PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عبرت های عاشورا برای جامعه منتظر



آســـــمان
12-11-2011, 10:40 PM
عاشورا عظيم ترين ، حماسي ترين و ناب ترين انقلاب تاريخ اسلام است.

انقلاب عصر ظهور ، كامل ترين و اخرين انقلاب تاريخ انسان.

انقلاب دوم ، عصر ظهور تداوم انقلاب عاشورا است.انقلابي ستم سيز ، عدالت خواه و آزادي بخش ،انقلابي براي

نشر معروف زدودن لايه هاي جاهليت و معرفي اسلام در حياتي نو شفاف و شسته از غبارهاي تحريف و انحراف و فريب.

آســـــمان
12-11-2011, 10:41 PM
امام باقر (ع) در توصيف قيام موعود گفته است: يهدم ما كان قبله كما هدم رسول الله امر الجاهليه و سيتانف الاسلام جديدا

مهدي (عج) هر آن چه را پيش از او بوده فرو مي ريزد آن گونه كه رسول خدا امور جاهليت را در هم ريخت و اسلامي تازه را آغاز

خواهد كرد.
اگر انقلاب موعود پيوند و همساني و يگانگي با انقلاب كربلا مي يابد و چشمه سار زلال اين خيزش از آن سرزمين عطش زده

سيراب مي ود بي ترديد شباهتي ميان همه ي عناصر اين دو انقلاب مي توان يافت . در دعاي ندبه مهدي (عج) (طالب) خون

كربلا معرفي مي شود و در زيارت نامه ها آرزوي همه ي مشتاقان بي تاب عصر ظهور آن است كه در ركاب مهدي (عج) به طلب

ثار حسين (ع) بر خيزند و انتقام مظلوم كربلا را از بدادگران باز گيرند.

در حديث معراج خداوند پس از بيان شهادت امام حسين (ع) به پيامبر فرمود : ثم اخرج من صلبه ذكرا انتصر له به ... يلما الرض

بالعدل و يطبقها بالقسط يسير معه الرعب يقتل حتي يشك فيه ( آن گاه از تسل او امام حسين (ع) مردي را بر مي انگيزم كه

انتقام خون او را بستاند زيمن را از عدل و قسط سرشار سازد ترس و رعب (در قلب ستمكاران)هم پا او شيش رود و آن گونه

بيدادگران را بكشد كه برخي در او شك و ترديد كنند.)

آســـــمان
12-11-2011, 10:44 PM
مطالعه انديشه در ويژگي هاي مشترك اين دو نهضت و يافتن وجود و ابعاد همگون اين دو روبداد بزرگ محور و موضوع اين نوشتار نيست آن چه در اين مقاله در پي ان هستيم تبين ويژگي هاي مشترك ياران اين دو حادثه ژرف و شگرف است تا همه ما كه شوق همراهي آن عزير را داريم و بي تاب همگامي در ركاب او بدانيم كه با كدام فضيلت ها و عظمت ها مي توان همراه او شد و هم افق صحابه ي بزرگوار او گرديد:

1- بصيرت و بينش

بينش نگاه همه سو نگرانه ، دقيق و عميق است نگاهي كه از لايه هاي بيروني بگذرد و به درون راه يابد نگاهي كه ان سوي حادثه ها را بكاود و متناسب با دريافتي كه محصول اين تعمل و روشن بيني است تصميم بگيرد و عمل بكند بصيرت انچنان عنصر مهم و تعين كننده اي در عرصه ي حيات اجتماعي ، فرهنگي و سياسي است كه علي (ع) سلاح كاراي خويش در هنگامه ي هجوم دشمن و خيزش خطر را تنها و تنها يك چيز مي داند بصيرت .(( الا و ان الشيطان قد جمع حزبه و استجلب خيله و رجله و ان معي لبصيرتي))

آگاه باشد كه شيطان سواره و پياده اش را فرا خوانده و بر شما تاخته در چنين موقعيتي بصيرت و بينش من با من است در بيان قرآن ، گروهي فاقد بينش و بصيرت هستند ((و اين تدعوهم الا الهدي لا سيمعو و تريهم ينظرون اليك و هم لا يبصرون))

آســـــمان
12-11-2011, 10:45 PM
اگر به هدايت دعوتشان كنيد ، گوش به سخنانت نمي سپارند مي بيني كه به تو مي نگرند اما بينش و بصيرت ندارند.

