PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تربيت اسلامي کودکان



محمد حسین
02-27-2012, 07:15 PM
36


در زمينه پرورش و تمرين و تربيت کودکان و شيوه ساختن و رشد دادن به شخصيت مذهبي فرزندان، مرحوم فيض کاشاني بياني داد که جهت استفاده شما عزيزان، به ترجمه آن از کتاب «المحجة البيضاء»(1) پرداختيم.
باشد که مفيد افتد و مثمر ثمر گردد... ان شاء الله

فرزندان، امانت هاي الهي


بدان که فرزند، نزد پدر و مادرش امانت است و قلب پاکش، گوهر نفيس و گران بها و در عين حال، ساده و بي نقش و نگار است. صفحه قلب کودک، قابليت پذيرش هر نقشي را دارد و به هر جهت که آن را بکشند، کشيده مي شود.
اگر او را خير و خوبي بياموزند و بر آن، عادت دهند و فرزند در سايه اين تربيت به سعادت دنيا و آخرت برسد، پدر و مادر و هرکس ديگري که در تعليم و تربيت او نقشي داشته، در ثواب آن شريک است.
اما اگر فرزند را به شر و بدي عادت دهند و او را همچون چهارپايان رها کرده و مهمل و بي حساب گذارند، بدبخت شده و هلاک و تباه مي گردد. لذا وزر و وبال و گناه آن به عهده کسي است که سرپرستي و قيموميت او را به عهده داشته و کوتاهي کرده است.

خداوند مي فرمايد:


«اي مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتش نگهداريد.»(2)
پدر و مادر، فرزندان را هرچه از آتش دنيا مصون دارند، بيش از آن، شايسته تر آن است که از آتش آخرت، مصونشان دارند.
نگهداري اولاد از آتش، به اين است که فرزند را ادب کند، مهذب سازد، اخلاق نيکو را به او بياموزد، از همنشينان بد و نامناسب، محافظت کند، او را به تنعم و خوشگذراني و تجمل و رفاه عادت ندهد که موجب تباهي و نابودي و فسادش گردد... .
بلکه فرزند را از همان آغاز، مورد مراقبت قرار دهد. در نگهداري و شير دادن و تربيت، زن صالح و شايسته و دينداري که «حلال» مي خورد، برگزيند؛ چرا که هرگز، در شيري که از حرام پديد آيد، برکتي نيست و فرزندي که از اين گونه شير تغذيه شود، طينت و سرشت او از آلودگي نشأت گرفته و عجين مي گردد و به طبع، او به کارهايي که با خبث و پستي همگون است، متمايل مي شود.

محمد حسین
02-27-2012, 07:17 PM
نشانه هاي عقل


وقتي که نشانه هاي «تمييز» در فرزند آشکار شد، بايد دقت و مراقبت بيشتري داشت. از جمله نشانه هاي تابش فروغ عقل و خرد، «حيا» است. هروقت مشاهده شد که فرزند، حالت حجب و حيا پيدا کرده، از بعضي کارها دوري کرده و از انجام برخي اعمال خجالت مي کشد، بعضي کارها را زشت دانسته و مخالف بعضي کارهاي ديگر مي شناسد، اين دليل اشراق نور عقل است. و اين موهبتي از سوي خداوند، و بشارتي بر اعتدال اخلاقي و صفاي قلب است.
فرزندي که به مرحله حيا و شرم رسيده، نبايد به حال خود رها شود؛ بايد او را کمک کرد و به وسيله همين صفت حيا و تمييز خوب و بد و زشت و زيبا، او را ادب و اخلاق آموخت.

ادب طعام و آداب سفره


اولين چيزي که در ادب آموزي و تربيت کودکان بايد مورد دقت قرار گيرد، حرص بر خوردن است.

بايد به او آموخت که:


- با دست راست غذا بخورد؛
- هنگام غذا خوردن «بسم الله » بگويد؛
- از جلوي خود غذا بخورد؛
- پيش از ديگران شروع نکند؛
- به غذا و خورنده غذا خيره نشود؛
- با عجله غذا نخورد؛
- غذا را خوب بجود؛
- بين لقمه ها فاصله بيندازد؛
- لباس خود را آلوده نکند.
مربي کودک، بايد او را عادت دهد که گاهي «نان خالي» بخورد تا اينکه عادت به اين نکند که حتماً بايد خورشت باشد.

