توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عید نوروز از منظر ولایت
طاهره وحیدیان
03-16-2012, 06:34 AM
http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/07/09/0024251.JPG
عید نوروز از منظر ولایت
گزيدهای از سخنرانی مقام معظم رهبری در صحن مطهر امام رضا(علیه السلام) دربارهی نوروز، 1/1/1377
به نظر من آنچه كه ملت ايران در باب عيد نوروز انجام داده است، يكى از زيباترين و شايستهترين كارهايى است كه مىشود با يك مراسم تاريخى و سنّتى انجام داد. اوّلِ سال شمسى ما ايرانیها، - يعنى اوّل بهار - عيد نوروز است. اوّلاً ملت ايران افتخار دارد كه سال شمسى او هم سال هجرى است؛ يعنى همچنانكه سال قمرى ما - كه سال 1418 است - از مبدأ هجرت خاتم الانبياء عليه و على آله الصّلاة والسّلام است، سال شمسى ما هم از مبدأ هجرت است. بقيهى ملتهاى مسلمان براى سال شمسى خود، از سال ميلادى استفاده مىكنند؛ ولى ما ايرانیها، هجرت نبىّ اكرم را، هم مبدأ سال قمرى قرار داديم، هم مبدأ سال شمسى.
اين، مطلبِ اوّل كه به نظر من نشانگر هنر و عشق و علاقهى ايرانى به تعاليم مقدّس اسلام و به آثار مطهّر و مقدّس نبوى است. در ضمن، اوّلِ سال را اوّلِ فصل بهار انتخاب كردهايم، در حالى كه مسيحيان، اوّلِ زمستان را اوّلِ سال قرار مىدهند! البته فرق آنها با ما اين است كه ولادت حضرت مسيح، تاريخ مشخّصى ندارد و يك مطلب حدسى است؛ در حالىكه هجرت نبىّ مكرّم اسلام، از نظر تاريخى كاملاً دقيق و مشخّص است. بههرحال ما اوّلِ بهار را اوّلِ سال خودمان قرار دادهايم كه اين هم يك ذوق و سليقهى ايرانى است. اوّلِ بهار، اوّلِ رويش طبيعت، اوّلِ بيدارى باغ و راغ و بوستان و اوّلِ بالندگى همهى موجودات زنده است. اين بهتر از زمستان است كه وقت مردن و انجماد طبيعت و گياه و نباتات است.
طاهره وحیدیان
03-16-2012, 06:35 AM
نوروز ايرانی بهجای نوروز باستانی
در تعاليم اسلام نكتهاى وجود دارد كه خوب است برادران و خواهران به آن توجّه كنند. اسلام با سنّتهايى كه از قبل از اسلام باقى مانده است، دو نوع رفتار مىكند. اوّلاً بعضى سنّتهاى غلط را بهكلّى از بين مىبرد و نابود مىكند؛ چون سنّتهاى درستى نيست. مثل اينكه عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمىداشتند، يا بيشترِ ملتهاى غيرمسلمان، جنس زن را تحقير و اهانت مىكردند! اسلام اين سنّت را بهكلّى از بين برد؛ چون بهكلّى غلط بود.
ثانياً اسلام بعضى از سنّتها را از بين نبرده است. كالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض كرده است؛ مثل بسيارى از اعمال و مراسم حج. اين طوافى را كه ملاحظه مىكنيد، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتواى طواف، محتواى شرك بود! اسلام آمد و اين عمل را از محتواى شرك آلود، خالى و از محتواى توحيد پُر كرد. طواف در آن زمان، مظهر گرايش انسان به آلهه و اربابِ ادّعايى و پندارى بود؛ آن را تغيير داد و مظهر ارادت انسان به مركز عالم وجود - يعنى حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض كرد.
اسلام در بسيارى از مواقع، با سنّتها اين كار را مىكند. مردم ما عينِ همين كار را با نوروز كردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتواى آن را عوض كردند. نوروز در ايران، جشنى در خدمت حكومتهاى استبدادىِ قبل از اسلام بود! به همين خاطر است كه «نوروز باستانى»، «نوروز باستانى» مىگويند! «نوروز»اش خوب است، ولى «باستانى»اش بد است!