نگاه هاي دوخته اما تهي از روشني ، چشمهايي كه خيره مي نگرند اما به شناخت و ديده نمي رسند ، چنين كساني در تاريكي مي يمانند و به سياهي و تاريكي تن مي دهند گروهي شمشيرشان بر بصيرتشان حكومت مي كند . ((حملو اسيافهم علي بصائرهم))

شمشير نماد قدرت است ، يعني كساني هستند كه با رسيدن به قدرت موقعيت ، نگاه حق بينشان بسته مي شود داشته ها ، فرصت تماشاي حق را از آنها مي گيرد خود بين و كوته بين مي شوند و غرور آنچه دارند ، به اسارت (اكنون )(همين لحظه) شان مي كشانند و از رويت (آينده ) و انديشيدن به فردا باز مي ماند اما گروهي هستند كه بينش و بصيرت آنها بر شمشيرشان حكومت مي كند موقعيت و قدرت به پرتگاه غرورشان نمي كشاند وشمشير تدبيرشان را نمي شكند وحملو بصائرهم علي اسيافهم

آســـــمان
12-11-2011, 10:49 PM
كربلا قصه مردان و زناني است كه بصيرتشان چراغ راهشان و بينش ژرف و زلالشان ، كشتي عبور آنها

از طوفانهاي درون و بيرون است وقتي امام عاشورا ، دشواري نبرد را گوشزد كرد و به تيغ هاي تيز و

شمشيرهاي قساوت اشارت نمود ياران عاشق صادق گفتند انا علي نياتنا و بصائرنا ( ما بر نيت ها و

بصيرت هايمان هستيم) يعني انگيزه هاي ترديد ناپذير و بصرت هاي هاي ژرف ما را به كربلا آورده است .

و خطر و شمشير و مرگ ، سستي و تزلزل را در اراده هايمان نمي افريند همين ويژگي در جان و روح

صحابه مهدي (عج) تموج و جريان دارد آنان با بصيرتشان با امام خويش همراه و همگام مي شوند و

در لحظه هيا هول و خطر عاشقانه و صادقانه به ميدان مي آيند و خندان و شكوفا چون صحابه كربلا از

حريم دين دفاع مي كنند. رشيد هجري بزرگ صحابه علي (ع) در پاسخ دخترش كه به او گفت پدر در

انجام تكليف كوشش مي كني فرمود :دختركم درآينده مردماني بيايند كه همان بصيرتشان كه آنان

در امر دين خود دارند از اين كوششي كه ما مي كنيم افضل و برتر است.

آســـــمان
12-11-2011, 10:50 PM
2- پذيرش عارفانه و عاشقانه

ره توشه ي سالكان و مجاهدان راه حق معرفت و محبت است عبور از سنگلاخ ها عقبه ها و جاده هاي خطر خيز و دشوار؛ راه شناسي مي خواهد و عشق ورزي.شناخت راه،راهرو را آمادگي رواني مي بخشد و عشق و شوق رسيدن و تاخي ها و ناهمواري ها را آسان مي سازد.

صحابه ي عاشورا جاني مهذب و عاشق و نگاهي حقيقت بين و روشن دارند و به همين دليل تسليم محض و پيروان سر سپرده خونباري هستند كه در انتظارشان نشسته است.امام عاشورا حتي در شب عاشورا درها را مي گشايد تا جانهاي متزلزل،دل هاي مردد بروند.در منزل زباله-يكي ازمنازل مسير مكه به عراق-وقتي خبر شهادت سفير فداكارش عبدالله بن يقطر رسيدامام همگان را جمع كرد و نامه اي را كه در آن خبر شهادت عبدالله بود در دست گرفت و فرمود: ((اما بعد فقد اتا نا خبر فضيع قتل مسلم بن عقيل و هاني بن عروه و عبدالله بن يقطر و قد خذلتنا شيعتنا فمن احب منكم الا نصرق فلينصرف ليس منا ذمام))

خبري درد ناك رسيده است كه مسلم بن عقيل و هاني بن عروه و عبدالله بن يقطر به شهادت رسيده اند.شيعه را شكسته و خوار ساخته اند.هر كدام از شما سر بر گشتن دارد بر گردد كه ما رشته بيعت از گردن او بر داشتيم.

