PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قلب پاک و تواضع حضرت آیت الله العظمی بروجردی



طاهره وحیدیان
12-04-2011, 10:45 AM
http://www.upsara.com/images/0mui1bozk998gk9d244.jpg
آیت الله سید صادق شیرازی :یکى از دوستان مى‏گفت: زمانى که آیة اللَّه العظمى بروجردى قدس سره به قم آمدند و مرجعیت را عهده‏دار شدند، شخص با نفوذى نسبت به ایشان اهانت زشتى کرد و نسبت ناروایى داد.
آقاى بروجردى قدس سره هیچ واکنشى نشان نداد، ولى طرف مقابل با این کار خود موقعیت اجتماعى بالایش را از دست داد و کارش به جایى رسید که در مدت کوتاهى خانه‏نشین شد و حتى دوستانش از او کناره گرفتند و این کار برایش بسیار گران تمام شد.
آن شخص به ناچار خدمت آیة اللَّه گلپایگانى قدس سره رسید و از ایشان خواست وساطت کند تا بتواند خدمت آقاى بروجردى قدس سره برسد و معذرت بخواهد.
آقاى گلپایگانى قدس سره یکى از نزدیکان آقاى بروجردى به نام سید مصطفى خوانسارى را – که تا چند سال پیش زنده بود- دید و به ایشان گفت: از قول من به آقا بگویید: فلان شخص که مرتکب آن خطا شده بود، پشیمان است. اجازه دهید خدمت‏تان برسد و دست‏تان را ببوسد و توبه کند.
آقاى بروجردى قدس سره در آن هنگام موقعیت فوق العاده‏اى در کل جهان داشت و مرجع عام شیعه بود. ایشان کم‏ترین احتیاجى به آن شخص نداشت و انصافاً، بود و نبود آن آقا براىشان فرقى نمى‏کرد.
آقاى خوانسارى گفت: خدمت آقا عرض کردم: آقاى گلپایگانى خدمت‏تان سلام رساندند و گفتند: خوب است اگر اجازه دهید فلانى خدمت‏تان برسد و دست‏تان را ببوسد و معذرت خواهى کند.
تا این مطلب را به آقاى بروجردى گفتم فرمودند: ما به دیدنش مى‏رویم!
آقاى خوانسارى مى‏گفت: من که توقع چنین سخنى را از آقا نداشتم غافل گیر شدم. انتظار داشتم آقا بگوید: لازم نیست بیاید و خودم را آماده کرده بودم اصرار و تأکید کنم و خواسته‏ام را تکرار کنم، ولى در کمال ناباورى من، ایشان از بنده خواستند وقتى بگیرم و به اتفاق به دیدن ایشان برویم.
«قلب طاهر هر چند پنهان و نادیدنى است، اما نمودهایى دارد که از طهارت قلب صاحب آن حکایت مى‏کند، چرا که برخى اعمال تنها از نهاد پاک و جان تابناک برمى خیزد. به راستى تا قلب انسان پاک نباشد چنین رفتارهایى از او سر نمى‏زند».

طاهره وحیدیان
12-04-2011, 10:48 AM
http://www.upsara.com/images/uxzvq4gnuhd2b8sq2yj4.jpg


آیت الله بروجردی و بوسیدن دست یک طلبه
آیت الله خزعلی می گوید: رفتار آیت الله العظمی بروجردی با طلبه ­ها موقرانه و محبت ‌آمیز بود. روزی طلبه ­‌ای سر کلاس درس از ایشان سؤالی کرد. ایشان تصور کرد این طلبه درخواست حاجت و نیازی خصوصی کرده است.
در جواب او گفت بعد از این که درس تمام شد بیا منزل تا مشکلت را حل کنم. یکی از آقایان گفت آقا این اشکال درسی دارد. ایشان دید قدری از شأن و مرتبه ­ی طلبه کاسته شد. این طلبه چون قبلاً نیاز شخصی خود را با آیت الله العظمی بروجردی در میان نهاده بود ایشان تصور کرده بود ، این بار نیز همان درخواست قبلی را مطرح کرده است و نمی­‌خواهد جلو مردم اظهار نیاز بکند. آقای بروجردی بعد از این که فهمید طلبه سؤال علمی داشته است خیلی پریشان شد. می­‌گفت چرا گوش من این قدر سنگین است که مطلب را درست تشخیص نمی­دهم. بعد از اتمام درس طرف کفش کَن نرفت به داخل جمعیت رفت طلبه را دید خم شد ودست او را بوسید.
ایشان این حرکت را فقط به دلیل این که گوششان سنگین بوده انجام دادند نه این که عمداً آن طلبه را آزرده باشد.
گاه گاهی که زود عصبانی می­ شد نذر می­کرد تا یک سال روزه بگیرد، خدا بر ما منت نهاد و چنین استادانی را درک کردیم.

طاهره وحیدیان
12-04-2011, 10:50 AM
آیت الله بروجردی و به ذلت کشاندن رضاشاه
یک بار آیت الله بروجردی در بازگشت از سفر حج مجبور به عبور از لرستان گردید، درست در همان زمان رضا شاه نیز در آن جا بود. رضا شاه از ایشان خیلی عصبانی بود، اما چون از میزان نفوذ این مرجع آگاه بود سعی کرد سبب تحریک مردم لرستان نشود. رضا شاه ترتیب ملاقاتی را داد و سعی کرد به گونه ‌­ای با ایشان برخورد کند که این روحانی عظیم الشان خفیف و تحقیر شود.
در محل ملاقات یک صندلی قرار دادند. آیت الله بروجردی زودتر آمد نشست، همه فکر می­‌کردند با آمدن رضا خان، ایشان از صندلی بلند می­‌شود و به جای او، رضا خان بر صندلی خواهد نشست و به این ترتیب آیت الله بروجردی مجبور خواهد شد سرپا بایستد اما با آمدن رضا شاه این مرجع بزرگ هیچ حرکتی نکرد، بنابراین رضا شاه جفت آیت الله بروجردی نشست و به این ترتیب عزت رضا شاه مبدل به ذلت شد.
………………………………………….
۱- کرمی پور ،حمید،خاطرات آیت الله ابوالقاسم خزعلی،انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی،ص۶۲٫