محمد حسین
02-27-2012, 07:18 PM
و نيز:


-پرخوري را در نظرش ناپسند جلوه دهد و پرخوران را به حيوانات تشبيه کند؛
- در پيش رويش، از بچه هاي پرخور، مذمت کند؛
- در پيش او، از کودکان مؤدب و کم خوراک، ستايش نمايد؛
- ايثار را در مورد غذا، تمجيد و تعريف نمايد؛
- بياموزد که خيلي در بند غذا نبايد بود، به هر طعامي بايد ساخت.

در زمينه لباس


مربي فرزند، بايد او را به استفاده از لباس سفيد تشويق کند، نه لباس هاي رنگي و ابريشمي. به او تفهيم کند که لباس هاي رنگارنگ و ابريشمين، متناسب با زنان است و مردان از اين گونه پوشاک دوري مي کنند. با تلقين و تکرار، پوشيدن اين گونه لباس را- هر چند در ديگران- در نظر او ناپسند جلوه دهد.
فرزند را از رفاقت و دوستي و رفت و آمد با بچه هايي که به تنعم و رفاه و خوشگذراني عادت کرده اند و اهل تجملات در لباس و زندگي هستند، دور نگاه دارد.
اگر فرزند را در کودکي، مورد اهمال و غفلت قرار دهيد و به تربيت او نرسيد، بداخلاق و دروغگو و حسود و دزد و سخن چين و لجوج و فضول بار خواهد آمد و اهل نيرنگ و حقه و گستاخي و پرروئي و مسخرگي خواهد شد... راه پيشگيري از همه اينها، مراقبت و تربيت و ادب آموزي و رسيدگي است.

مواد آموزشي


سزاوار است که فرزند، در مکتب به فراگرفتن قرآن و سخنان خوبان و سرگذشت هاي نيکان و احوالات آنها بپردازد تا از اين طريق در جان خود، بذر محبت و دوستي صالحان را بکارد.
و نيز از پرداختن به اشعار عاشقانه و همنشيني با ادبائي که فکر و ذکرشان در اين گونه امور است، باز دارد. چرا که امثال اين گونه اشعار و سرگذشت ها و ظرافت ها، در دل کودکان تخم فساد مي پاشد.
اگر از کودکان، کارهاي شايسته و اخلاق نيکو مشاهده شد، خوب است که مورد عنايت و تشويق و پاداش و جايزه دادن قرار گيرد و در ميان مردم به خاطر خوبي هايش، ستايش شود.

محمد حسین
02-27-2012, 07:18 PM
روش برخورد با بدي ها


اگر فرزند، گاهي براي يک بار خلافي انجام داد، بهتر است که انسان خود را به غفلت بزند و چنين وانمود کند که متوجه نشد؛ به خاطر يک تخلف، نبايد پرده دري و افشاگري کند. بايد طوري عمل کند که بچه تصور نمايد که والدين، فکر مي کنند اصلاً ممکن نيست فرزندي جرأت
و جسارت بر امثال اين گونه کارها را داشته باشد... برخورد کريمانه و بزرگوارانه... بخصوص در مواردي که خود کودک، تلاش دارد که خلاف را پنهان نمايد و مي خواهد که پدر و مادر متوجه کار زشت او نشوند.
در اين گونه موارد،«گذشت و پرده پوشي»، سازنده تر و مؤثرتر است و اگر آشکار کنيم، چه بسا فرزند گستاخ تر شود و ديگر از آشکار شدن آن واهمه اي نداشته باشد.
اگر کار خلاف را دوباره مرتکب شد، بهتر است که در پنهاني و به طور خصوصي، به او تذکر داده و سرزنش نمايد و قضيه را در نظرش مهم جلوه دهد و به او بگويد:
«مبادا کسي از اين کار تو مطلع شود... که بين مردم رسوا و مفتضح خواهي شد!...».
همچنين ملامت و سرزنش، نبايد در هر مرتبه و آن هم زياد باشد؛ زيرا در اين صورت به شنيدن سرزنش عادت مي کند و برايش عادي مي شود و قباحت و زشتي عمل در نظرش از بين مي رود و ديگر «سخن»، هرگز در دلش اثر نمي بخشد.
پدر و مادر، مکمل روش يکديگر


هنگام مشاهده يک عمل زشت و خلاف اخلاق، خوب است که پدر، هيبت و مهابت خود را حفظ کند و شخصاً اقدام به توبيخ و سرزنش نکند، مگر در مواردي استثنائي؛ و نيز بر مادر سزاوار است که فرزند را از پدر بترساند و موقعيت پدر را در نظر فرزند مهم جلوه دهد تا از اين طريق، از زشتي ها بازدارد.