آســـــمان
12-11-2011, 10:51 PM
امام در تمام راه به پالايش ياران مي پردازد تا تنها عاشقان و عارفان بمانند،آنان كه در راه تحقق آرمانهاي الهي عاشقانه گام بر دارند و با معرفت امام ،چون و چرا و ترديد نشناسند.

در كربلا آخرين پرسش ياران،آن گاه كه خونين تن و پاره پاره افتاده اند اين است كه:اوفيت يابن رسول الله؟(اي فرزند رسول خدا آيا به عهد خويش وفا كنم؟و پاسخ امام اين است كه نعم انت امامي في الجنه ((تو پيش از من به بهشت رسيده اي.

جان ياران عاشورا از معرفت لبريز است و جام وجودشان از محبت سر شار.در نهايت تشنگي،در محاصره ي تيغ ها،در فضايي كه مرگ خيز و آتش ريز است،حماسه هاي شور انگيز را رقم مي زنند و بي هراس از خطر به مبارزه مي ايستند.

اين ويژگي نيز در صحابه مهدي (عج) مي فرمايد: الا و ان من ادركها منا يسري فيها بسراج منير و يحذو فيها عليمثال الصالحين ليحل فيها ربقا و يعيق رقا و يصدع شعبا و يشعب صدعا في ستره عن الناس لا يبصر القائف .... بعد الصبوح

(آگاه باشيد هر آن كس كه فتنه هاي آينده را در يابد با چراغي روشنگر در آن كام مي نهد و بر همان سره و روش پيامبر و امامان رفتار مي كند تا گره ها را بگشايد بردگان و ملت هاي اسير را آزاد سازد جمعيت گمراه و ستمگر را پزاكنده و حق جويان پراكنده را جمع آوري سازد.

آســـــمان
12-11-2011, 10:53 PM
مهدي (عج) سال هاي طولاني در پنهاني از مردم به سر مي برد آن چنان كه اثر شناسان اثر قدمش را نمي شناسند گرچه در يافتن اثر و نشانه هاي ايشان تلاش فراوان شده است سپس گروهي براي در هم كوبيدن فتنه ها آماده مي گردند و چونان شمشير ها صيقل مي خورندديدگانشان با قرآن روشنايي گيرد و در گوش هايشان تفسير قرآن طنين افكند و در صبحگاهان و شامگاهان جام هاي حكمت سر مي كشند

تنها حمكت نوشان و تفسير نيوشان مي توانند همپاي موعود فتنه ها را بشكنند و در دروغ و فريب را در هم كوبند آنان كه از چشمه سار قرآن سيراب مي شوند و در معرفت قرآني دارند دشمن شناسندو پايدار در عرصه جهاد و ايثار در كربلا امام يك شب امام و مهلت مي طلبد و مي گويد ما شيفتگان عبادت و زمزمه قرآنيم و شب عاشورا فضا عطر آميز از نسيم نفس هاي قرآني و دلاويز از زمزمه هاي عاشقانه و عرفاني سات . هر آن كس با عاشورا آشناست و بي تاب ظهور و حضور در جمع صحابه ي مهدي (عج) است با حكمت و معرفت قرآني همدم است كه بي معرفت قرآني نه عاشورا ،عاشورا مي شد و نه حكومت مهدوي محقق مي شود.
نكته ظريف و مشترك در ميان صحابه ي دو انقلاب عشق ورزي به قرائت قران است در وصف شب عاشورا گفته اند(لهم دوي كدوي النحل) (زمزمه ي خيمه ها چون زمزمه كندو ي عسل بود) و در وصف امامان ياران موعود نيز گفته شده است كه چشم روشنايي ها تنزيل و نغمه دلپذير و گوش نواز زندگي شان تفسير قرآن است(تجلي بالتنزيل ابصارهم و يرمي بالتفسير في مسامعهم) (آيا جز اين است كه تلاون قران آرامش مي بخشد و جان را از طمانينه لبريز مي كند و در پرتو همين آرامش و طمانينه طوفان ها و بحران ها را مي توان شكست و به ساحل امان و امن مي توان رسيد؟)

آســـــمان
12-13-2011, 12:18 PM
3- شيفتگان شهادت

كربلا مقتل عاشقان و مشهد شهيدان پاك است.

