PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خاطره اولين ملاقات پروفسور حسابي با انيشتين



طاهره وحیدیان
03-15-2012, 07:02 PM
خاطره اولين ملاقات پروفسور حسابي با انيشتين




http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/58957242850339885343.jpg






سيد محمود حسابي در سال 1281 هجري شمسي از پدر و مادري تفرشي در تهران زاده شد. پس از سپري كردن چهار سال از دوران كودكي در تهران، به همراه خانواده(پدر، مادر و برادر) عازم شامات گرديد. در هفت سالگي تحصيلات ابتدايي خود را در بيروت و در مدرسه اي فرانسوي آغاز كرد و همزمان توسط مادر فداكار، متدين و فاضله خود(خانم گوهرشاد حسابي) تحت آموزش تعليمات مذهبي و ادبيات فارسي قرار گرفت. استاد، قرآن كريم را حفظ بود و به آن اعتقادي ژرف داشت. ديوان حافظ را نيز از برداشته و همچنين به بوستان و گلستان سعدي، شاهنامه فردوسي، مثنوي مولوي و منشات قائم مقام اشراف كامل داشت.
شروع تحصيلات متوسطه ايشان مصادف بود با آغاز جنگ جهاني اول و تعطيلي مدارس فرانسوي زبان در بيروت. از اين رو پس از دو سال تحصيل در منزل براي ادامه تحصيل به كالج آمريكايي بيروت رفت و در هفده سالگي ليسانس ادبيات، در نوزده سالگي ليسانس بيولوژي و پس از آن مدرك مهندسي راه و ساختمان را اخذ نمود. در آن زمان با نقشه كشي و راهسازي به امرار معاش خانواده كمك مي كرد. استاد همچنين در رشته هاي پزشكي، رياضيات و ستاره شناسي به تحصيلات آكادميك پرداخت.
شركت راهسازي فرانسوي كه استاد در آن مشغول به كار بود، به پاس قدرداني از زحماتش او را براي ادامه تحصيل به كشور فرانسه اعزام كرد و بدين ترتيب در سال 1924 ميلادي به مدرسه عالي برق پاريس وارد و در سال 1925 ميلادي فارغ التحصيل شد.

طاهره وحیدیان
03-15-2012, 07:03 PM
همزمان با تحصيل در رشته معدن، در راه آهن برقي كشور فرانسه مشغول به كار شد و پس از پايان تحصيل در اين رشته كار خود را در معادن آهن شمال فرانسه و معادن زغال سنگ ايالت «سار» آغاز كرد. سپس به دليل وجود روحيه علمي به تحصيل و تحقيق در دانشگاه «سوربن» در رشته فيزيك پرداخت و در سال 1927 ميلادي در بيست و پنج سالگي دانشنامه دكتراي فيزيك خود را با ارائه رساله اي تحت عنوان «حساسيت سلولهاي فتوالكتريك» با درجه عالي دريافت كرد.
پروفسور حسابي به دليل عشق به ميهن و با وجود امكان ادامه تحقيقات در خارج از كشور به ايران بازگشت و با ايمان و تعهد به خدمتي خستگي ناپذير پرداخت تا جوانان ايراني را با علوم نوين آشنا سازد. پايه گذاري علوم نوين و تأسيس دارالمعلمين و دانشسراي عالي دانشكده هاي فني و علوم دانشگاه تهران، نگارش دهها كتاب و جزوه و راه اندازي و پايه گذاري فيزيك و مهندسي نوين، ايشان را به نام پدر علم فيزيك و مهندسي نوين ايران در كشور معروف كرد.


http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/58957242850339885343.jpg

پروفسور حسابي چند نظريه مهم در علم فيزيك داشت كه مهمترين و آخرين آنها نظريه «بي نهايت بودن ذرات» بود. او در اين ارتباط با چندين دانشمند اروپايي مكاتبه و ملاقات مي كند و همه آنها توصيه مي كنند كه بهتر است به طور مستقيم با دفتر پروفسور انيشتين تماس بگيرد، بنابراين ايشان نامه اي را همراه با محاسبات مربوطه براي آن دفتر در دانشگاه «پرينستون» مي فرستد. بعد از مدتي ايشان به اين دانشگاه دعوت مي شود و وقت ملاقاتي با دستيار انيشتين برايش مشخص مي شود، پس از ملاقات با پروفسور «شتراووس» به ايشان گفته مي شود كه براي شما وقت ملاقاتي با پروفسور انيشتين تعيين مي شود تا نظريه خود را به صورت حضوري با ايشان مطرح كنيد. پروفسور حسابي اين ملاقات را چنين توصيف مي كند:

طاهره وحیدیان
03-15-2012, 07:04 PM
وقتي براي اولين بار با بزرگترين دانشمند فيزيك جهان آلبرت انيشتين روبرو شدم ايشان را بي اندازه ساده، آرام و متواضع يافتم و البته فوق العاده مؤدب و صميمي! زودتر از من در اتاق انتظار دفترش منتظر من نشسته بود و وقتي وارد شدم با استقبالي گرم مرا به دفتر كارش برد و بدون اينكه پشت ميزش بنشيند كنار من روي مبل نشست. نظريه خود را در ارتباط با بي نهايت بودن ذرات براي او توضيح دادم و بعد از اينكه نگاهي به برگه هاي محاسباتي من انداخت گفت كه ما يك ماه ديگر با هم ملاقات خواهيم كرد.
يك ماه بعد وقتي دوباره به ملاقات انيشتين رفتم، به من گفت: «من به عنوان كسي كه در فيزيك تجربه اي دارم مي توانم به جرأت بگويم كه نظريه شما در آينده اي نه چندان دور علم فيزيك را متحول خواهد كرد.» باورم نمي شد كه چه شنيده ام، ديگر از خوشحالي نمي توانستم نفس بكشم، در ادامه اما توضيح داد: «البته نظريه شما هنوز متقارن نيست و بايد بيشتر روي آن كار كنيد. براي همين بهتر است به تحقيقات خود ادامه دهيد. من به دستيارم خواهم گفت كه همه امكانات لازم را در اختيار شما بگذارد.» به اين ترتيب با پيگيري دستيار و ارسال نامه اي با امضاي انيشتين، بهترين آزمايشگاه نور آمريكا را در دانشگاه شيكاگو با امكانات لازم در اختيارم قرار دادند و در خوابگاه دانشگاه نيز يك اتاق بسيار مجهز مانند اتاق يك هتل در اختيار من گذاشتند. اولين روزي كه كارم را در آزمايشگاه شروع كردم و مشغول جابجايي وسايل شخصي بر روي ميز و كشوهاي آن بودم متوجه شدم يك دسته چك سفيد كه تمام برگه هاي آن امضا شده بود در داخل يكي از كشوها جامانده است. به سرعت آن را نزد رئيس آزمايشگاه بردم. رئيس آزمايشگاه گفت: «اين دسته چك جا نمانده و متعلق به شماست كه تمام نيازمنديهاي تحقيقاتي خود را بدون تشريفات اداري تهيه كنيد. اين امكانات براي تمام پژوهشگران اين آزمايشگاه فراهم شده است.» گفتم اما با اين روش امكان سوءاستفاده هم وجود دارد كه او در پاسخ گفت: «درصد پيشرفت ما از اين اعتماد در مقابل خطاهاي احتمالي همكاران خيلي ناچيز است.»

طاهره وحیدیان
03-15-2012, 07:09 PM
بعد از مدتها تحقيق بالاخره نظريه ام آماده شد و درخواست جلسه دفاعيه را به دانشگاه «پرينستون» فرستادم و بالاخره روز دفاع مشخص شد. با تشويق حاضرين در جلسه وارد سالن شدم و با كمال شگفتي ديدم انيشتين در مقابل من ايستاد و احترام كرد و به دنبال او ساير اساتيد و دانشمندان هم برخاستند. من كه كاملاً مضطرب شده و دست و پاي خود را گم كرده بودم با اشاره انيشتين در كنار ايشان نشستم. پس از اينكه كمي آرام تر شدم پاي تخته رفتم و شروع كردم به توضيح معادلات و محاسباتم. پروفسور انيشتين مرا صدا كرد و گفت كه چرا اين همه با عجله؟ گفتم نمي خواهم وقت شما و اساتيد را بگيرم ولي ايشان با كمال محبت گفت: «خير الان شما پروفسور حسابي هستيد و من و ديگران دانشجوي شما... و وقت ما كاملاً در اختيار شماست.» من آن روز درسهاي بزرگي از انيشتين ياد گرفتم.http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/58957242850339885343.jpg