آداب آسايش و زندگي


شايسته است که کودک را از خوابيدن در روز بازدارند؛ زيرا خواب روزانه، باعث کسل شدن و سستي او مي گردد. از طرف ديگر، نبايد از خواب شبانه اش جلوگيري نمود.
از خوابيدن در رختخواب نرم و خوب، بايد مقداري برحذر داشت تا اندامش محکم و اعضايش سخت و استوار شود.
بايد از رفاه طلبي و آسايش و ... جلوگيري کرد و به خشونت و سختي در بستر و فرش و لباس و غذا، عادتش داد.
بايد جلوي مخفيکاري بچه ها را گرفت؛ زيرا اگر کودکان کاري را در خفا و پنهاني و دور از چشم ديگران انجام مي دهند، روي اين علت است که آن را قبح و ناروا مي دانند. اگر به همان حال رهايش کنند، براي انجام «کارهاي بد» عادت خواهد کرد.
خوب است که فرزند را در بعضي از ساعات روز، به پياده روي و حرکات بدني و ورزش و نرمش عادت دهند تا کسالت روحي بر او غالب نشود.

محمد حسین
02-27-2012, 07:19 PM
کودکان و آداب معاشرت


بايد به فرزندان آموخت که به هم سن و سالان و همبازي ها و همکلاسي هاي خود، فخر نفروشد و آنچه را که پدر و مادرش، از خوراکي ها و پوشاکي ها و قلم و دفتر و... در اختيارش قرار مي دهند، به رخ بچه هاي ديگر نکشد.
بايد عادتشان داد که با معاشرين و افراد هم تيپ خود، برخورد متواضعانه داشته و احترام و لطف و محبت و تکريم در برخورد و سخن گفتن داشته باشد.
بايد به فرزند آموخت که از دست کودکان ديگر، چيزي نگيرد که به عزت و شخصيت خانوادگي او، اهانت و تحقير باشد.
بايد ياد داد که رفعت و بزرگواري، در بخشش است نه در دريافت، بزرگي، در دادن و عطا کردن است نه در گرفتن و درخواست کردن. اگر از فرزندان خانواده اي شريف است، بياموزد که گرفتن از ديگران، زشت است و اگر از اولاد فقرا و مستضعفين است، بايد بداند که طمع داشتن به داشته هاي ديگران، خفت و خواري مي آورد و «طمع کاري» ذلت آور است و «عزت» در بي نيازي است و حقارت و تذلل و تملق و دم جنباندن براي لقمه ناني، از عادت سگ هاست.
بايد در نظر کودکان، زر و سيم و ثروت دنيا را، و تجمل و طمع در جلوه هاي فريبنده ماديات را نکوهش کرد و از ثروت و طلا و نقره، همانند مارها و عقرب هاي سمي برحذر داشت؛ زيرا آفت دنيا دوستي و عشق به ثروت و طلا و پول براي کودکان بيش از آفت سموم است؛ براي بزرگان هم، چنين است!... .
بايد عادتشان داد که در مجالس و در حضور ديگران، دماغ بالا نکشند، آب دهان بيرون نريزند، تف نکنند، فوت و پف نکنند، خميازه نکشند، دهن دره ننمايند. پشت به ديگران نکنند، پا روي پا نيندازند، دست زير چانه خود نگيرند، سر را به بازو تکيه ندهند ...؛ زيرا اينها همه، نشانه سستي و کسل بودن است.
بايد چگونه نشستن در مجلس را بياموزد.
از پرحرفي باز دارد.
از قسم خوردن، به طور کلي- چه راست و چه دروغ- بر حذر دارد.
عادت دهد که بي مقدمه حرفي نزند.
اگر چيزي مي پرسند، جواب دهد.
وقتي ديگري حرفي مي زند، خوب گوش دهد.
به احترام بزرگتر از خود، از جاي خود برخيزد و به او جا دهد.
محترمانه پيش او بنشيند.
شايسته است که مربي، کودک را از سخنان بيهوده و ياوه و بددهني و فحش و ناسزا و لعن و نفرين باز دارد.
از مخالطت و همنشيني با کودکاني که بددهن و ناسزاگو هستند، جلوگيري کند؛ چرا که اين حالت ها، خواه ناخواه از همنشينان بد، به او هم سرايت مي کند.
و اصل تأديب و تربيت کودکان، محافظت از همنشين و دوست و همبازي بد است.

آموزش صبر و تحمل


اگر معلم، روزي به خاطر تأديب و تنبيه کودک را زد، بايد به او آموخت که به خاطر «کتک خوردن» خيلي جيغ و داد نکشد، بي تابي نکند، پيش ديگران بدگويي ننمايد، بلکه صبر و بردباري داشته باشد؛ چرا که اين، از اخلاقيات شجاعان و مردان است و فرياد و بي تابي، عادت بردگان و غلامان است.