هلال بن نافع از صحابه ي پر شور كربلا مي گويد :شب عاشورا امام نابهنگام از خيمه ها بيرون آمده دور شد من به اونزديك شدم و گفتم فدايت شوم از اين كه در شب به طرف لشگرگاه اين ستمگر بيرون امدي نگران شده فرمود: هلال آمدم تا اين پستي و بلنيدي ها را وارسي كنم نكند فردا آنان به ما حمله كرده درگير شويم كمين گاهي براي هجوم آنان به خيام ما باشد سپس برگشت و در حالي كه بازوي چپ مرا گرفته بود فرمود: همان شب است! همان شب است! به خدا سوگند .وعده اي است كه تخلف بردار نيست سپس فرمود : هلال ! چرا هم اينك از ميان اين دو كوه نمي روي كه خود را برهاني . من روي قدم هاي امام افتادم و عر ض كردم : در آن صورت مادر هلال در سوگش بنشيند سرورم شمشيرم با هزار شمشير واسبم با هزار اسب برابر است به آن خدايي كه همراهيتو را بر من منت نهاد از تو جدا نمي شوم تا اين كه هر دو از كارزار بازمانند سپس امام از من جدا شد و به خيمه ي خواهرش زينب رفت . من در اين اميد كه از خيمه زود بيرون مي آيد كنار خيمه ايستادم . زينب به استقبال امام آمدبالشتي گذاشت و امام نشست و با او رازي گفت چيزي نگذشت كه اشك زينب جاري شد و عرض كرد : برادر جان ! آيا من قتلگاه تو را مي بينم و با اين همه دشمنان كينه اندوز بانوان و كودكان وحشت زده را همراهي مي كنم اين مسئوليتي سنگيني است ديدن اين قتلگاه اين جوان پاك و زيبارويان بني هاشم بر من گران خواهد بود سپس عرض كرد: برادر جان ! آيا نيات اصحاب خود را آزمودي ؟ نگرانم كه وقت درگيري و برخورد نيزه ها تنهايت گذارند.

آســـــمان
12-13-2011, 12:19 PM
امام گريست و فرمود: (اما و الله لقد هنرتهم و بلوتهم و ليس فيهم الا الاشوش الاقعس ويستانسون بالمنيه دوني استيناس الطفل بلبن امه) به خدا سوگند ايشان را از خود راندم در ان جز دلاوران و والا گوهران پايدار كه به كشته شدن در ركاب من همانند كودك به شير مادر مانوسند حضور ندارند.

صحابه عاشورا جاني مهذب و عاشق و نگاهي حقيقت بين و روشن دارند و به همين دليل تسليم محض و پيروان سر سپرده سرنوشت خونباري هستند كه در انتظارشان نشسته است.

شيفتگي به شهادت از چشمه سار معرفت سيراب مي شود . شيفتگي به شهادت مرگ است كه ان سوي عالم خاك را شهود كرده باشد و با يقين به انتخاب پرداخته و جان به ميدان آورده باشد .شيفتگي به شهادت درك عميق معامله اي است كه يك سو خدا (خريدار)يك سو انسان(فروشنده) كالا (جان )و بها ( بهشت وصل)باشد با اين معرفت و شهود انسان مي تواند عاشقانه در باران تير و شمشير و خطر بايستد و خندان و شكوفا فاتح معقد صدق باشد.

جان ياران عاشورا از معرفت لبريز است و جام وجودشان از محبت سرشار در نهايت تشنگي در محاصره تيغ ها در فضايي كه مرگ خيز و آتش ريز است حماسه هاي شور انگيز را رقم مي زنند و بي هراس از خطر به مبارزه مي ايستند.

آســـــمان
12-13-2011, 12:23 PM
4- عشق ورزان به امامت و ولايت

ياران عاشورا بي بهانه اند بر سر جان چانه نمي زنند و در هر چه اما مشان مي گويد ترديد روا نمي دهند در بسياري از رجزهاي صحابه دفاع از اهل بيت دفاع از حريم امامت و عشق ورزي به ابا عبد الله الحسين محور اصلي است .

