PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ابوهریره در کلام دو خلیفه!!



طاهره وحیدیان
02-21-2012, 07:48 PM
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/22717991135160173234.jpg




ابوهریره در کلام دو خلیفه!! (http://shia-sonni.com/fa/1390/11/%d8%a7%d8%a8%d9%88%d9%87%d8%b1%d9%8a%d8%b1%d9%87/) در این پست قصد داریم دوستان عزیز را کمی با شخصیت جناب ابوهریره آشنا سازیم. البته برای اینکه کسی از دوستان اهل سنت نفرمایند شما در حدی نیستید که جناب ابوهریره صحابی رسول خدا را معرفی کنید ما ابوهریره را از زبان جناب علی بن ابیطالب و جناب عمر بن خطاب معرفی می نماییم.


الف: ابوهریره را دشمن خدا مورخین نقل کرده‌اند که عمر بن خطاب در سال ۲۱ هـ ابوهریره را به عنوان والی به بحرین فرستاد . به خلیفه خبر دادند که ابو هریره مال و ثروت هنگفتی جمع آوردی کرده است . خلیفه در سال ۲۳ وی را عزل و به مدینه فراخواند . وقتی که ابو هریره آمد ، عمر به وی گفت : یا عدوّ الله وعدوّ کتابه، أسرقت مال الله؟! ای دشمن خدا و دشمن کتاب خدا ! مال خدا را سرقت می‌کنی ؟ المصنف – عبد الرزاق الصنعانی – ج ۱۱ – ص ۳۲۳ شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج ۱۶ – ص ۱۶۵ الطبقات الکبرى – محمد بن سعد – ج ۴ – ص ۳۳۵ تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۶۷ – ص ۳۷۰ سیر أعلام النبلاء – الذهبی – ج ۲ – ص ۶۱۲ فتوح البلدان – البلاذری – ج ۱ – ص ۱۰۰ فتوح البلدان – البلاذری – ج ۱ – ص ۱۰۱ تاریخ الإسلام – الذهبی – ج ۴ – ص ۳۵۶ البدایة والنهایة – ابن کثیر – ج ۸ – ص ۱۲۱

طاهره وحیدیان
02-21-2012, 07:49 PM
ابوهریره در جواب گفت : لم أسرق وإنّما هی عطایا الناس لی دزدی نکرده‌ام ، این‌ها هدیه‌هایی است که مردم به من داده‌اند ! در این جا باید از ابوهریره سؤال کرد که آیا اگر شما والی و حاکم آن جا نبودید ، بازهم از این هدیه‌های به شما می‌دادند ؟ چرا در آن سالهایی که حاکم مسلمانان نبودی ، کسی به تو چنین هدایای نمی‌داد ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می‌نویسد : ألا تعلم أنى استعملتک على البحرین ، وأنت حاف لا نعل فی رجلک وقد بلغنی أنک بعت أفراسا بألف وستمائة دینار قال أبو هریرة : کانت لنا أفراس فتناتجت فقال : قد حبست لک رزقک ومؤنتک وهذا فضل قال أبو هریرة : لیس ذلک لک قال : بلى والله وأوجع ظهرک ! ثم قام إلیه بالدرة فضرب ظهره حتى أدماه شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج ۱۲ – ص ۴۲- دارالحیاء الکتب العربیه خلاصه ترجمه: پس از عزل وفراخوانی ابو هریره ، عمر گفت : آیا می دانی وقتی که تو را به ولایت بحرین منصوب کردم کفشی برای پوشیدن نداشتی و حالا به من خبر داده داند که که اسب هایی به قیمت هزارو ششصد دینار خریده ای؟ ابو هریره در پاسخ گفت : اسب هایی داشتم که زادو ولد کردند وهدایائی بود که می رسید ، عمر گفت : من آنچه را که برای زندگی ات لازم و کافی بود تعیین کرده بودم پس آنچه مازاد بر مخارجت بوده باید پس بدهی ، ابو هریره گفت : آنچه اضافه دارم مال تو نیست و تحویل نخواهم داد ، عمر گفت : سوگند به خدا تو را شلاق خواهم زد ، سپس بلند شد و با شلاق آنقدر بر وی زد تا بدنش را خونین کرد .