طاهره وحیدیان
03-16-2012, 06:36 AM
«باستانى» يعنى اينكه همهى اين جشنهاى دورهى سال - مثل جشن «نوروز»، يا جشن «مهرگان»، يا جشنهاى ديگرى نظير «خردادگان»، «مردادگان» و جشنهاى گوناگونى كه قبل از اسلام بوده است - در خدمت حكومتهاى استبدادى و سلطنتهاى پوسيدهى دوران جاهليت ايران بود! محتواى نوروز، محتواى مردمى و خدايى نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفى و انسانى و مردمى در نوروز نبود! ملت ايران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتواى آن را عوض كردند. اين محتواى امروز نوروز ايرانى، غير از محتواى باستانى است.
نوروز براى ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّلِ تحويلِ سال كه مىشود، مردم دعا مىخوانند، «يا محوّل الحول والاحوال» مىگويند، آغاز سال را با ياد خدا شروع مىكنند، توجّه خود را به خدا زياد مىكنند. اين، ارزش است. ثانياً نوروز را بهانهاى براى ديد و بازديد و رفع كدورتها و كينهها و محبّت به يكديگر قرار مىدهند. اين همان برادرى و عطوفت اسلامى و همان صلهى رحم اسلام است؛ بسيار خوب است. ضمناً نوروز را بهانهاى براى زيارت اعتاب مقدّسه قرار مىدهند؛ به مشهد مسافرت مىكنند - كه هميشه يكى از پرجمعيتترين اوقات سال در مشهد مقدّس، اوقات عيد نوروز بوده است - اين بسيار خوب است.
پس مىبينيد كه نوروز را نگه داشتند، محتواى آن را كه غلط بود، به محتواى صحيح و درست تبديل كردند. اين هنر ملت ايران و ذوق و سليقهى ايرانى مسلمان است. ما عيد نوروز را از ديدگاه كسانى كه با اسلام سر و كار دارند، تأييد مىكنيم. عيد نوروز، چيز خوبى است. وسيلهاى است كه با آن دلها شاد مىشود، انسانها با يكديگر ارتباط برقرار مىكنند، صلهى رحم و صلهى احباب مىكنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتياج به صله دارند. انسان بايد با ارحام صله كند، بايد با دوستان و رفقا هم صله كند؛ يعنى ارتباط برقرار كند. اين، ارتباط عيد نوروز است كه بسيار خوب است.
طاهره وحیدیان
03-16-2012, 06:36 AM
يك نكتهى اساسى در نوروز هست كه در روايات ما به آن توجّه شده است. من مايلم شما عزيزانى كه امروز در اين صحن و در صحنهاى ديگر و مراكز آستان قدس رضوى هستيد - اجتماع عظيم مردم - و اين سخن را مىشنويد، به آن توجّه كنيد. هر يك از آحاد ملت ايران هم كه مىشنود، به آن توجّه كند.
نوروز، يعنى روز نو. در روايات ما - بخصوص همان روايت معروفِ «معلّىبنخنيس» - به اين نكته توجّه شده است. معلّىبنخنيس كه يكى از رُوات برجستهى اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصيتهاى برجسته و صاحب راز خاندان پيغمبر محسوب مىشود. او در كنار امام صادق عليهالصّلاةوالسّلام زندگى خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسيده است. معلّىبنخنيس - با اين خصوصيات - خدمت حضرت مىرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبيرات عربى، «نوروز» را تعريب مىكنند و «نيروز» مىگويند حضرت به او مىفرمايند : «أتدرى ما النيروز؟» آيا مىدانى نوروز چيست؟
بعضى خيال مىكنند كه حضرت در اين روايت، تاريخ بيان كرده است! كه در اين روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضيهى نوح اتّفاق افتاد، ولايت اميرالمؤمنين عليهالسّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از اين روايت، اين نيست. من اين طور مىفهمم كه حضرت، «روز نو» را معنا مىكنند. منظور اين است: امروز را كه مردم، «نوروز» گذاشتهاند، يعنى روزِ نو! روزِ نو يعنى چه؟ همهى روزهاى خدا مثل هم است؛ كدام روز مىتواند «نو» باشد؟
طاهره وحیدیان
03-16-2012, 06:37 AM
نوروز در درون خود
شرط دارد. روزى كه در آن اتّفاق بزرگى افتاده باشد، نوروز است. روزى كه شما در آن بتوانيد اتّفاق بزرگى را محقَّق كنيد، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال مىزنند و مىفرمايند: آن روزى كه جناب آدم و حوّا، پا بر روى زمين گذاشتند، نوروز بود؛ براى بنى آدم و نوع بشر، روز نويى بود. روزى كه حضرت نوح - بعد از توفان عالمگير - كشتى خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نويى است و داستان تازهاى در زندگى بشر آغاز شده است. روزى كه قرآن بر پيغمبر نازل شد، روز نويى براى بشريت است - حقيقت قضيه همين است؛ روزى كه قرآن براى بشر نازل مىشود، مقطعى در تاريخ است كه براى انسانها روز نو است - روزى هم كه اميرالمؤمنين عليهالسّلام به ولايت انتخاب شد، روز نو است.