لحظه هاي شهادت نيز به دست محبت امام و زانوي مهربان او مي انديشند كه تا بهشت بدرقه شان كند.در هنگام نبرد چونان پروانه گرد امام مي چرخيدند و جان خويش را سپر او مي ساختند . سعيد بن عبدالله در هنگام نماز اباعبدالله الحسين جان سپر تيرها كرد هر تيري كه به قصد عضوي از اعضاي ابا عبد الله الحسين رها مي شد سعيد همان عضو خويش را روياروي تير قرار مي داد و در پايان نماز ابا عبد الله الحسين با بدني كه تيرها آن را پوشانده بود مقابل امام افتاد و امام گرماي محبت خويش را به پيشاني اش بخشيد و مژده وصل بهشت و پيامبرش را داد.


كربلا صحنه عشق ورزي به نام حسين است . ياران ابا عبد الله الحسين آشنا كه راه و سيرت ابا عبد الله الحسين را عارفند به نام او ياد او و همراهي او سرخوشند و از عشق او سرشار . صحابه عاشورا باديدن امام تواني تازه يافتند همچون خود امام بي هراس مي جنگيدنددر آخرين زمره نيز نسيم ياد ابا عبد الله الحسين لبهايشان را متبرك و متبسم مي ساخت.

آســـــمان
12-13-2011, 12:26 PM
ياران مهدي (عج) نيز چنين سيرت و صفاتي دارند.به امام عاشقند و عشق و شيفتگي خود را به هر بهانه و هر جا نشان مي دهند امام صادق مي فرمايند: و رجال كان قلوبهم زبر الحديد لا يشوبها شك في ذات الله(( اشد من الحجر لو حملو علي الجبال لازالوها لا يقصدون براياتهم بلده الا خربوها.كان علي خيولهم العقبان .... اذا سارو يسير الرعب امامهم مسيره شهر يمشون الي المولي ارسالا بهم ينصر الله امام الحق))

(يارن مهدي (عج) مرداني اند پولاد دل و همه وجودشان يقين به خدا ، مرداني سخت تر از صخره ها اگر به كوهها روي آرندآنها را از جاي مي كنند درفش پيروز گر آنان به هر شهر و دياري روي نهد آنجا را به سقوط وادارد گويي آن مردان عقابان تيز چنگالند كه بر مركب ها سوار شده اند.....اين شير اوژنان به شب هنگان نخوابند و زمزمه قرآن و مناجات خويش چون صداي زنبوران عسل در هم اندازند و تا بامداد به عبادت خداوند خويش مي پردازند. و بامدادان سوار بر اسب باشند. انان راهبان شب و شيران روز و انانند گوش به فرمان امام خويش و چنان چون مشعل هاي فروزانند و دل هاي منور آنان بسان قنديل هاي نور در سينه هايشان آويخته است اين مردان تنها از خدا مي ترسندو فرياد لا اله الي الله و الله اكبر آنان بلند است و همواره در آروزوي شهادت و كشته شدن در راه خدايند. شعار آنان يالثارات الحسين است .بياييد به طلب خون حسين و ياران حسين! به هر سور روي آرند ترس از آنان پيشاپيش در دل مردمان افتد و تاب و مقاومت را از همه بگيرد اين خدايان دسته دسته به سوي خداوند يا امام خويش روي ارندو خدا به دست انان امام حق را ياري كند.)

آســـــمان
12-13-2011, 12:27 PM
در توصيف ياران امام مهدي (عج) معلوم مي شود كه انان امام را چون نگين در بر گيرند . گوش به اشارت و فرمان او مي سپرند و جان هديه ي راه و ركابش مي سازند در كربلا وقتي مسلم بن عوسجه به بالينش رسيد خون محاسن سپيد مسلم را گلگون كرده بود آخرين رمق و آخرين نفس ها بود حبيب از او پرسيد : وصيتي داري مسلك گفت: رحمت خداوند بر تو باد من تنها يك سفارش دارم و در حالي كه با دست به امام اشاره مي نمود گفت سفارشم اين است كه در راه او جان فشاني كني حبيب گفت : به خدا سوگند كه چنين خواهم كرد

عشق بازي ياران ابا عبد الله الحسين در شب عاشورا و در ميدان داغ كربلا در نهايت عطش شنيده ايم . همين ويژگي را در ياران مهدي (عج) بر اساس همين روايت مي يابيم مرداني شير اوژن زمزمه گر عاشق كه به رسم تبرك و تيمم دست بر زين اسب امام مي كشند و به شوق شهادت از امام مي خواهند كه دعا كند حلاوت و شيريني شهادت را زودتر درك كنند.

