PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نذر عجیب آيت ‌الله بروجردی در خصوص کنترل خشم



طاهره وحیدیان
12-02-2011, 10:32 PM
http://www.upsara.com/images/cxvyyzwaa0whibj56gc6.jpg

مرحوم حضرت آیه اللّه العظمی آقای بروجردی مرجع وقت جهان تشیع (ره) در آن زمانی كه در شهرستان بروجرد بودند نذر كردند كه اگر خشم و عصبانیت خود را كنترل نكنند و به افراد تندی نمایند یكسال روزه بگیرند.

یك روز هنگام مباحثه علمی با یكی از شاگردان خود به خاطر این كه آن شاگرد مطالب غیرمنطقی و بی ارتباط با موضوع بحث می گفت طاقت نیاوردند و نسبت به او تندی نمودند. و در این جا بود كه نذر آقای بروجردی شكسته شد. بعد یك سال روزه گرفتند تا نذر خود را اداء كنند. در این جا به یاد این سخن حضرت امام زین العابدین علیه السلام افتادم ، كه در مقام دعا خطاب به پروردگار متعال می فرماید: پروردگار! مقام مرا در میان مردم بالا مبر مگر آن كه به همان اندازه ، مقامم را نزد خودم پایین آور .(صحیفه سجادیه دعای مكارم الاخلاق)

منبع: داستانهايی از علما

طاهره وحیدیان
12-02-2011, 10:34 PM
http://www.upsara.com/images/cxvyyzwaa0whibj56gc6.jpg


آیت الله خزعلی می گوید:رفتار آیت الله العظمی بروجردی با طلبه ­ها موقرانه و محبت آمیز بود. روزی طلبه­ای سر کلاس درس از ایشان سؤالی کرد. ایشان تصور کرد این طلبه درخواست حاجت و نیازی خصوصی کرده است. در جواب او گفت بعد از این که درس تمام شد بیا منزل تا مشکلت را حل کنم. یکی از آقایان گفت آقا این اشکال درسی دارد. ایشان دید قدری از شأن و مرتبه ­ی طلبه کاسته شد. این طلبه چون قبلاً نیاز شخصی خود را با آیت الله العظمی بروجردی در میان نهاده بود ایشان تصور کرده بود. این بار نیز همان درخواست قبلی را مطرح کرده است و نمی­خواهد جلو مردم اظهار نیاز بکند. آقای بروجردی بعد از این که فهمید طلبه سؤال علمی داشته است خیلی پریشان شد. می­گفت چرا گوش من این قدر سنگین است که مطلب را درست تشخیص نمی­دهم. بعد از اتمام درس طرف کفش کن نرفت به داخل جمعیت رفت طلبه را دید خم شد و دست او را بوسید.

ایشان این حرکت را فقط به دلیل این که گوششان سنگین بوده چنین عملی را انجام دادند نه این که عمداً آن طلبه را آزرده باشد.

گاه گاهی که زود عصبانی می­ شد نذر می­کرد تا یک سال روزه بگیرد، خدا بر ما منت نهاد و چنین استادانی را درک کردیم.

طاهره وحیدیان
12-02-2011, 10:38 PM
یک بار آیت الله بروجردی در بازگشت از سفر حج مجبور به عبور از کردستان گردید، درست در همان زمان رضا شاه نیز در آن جا بود. رضا شاه از ایشان خیلی عصبانی بود، اما چون از میزان نفوذ این مرجع آگاه بود سعی کرد سبب تحریک مردم لرستان نشود، چون در این سرزمین به آیت الله بروجردی لقب امام حسین داده بودند. رضا شاه ترتیب ملاقاتی را داد و سعی کرد به گونه­ای با ایشان برخورد و این روحانی عظیم الشان را خفیف و تحقیر کند.

در محل ملاقات یک صندلی قرار دادند. آیت الله بروجردی زودتر آمد نشست، همه فکر می­کردند با آمدن رضا خان، ایشان از صندلی بلند می­شود و به جای او، رضا خان بر صندلی خواهد نشست و به این ترتیب آیت الله بروجردی مجبور خواهد شد سرپا بایستد با آمدن رضا شاه مرجع بزرگ هیچ حرکتی نکرد، بنابراین رضا شاه جفت آیت الله بروجردی نشست و به این ترتیب عزت رضا شاه مبدل به ذلت شد.

http://www.upsara.com/images/yclsstv5tvgtjzjjq5c5.jpg