اينها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاريخ شمسى، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد يا نباشد. اين نيست كه حضرت بخواهند بفرمايند كه اين قضايا، روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردين - اتّفاق افتاده است؛ نخير. بحث اين است كه هر روزى كه اين طور خصوصياتى در آن اتّفاق بيفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردين، چه هر روز ديگرى از اوقات سال باشد.
خوب؛ من حالا به شما عرض مىكنم. روزى كه انقلاب پيروز شد «نوروز» است، روز نويى بود. روزى كه امام وارد اين كشور شد، براى ما نوروز بود. روز فتوحات عظيم اين جوانان مؤمن و اين ايثارگران ما در جبههى نبرد - عليه نظاميانى كه از «ناتو» و «ورشو» و امريكا و شوروى و خيلى از مراكز ديگرِ قدرت تغذيه مىشدند - روز پيروزى جوانان ما - با ايمانشان - بر آنها «نوروز» است؛ روز نو است.
طاهره وحیدیان
03-16-2012, 06:38 AM
حال اگر شما مىخواهيد روز اوّلِ فروردين را هم براى خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهيد، شرط دارد. شرطش اين است كه كارى كنيد و حركتى انجام دهيد؛ حادثهاى بيافرينيد. آن حادثه در كجاست؟ در درون خود شما! «يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّر الليل و النّهار. يا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الى احسن الحال». اگر حال خود را عوض كرديد، اگر توانستيد گوهر انسانى خود را درخشانتر كنيد، حقيقتاً براى شما «نوروز» است! اگر توانستيد پيام انقلاب، پيام پيامبران، پيام امام بزرگوار و پيام خونهاى مطهّرِ بهترين جوانان اين ملت را - كه در اين راه ريخته شده است - به دل خودتان منتقل كنيد، براى شما «نوروز» است.
عزيزان من! سعى كنيد روز اوّل فروردين را براى خودتان «نوروز» كنيد. بعضى كسان روز اوّلِ فروردينشان «نوروز» نيست. ممكن است اوّل فروردين براى آنها از هر روز نحسى هم نحستر باشد! اوّل فروردين - «نوروز» - براى آنهايى كه در درون خود، به فساد و انحطاط گرايش پيدا مىكنند، آن هايى كه خود را از خدا دور مىكنند، آنهايى كه خود را از هدفهاى بلند اين ملت و اين انقلاب جدا مىكنند، نوروز نيست، روز عيد نيست، روز جشن و روز شادى نيست؛ شوم است! اين، آن حقيقت مسأله در باب نوروز است.
پس «نوروز» به طور خلاصه خوب است. اوّلِ سال هجرى شمسى است، روز نو، اوّلِ بهار، اوّلِ رويش و جوشش طبيعت و اوّلِ شروع زيبايیها در عالم طبيعت است. اين را براى خودتان هم اوّلِ بالندگى و جوشش و اوّلِ بروز زيبايیها قرار دهيد و براى خودتان «روز نو» كنيد.
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.