آســـــمان
12-15-2011, 07:16 PM
5- دين داري ، دين دار و دين يار

نهضت و حركت ابا عبد الله الحسين و يارانش براي اصلاح دين زدودن غبارهاي تحريف و بدعت هاست . ابا عبد الله الحسين در وصيت نامه ي خويش كه به دست برادرش محمد حنفيه مي سپارد به اين ويژگي و هدف اشاره دارد : ((خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر))

من در خيزش و قيام خويش قصد اصلاح امت جدم و امر به معروف و نهي از منكر دارم.

در روز عاشورا نيز دليل گريز عافيت طلبان و عدم جان فشاني در راه دين را تبيين كرد و فرمود: مردم برده و اسير دنيا هستندو دين تنها لقلقه زبان آنهاست پس انگاه كه به آزمون كشيده شونددين داران كم مي شوند (همان ها كه دين را براي معيشت خويش مي خواستند و پيش از آزمون به ظاهر مدافع سينه چاك بودند)

آســـــمان
12-15-2011, 07:16 PM
در عصر عاشورا پيش از برپايي نماز عاشقانه و عارفانه امام پس از دعوت باقي مانده به جهاد و شهادت و مژده ي بهشت و ديدار علي (ع) و فاطمه(س) در بهشت فرمودند: ((فحاموا عن دين الله و ذبو عن حرم رسول الله)) از دين خدا حمايت و از حرم پيامبر خدا پاسداري كنيد.

كربلا كوشش پاكان و جوشش خون هاي پاك براي صيانت از دين نگاهباني از ارزش ها و فضيلت ها گسترش دين و ستيز ابا عبد الله الحسين دين ستيزان است.

امام زين العابدين خطاب به ابو خالد كابلي در وصف يارن مهدي (عج) و دين خواهي و ميزان تلاش انان در راه تحقق آرمان هاي ديني مي فرمايند:اي ابوخالد ! مردماني كه در روزگار غيبت به سر مي برندو منتظر از مردمان همه زمان افضلندزيرا كه خداوند متعال به انها خرد و فهم و معرفتي داده كه خيبت مهدي (عج) براي آنها مانند حضور است( يعني با اينكه امام را در عصر غيبت نمي بينند از نظر ايمان و تقوا و پايداري گويي در زمان ظهور به سر مي برند و امام خود را مي بينند)اين مردم را كه در چنان روزگاري زندگاني مي كنند خدا مانند سربازان پيكارگر صدر اسلام قرار داده است .همانان كه در ركاب پيامبر (ص) شمشير مي زدند و پيكار مي كردندآنان اخلاص پيشگان حقيقي و انانند شيعيان واقعي و انانند كه در نهان و عيان مردم را به دين خدا دعوت مي كنند.

بي ترديد اين ويژگي در همان اندازه و افق و فراتر از ان در عصر ظهور و در سيرت و رفتار ياران مهدي (عج) تحقق مي يابدهمان ياراني كه پيش از اين در توصيف شان گفته شده : لا يشوبها شك في ذات الله ...بهم ينصر الله امام الحق(مرداني همراه امامندكه شك و ترديد در ذات پروردگار با وجودشان آميخته نيست و مهدي (عج) با چنين ياران و همراهان ياري مي شود)

آنان كه سر همراهي و هم ركابي مولاي خويش را دارند بايد دين فهم و دين شناس ، شيفتگان مكتب باورمندان عميق قران و عترت و فداكاران پاكباز راه دين باشند.

آســـــمان
12-15-2011, 07:18 PM
6- تدبير ، روشن بيني در برنامه ريزي

انقلاب عاشورا آن چنان دقيق برنامه ريزي شده كه هر جز حركت و هر بخش از آن گويي عضوي از يك اندام است كه تفكيك و جدايي آن از كل پيكره ممكن نيست ئ تنها در درون همان پيكره معنا و مفهوم مي يابد برنامه ريزي عاشورا در نحوه ي رزم نوع سخن گفتن ترتيب افراد به ميدان از اجزاي قابل توجه اين برنامه است.

حركت پس از عاشورا و برخورد سخنراني ها و شيوه هاي تحقير عبيدالله و يزيد . دو عنصر مستكبر و مغرور و تباه.نيز از بخش هاي قابل توجه و مورد تعميق برنامه نهضت حسيني است .مطالعه نهضت حسيني نشان مي دهد كه امام در هر منزل برنامه ريزي مي كند با تدبير و ظرافت كامل بر آمادگي رواني و روحي و دانش ياران ميافزايد و مراحل به را تبيين و روشن مي كند تا هر كس بداند در كجاي اين برنامه بزرگ مي تواند باشد يا اگر نتواند باشدسر خود گيرد و از كربلا بيرون آيد.