طاهره وحیدیان
02-21-2012, 07:51 PM
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/22717991135160173234.jpg


ابن أبی الحدید شافعی در شرح خطبه ۵۶۷ نهج البلاغه به نقل از استادش ابوجعفر اسکافی می‌نویسد : قال ابو جعفر: وأبو هریرة مدخول [ای فی عقله دخل] عند شیوخنا غیر مرضى الروایة ، ضربه عمر بالدرة ، وقال : قد أکثرت من الروایة وأحر بک أن تکون کاذبا على رسول الله صلى الله علیه ! شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۴ ص۴۷-۴۸- داراحیاء الکتب العربیه ابو هریره از نظر بزرگان علمی ما از نظر عقلی مشکل داشته و روایاتش مورد قبول نبود، عمر او را تازیانه زد ، و به وی گفت : تو زیاد روایت نقل می کنی سزاوار است که به تو گفته شود که تو نسبت به رسول خدا دروغ می گویی . آیا به روایت شخصی که خلیفه دوم اهل سنت ، وی را دشمن خدا ، دشمن کتاب خدا و دزد می‌داند ، می‌توان اعتماد کرد ؟ عمر ، ابوهریره را تهدید به تبعید می‌کند : روایت‌های عجیب و غریب ابوهریره از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به حدی رسید که صدای عمر بن خطاب را نیز درآورد ؛ تا جایی که او را تهدید کرد که اگر از این کارش دست نکشد ، او را تبعید خواهد کرد . ذهبی ، عالم مشهور اهل سنت در ترجمه ابوهریره می‌نویسد : سائب بن یزید از عمر شنید که به ابوهریره می گفت : یا نقل حدیث از پیامبر را ترک کن و گر نه تو را به سرزمین دوس ( محل تولد ابوهریره) تبعید می کنم . عن السائب بن یزید : سمع عمر یقول لأبی هریرة : لتترکن الحدیث عن رسول الله صلى الله علیه وسلم ، أو لألحقنک بأرض دوس ! . سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۲ ، ص ۶۰۰ – ۶۰۱ – موسسه الرساله کنز العمال ، المتقی الهندی ، ج ۱۰ ، ص ۲۹۱- موسسه الرساله الاصابه، ابن حجر، ج۱ص۶۹- دارالکتب العلمیه تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر ج۵۰ ص۱۷۲- دارالفکر

طاهره وحیدیان
02-21-2012, 07:52 PM
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/22717991135160173234.jpg


اگر ابوهریره ، احادیثی که نقل می‌کرده است حقیقتاً از پیامبر اسلام شنیده بود ، چرا عمر وی را از این کار منع و حتی او را تهدید به تبعید می‌کند ؟ آیا امکان دارد که عمر ، صحابی رسول خدا را بدون هیچ گناهی ، تنبیه کند ؟ در روایت دیگری خود ابوهریره اعتراف می‌کند: احادیثی که الآن نقل می‌کنم ، اگر در زمان عمر نقل می‌کردم ، سرم را می شکست. عن محمد بن عجلان أن أبا هریرة کان یقول إنی لأحدث أحادیث لو تکلمت بها فی زمان عمر أو عند عمر لشج رأسی تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۶۷ – ص ۳۴۳ سیر أعلام النبلاء – الذهبی – ج ۲ – ص ۶۰۱ البدایة والنهایة – ابن کثیر – ج ۸ – ص ۱۱۵
علی بن ابیطالب: ابوهریره دروغگوترین فرد ابن أبی الحدید شافعی به نقل از استادش ابوجعفر اسکافی می نویسد : علی علیه السلام فرمود: آگاه باشید که دروغگوترین مردم و یا فرمود : دروغگو ترین فرد در بین ما بر رسول خدا صلی الله علیه وآله ابو هریره دوسی است . عن علی علیه السلام أنه قال : ألا إن أکذب الناس ، أو قال : أکذب الاحیاء ، على رسول الله صلى الله علیه وآله أبو هریرة الدوسی . شرح نهج البلاغه ، ابن أبی الحدید ، ج۴ ، ص۶۸ – داراحیاء الکتب العربیه