محمد حسین
02-27-2012, 07:20 PM
کودک و تفريحات سالم


وقتي فرزند از مدرسه برگشت، بايد اجازه داد تا مقداري بازي و تفريح کند که مايه استراحت و رفع خستگي درس و ايجاد نشاط باشد. اگر جلوي بازي و تفريحات سالم کودکان را بگيرد، دلش مرده، هوشش کم و زندگي اش مکدر خواهد شد تا آنجا که به فکر يکسره کردن کار خواهد افتاد و چه بسا که درس را کنار گذاشته ترک تحصيل کند.

حرف شنوي از بزرگترها


بايد به کودک ياد داد که از پدر و مادر، از معلم و مربي و از هرکس که به لحاظ سن، از او بزرگتر است- چه غريبه، چه آشنا- اطاعت و حرف شنوي داشته باشد و در آنان به ديده احترام و تکريم بنگرد و در مقابل بزرگترها به بازي نپردازد.

در مسير رشد و تکليف


هرچه که سن کودک بالا مي رود و قوه تمييز نيک و بد او زياد مي شود، شايسته است که در مسئله طهارت و نماز و روزه و احکام، کمتر مسامحه و سهل انگاري شود.
در بعضي از روزهاي رمضان، وادار کنند که روزه بگيرد، از پوشيدن لباس ابريشم و استفاده از طلا( که براي مردان حرام است) اجتناب کند، حدود و مسائل و احکام موردنياز شرعي را به او ياد دهند، از سرقت و خوردن مال حرام و دروغ و خيانت و فحش و صفات کودکانه بازدارند.
در کودکي اگر بر اين اساس، «تربيت و رشد» پيش رود، وقتي بزرگ شد، به تدريج اسرار و فلسفه اين امور را مي شناسد.

محمد حسین
02-27-2012, 07:21 PM
بايد تذکر داد که:


غذاها، دواهايي هستند و هدف از خوردن، به دست آوردن قدرت و توان بيشتر در عبادت و بندگي خداست.
دنيا، اصل نيست؛ زيرا که ناپايدار است و مرگ، رشته نعمت ها را قطع مي کند.
دنيا، خانه گذر است نه اقامتگاه.
آخرت، سراي ماندگاري است نه خانه عبور. مرگ، در هر ساعتي مورد انتظار است.
«عاقل»، کسي است که از دنيا، براي آخرتش ره توشه برگيرد تا درجه و رتبه اش نزد خداوند بزرگ بالا شود، و در بهشت، نعمت هايش وسعت يابد.
اگر نشو و نماي فرزند و تربيت کودک- به گونه اي که گذشت- درست و صحيح انجام گرفته باشد، اين گونه سخنان هنگام بلوغ، مؤثر و سازنده خواهد بود و بر دل خواهد نشست، همچنان که«نقش»، بر سنگ مي ماند.
اما.... اگر تربيت فرزند بر خلاف اين باشد و کودک از همان آغاز به بازي و فحش و وقاحت و بي شرمي و شکمبارگي و طمع و تجمل در لباس و زندگي و تزيين و تفاخر و... خو گرفته باشد، قلبش از«پذيرفتن حق»، امتناع خواهد نمود و چيزي از اين حقايق بر دلش نخواهد نشست؛ آن گونه که خاک خشک، بر صفحه ديوار نمي ماند!
کارها را بايد از آغاز و ريشه، مورد رعايت و دقت قرار داد.
سرشت کودک، قابليت نيک و بد را دارد، و اين پدر و مادر هستند که او را به يکي از دو جانب، تمايل مي دهند.

پيامبراسلام(ص) فرمود:


«هر مولودي بر فطرت( فطرت توحيدي) زاده مي شود. و همانا پدر و مادر اوست که او را يهودي، نصراني و مجوسي مي کند.»(3)
در اينجا، ترجمه گفتار مرحوم فيض کاشاني از کتاب شريف «المحجة البيضاء» پايان يافت.
اميد است که امت قهرمان و شهيد پرور ما بيش از پيش، در تربيت نسلي صالح و شايسته و فرزنداني شهادت طلب، ايثارگر، حق جو و نيکوکار موفق باشند. ان شاء الله تعالي
پي نوشت ها :

1. ر.ک: ج5، ص 124.
2. تحريم/ 6.
3. «کل مولود علي الفطرة و انما ابواه يهودانه و ينصرانه و يمجسانه».
نويسنده:جواد محدثي
منبع:نشريه فرهنگ کوثر، شماره 77.