نهضت بزرگ موعود نيز با تدبير و برنامه ريزي همراه است.

آســـــمان
12-15-2011, 07:18 PM
چه در حركت مهدي (عج) چه در مظاهر و شعاير مانند لباس سلاح نوع حركت و حتي شعار آن بزرگوار ، برنامه دقيق و عميق او را مي توان يافت.معماران كربلا و صحابه ابا عبد الله الحسين در رزم خوش تدبير و برنامه دارند و ياران و همراهان مهدي (عج) نيز . اگر اصلاح برنامه ابا عبد الله الحسين است برنامه مصلح بزرگ و ياران او نيز هست. ان الارض يرثها عبادي الصالحين

برنامه مهدي (عج) و يارانش پايان دادن به تباهي و سياهي و گسترش قسط و عدل است. مهدي (عج) فرياد رسي است كه خداوند او را بفرستد تا به فراد عالم برسد... ياران قائم به سراسر جهان پانهند و همه جا قدرت را در در دست گيرند.

همه كس و همه چيز را مطيع انان مي شودحتي درندگان صحرا و مرغان شكاري همه و همه رضاي و خشنودي آنان را بطلبند.شادي و شادماني يافتن به اين پيام آوران دين و صلاح و عدالت تا بدان جاست كه قطعه اي از زمين بر قطعه اي ديگر مباهات دارد كه يكي از ياران مهدي (عج) بر آن جا پا نهاده است.

برنامه ي كربلا رويارويي با ظلم بازگرداندن به سيرت پيامبر (ص) و علي (ع) اصلاح امت و امر به معروف و نهي از منكر بود و برنامه مهدي (عج) نيز چنين است.

ياران مهدي (عج) چون صحابه عاشورا ميثاق پاكبازي و فداكاري در راه آرمان هاي دين ستيز با سياهكاران و دفاع از حريم قران و اهل بيت دارد. آنان مدير و مدبرندبرنامه ريزاني بصير و گردانندگاني خبير كه پاي اراده شان را هيچ خطري نمي لرزاند و عزم سترگ شدن را هيچ طوفاني بر نمي آشوبد.

خدايا! توفيق درك و همراهي شان را عنايت فرما .

«نوشته اسماعيل ناصري، اثر برگزیده بخش مقالات دانشجویی در همایش بزرگ عاشورا و انتظار»

::پايان::

آســـــمان
12-15-2011, 07:21 PM
منابع و ماخذ:

1- الغيبه – نعماني – موسسه الاعلمي – بيروت – 1403 ه ق ص 152

2- الزيارات – ابن قولويه – نجف – 1356 – ص 332

3- نهج البلاغه – ترجمه دكتر جعفر شهيدي – شركت انتشارات علمي و فرهنگي – چاپ بيستم – 1380 – ص 14

4- قرآن كريم

5- پيروزي در سيماي شكست – غلامحسين رفيعا – حوزه هنري – 1378 – چاپ اول

6- در فجر ساحل – محمد حكيمي – چاپ نهم – بي تا – دفتر انتشارات اسلامي

7- نفس الهموم – ابوالحسن شعراني – تهران -انتشارت علميه اسلاميه – 1374 8- نهج البلاغه – ترجمه محمد دشتي – قم – موسسه فرهنگي تحقيقاتي امير المومنين – 1379

9- فرهنگ جامع سخنان امام حسين (ع) – ترجمه علي مويدي – قم – نشر معروف –1377

10- خورشيد مغرب – محمد رضا حكيمي – دفتر نشر فرهنگ اسلامي – چاپ 20 1380

11- ياران امام حسين – علي محمد دخيل –انتشارت فرهنگ و هنر - چاپ اول 1369

12- اولين مقتل سالار شهيدان –سيد علي موسوي جزايري – انتشارات بني زهرا – قم– 1378

13- تحف العقول – ابن شعبه حراني – قم موسسسه النشر الاسلامي – 1404 ه ق

14 -موسوعه كلمات امام حسين – قم دارالمعروف – 1374