44 AM
اين فيلم يك گام رو به جلوي بلند در اين عرصه محسوب مي شود. برخلاف فيلم هاي ديگري كه عنوان و لقب سياسي را با خود يدك مي كشند، «قلاده هاي طلا»، هم در بستر ساختار و روايتي برتر و قابل دفاع شكل گرفته و هم محتوايي افشاگر و مستند دارد. هرچند همه واقعيت هاي مربوط به فتنه را، به ويژه درباره سران و حاميان برجسته داخلي فتنه نمي گويد - مگر يك فيلم مي تواند همه واقعيت هاي پيرامون يك موضوع را بگويد- اما ناگفته هاي جديدي را در اين زمينه برملا مي سازد.آنچه مضمون «قلاده هاي طلا» را نسبت به ساير آثار سينماي ايران متفاوت كرده، نگاه حق طلبانه و در همان حال، منصفانه آن در قبال وقايع است. در عين نگاه خصمانه و معترضانه اي كه نسبت به جاسوس ها و سركرده هاي اغتشاشات دارد، رويكردي همدلانه و دلسوزانه را هم درباره عوامي كه فريب فتنه گران را خوردند، نشان مي دهد.

اين فيلم، مسائل فتنه سال 88 را در دو محور روايت مي كند. از يك طرف شاهد حيلت ها و طرح هاي گروه هاي معاند و برانداز هستيم كه با دستور گرفتن از سازمان جاسوسي «ام آي 6» انگليس، در پي آسيب زدن به كشورمان و ايجاد فتنه هستند. آنها در يك خانه تيمي گرد هم جمع مي شوند و با رهبري يكي از مأموران ام آي6 برنامه هاي خود را اجرا مي كنند. اين خانه تيمي مي تواند واقعي باشد و كارگردان آن را از خلال تحقيقاتش در اسناد و گزارش هاي واقعي خلق كرده باشد، اما به جز اين، كاركردي استعاره گونه هم دارد. به اين معني كه فتنه سال 88 محصول تلاش هاي همه فرقه ها و گروهك هاي ضدنظام معرفي مي شود و آنها با وجود همه اختلافات و تعارضات شان، در آن هنگامه متحد شدند و با رمز «تقلب بزرگ» فتنه را دامن زدند، به طوري كه در آن خانه تيمي؛ منافقين، ماركسيست ها، سلطنت طلب ها، همجنس گراها، عوامل سفارت انگليس و ... حضور داشتند.

امیرحسین
04-13-2012, 09:44 AM
اما وجه ديگر فيلم، روايتي است از يك تيم وزارت اطلاعات كه در تقابل با خانه تيمي مذكور ديده مي شوند. فيلم «قلاده هاي طلا» در اين بخش از روايت خود به نوعي به نيروهاي درون نظام از نفوذ عوامل دشمن و مسائلي كه منجر به تعلل در مبارزه با فتنه مي شود، هشدار مي دهد.«قلاده هاي طلا» نشان مي دهد كه يك فيلم مي تواند با بهره بردن از دستمايه ها و مضامين سياسي، بي آنكه اسير ابتذال شود، جذاب باشد. انتخاب ژانر معمايي براي تعريف داستاني درباره فتنه سال 88 يك انتخاب هوشمندانه و مناسب است، چون اين ژانر، قابليت بهتري براي بيان روايت هاي سياسي و جاسوسي و همچنين ايجاد تعليق و هيجان سينمايي دارد.

اين فيلم اغلب لحظاتش در التهاب و تعليق مي گذرد. ريتم و شيوه بازيگري و موسيقي متن و ساير اجزاي فيلم يك كل هماهنگ را ايجاد كرده اند كه تا پايان، مخاطب را با فيلم درگير مي كند. علاوه بر اين، توانايي فيلم در خلق موقعيت هاي واقعي، تحسين برانگيز است. صحنه درگيري ها و اغتشاشات خياباني، در حالي كه بازسازي شده هستند، اما با تصاوير مستندي كه از اين وقايع باقي مانده چندان تفاوت ندارند.«قلاده هاي طلا» به يك سري ضعف و اشكال هم مبتلا است كه البته نتوانسته اند كل فيلم را تحت الشعاع قرار دهند. مثل ضعف در شخصيت پردازي و نبود فراز و فرودهاي روايي در فيلمنامه كه البته قوت كارگرداني آن را پوشش داده است. از اينها گذشته، كراهت خرابكارها اغراق آميز است. مثلاً يكي از آنها همجنس باز است، ديگري از فرط عصبي بودن دائم داد و بيداد مي كند و ...

در مجموع اينكه «قلاده هاي طلا» يك دستاورد تازه و اميدبخش براي سينماي كشورمان به حساب مي آيد. اين فيلم را بايد مقدمه اي براي توليد آثار سياسي خوش ساخت و بيداركننده بيشتري در اين عرصه قرار داد؛ آثاري كه مي توانند هم پويايي و تنوع و زيبايي را در هنر هفتم ما افزايش بخشند و هم موجب بالا رفتن سطح آگاهي جامعه شوند.
-پایان-