-
RE: شرح زيارت آل يس
امام زمان(عج) وعدة حتمي خداوند
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ﴾
سلام بر تو اي وعده خدايي كه خداوند آن وعده را تضمين كرده!
وعده خدا آن است كه در نهايت، حق بايد در تمام ابعادِ زندگي زميني ظهور كند و ظهور كامل حق در حالتي ممكن است كه امامي معصوم بدون هيچ مانعي بتواند حكم خود را در جهان جاري نمايد. اين مسئله، مسئله اساسي و عقيده دقيقي است كه در مبحث «فرج، حتميترين حادثه در انتهاي تاريخ» و «آخرالزمان، شرايط ظهور باطنيترين بُعد هستي» و بحث «آخرالزمان و جايگاه انقلاب اسلامي در نظام اَحسن» به آن پرداخته شده است و شما در اين سلام و با اين مضمون ميخواهيد آن عقيده را فعّال و بانشاط نگه داريد و با سلام به حضرت از اين منظر، متوجه حضور نهايي آن حضرت باشيد و خود را در پهنه همه تاريخ وارد كنيد، آن هم در كنار امام زمان(عج) كه چنين حضوري، بركات فوقالعادهاي را درپي خواهد داشت كه در بحث «بركات انتظار» به آن پرداخته شده است. نگاه كن در افق تاريخ و وجود حتمي او را بنگر و بگو: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ» و سپس بگو:
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدا غَيْرَ مَكْذُوبٍ﴾
سلام بر تو اي نشانه نصبشده و اي علم و دانش فراوان سرازير شده، و اي فريادرس و رحمت واسعة الهي، و اي وعدة غير دروغ!
«عَلَمْ»؛ يعني نشانهاي كه نميگذارد شخص گمراه شود. در جنگها هم اينطور بود كه عَلَم را به دست علمدار جنگ ميدادند تا معلوم شود محور لشگر كجاست و سربازان حول محور عَلَم موقعيت خود را تنظيم ميكردند.
...
-
RE: شرح زيارت آل يس
...
خطاب به امام ميگويي: تو يك عَلَم نصب شده توسط خداوند هستي و در آن راستا ملاك انحراف و عدم انحراف ميباشي. در اين فراز از دعا متوجهاي كه خداوند در هرزمان در فهم دين و نشاندادن راه دينداري، انسان را تنها نميگذارد و هرگز نميشود عالَم بيحجّت باشد، حجّتي كه نمايش خواست و عدم خواست خدا است، و در اين فراز در محضر آن حضرت اين عقيده را متذكر ميشوي كه آن حجّت و عَلَمِ منصوب، تويي، «وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ» و نيز تو عِلْمِ سرريز و فراوان و بدون خلل و نقص هستي!
يعني تمام چشمههاي علم از تو سرازير ميشود، زيرا وقتي انساني ارتباط كامل با خداي عليمِ مطلق داشت، آن هم نه خدايي كه در فكرِ زمانزدهي گرفتار گذشته و آيندهي انسانهاي معمولي مطرح است، بلكه خدايي كه حيّ و حاضر است. او پرتو علم خود را بر قلب بنده مخلَصاش ميافشاند، چنين انساني همه آن علمي را كه ممكن است يك انسان دارا شود داراست و ما از طريق اُنس قلبي با او، همو كه به عنوان واسطة فيض، حيّ و حاضر است، از آن علم همهجانبه او بهرهمند ميشويم، علمي كه سراسر شور و شعف و اتصال و شهود به همراه دارد.
حال در ادامة همين فراز، نظر به صفات ديگر حضرت مياندازي و ميگويي: «وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ» سلام بر تو كه فريادرس و رحمت واسعه و وعدهاي هستي كه هرگز دروغ نميشود!
...
-
RE: شرح زيارت آل يس
...
هركس بداند بايد در زندگي زميني مسير زندگي را در شرايط دقيق بندگي خدا بگذراند، ميفهمد اين مسير دقيق بدون ياوري بزرگ ممكن نيست و خداوند هم انسان را از چنين ياوري محروم نكرده است و لذا متوجه ميشوي آن ياور و فريادرس در اين بيابان زندگي، انسان كامل و بندة محض خداوند است و به همين جهت هم او تجلي رحمت واسعة خداوند است و خداوند هرگز ما را بدون مدد او رها نكرده است، چه در جايجاي زندگي و چه در نهايت كار عالَم، او «وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ»؛ است، وعدهاي كه خداوند به بشريت داد كه اگر يك روز از عمر زمين مانده باشد، او خواهد آمد.
در همين رابطه حضرت عبدالعظيم حسني ميگويد: بر سرورم حضرت جوادالائمه(ع) وارد شدم، تصميم داشتم از او بپرسم كه آيا «قائم» شما همان مهدي است يا غير او؟ - چون يكجا بحث قائمبودن كسي است كه در اين خاندان بايد قيام كند، و يكجا بحث مهدي اين امّت است كه بايد نهايت فرهنگ اهلالبيت را بنماياند- ميگويد: قبل از آنكه شروع به سخن كنم، خود حضرت جواد(ع) آغاز به سخن كرده، فرمودند: اي اباالقاسم! قائم ما همان مهدي است كه بايد در عصر غيبت منتظرش بود و در عصر ظهور اطاعتش كرد و سومين فرزند من است.
و سپس ادامه دادند: «وَ الَّذي بَعَثَ محمداً(ص) بالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمامَة اِنَّهُ لَوْ لَم يَبْقِ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ يَوْمٍ واحِدٍ، لَطَوَّلَ اللهُ ذلِكَ الْيَوْمِ حَتّي يَخْرُجَ فَيَمْلَأُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ اِنَّ الله تبارك و تعالي يُصلِحُ اَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَما اَصْلَحَ اَمْرَ كَليمِه مُوسي(ع) لِيَقْتَبِسَ لِاَهْلِه ناراً فَرَجَع وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِيُّ. ثُمَّ قالَ(ع) «اَفْضَلُ اَعْمَالِ شيعَتِنَا اِنْتِظارُ الْفَرَجِ»
يعني؛ قسم به خدايي كه محّمد(ص) را به پيامبري برگزيد و امامت را به ما اختصاص داد، اگر از عمر دنيا بيش از يك روز هم باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولاني ميگرداند تا قائم ما خروج كند و همانطور كه زمين از جور و ظلم پر شد، از قسط و عدل پر شود، خداي سبحان كار او را يك شبه اصلاح ميكند و اوضاع را به نفع او برميگرداند، چنانكه كار موسي(ع) را يك شبه اصلاح كرد، او براي گرفتن پارهاي آتش براي خانوادهاش رفت، ولي هنگام بازگشت به شرافت رسالت و افتخار نبوت نايل شده بود، آنگاه فرمود: بهترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج و انتظار گشايش امور به دست آن حضرت است.
اين است معني «وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ» يعني؛ وعدهاي كه حتمي است و بلوغ هستي در گرو وجود مقدس آن حضرت است، به نور فريادرسي و رحمت واسعه و وعدة غير مكذوببودن آن حضرت بنگر و سلام كن تا إنشاءالله جواب سلامي متناسب با همان مقام بشنوي.
-
RE: شرح زيارت آل يس
نظر به كاملترين نماز
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ﴾
سلام بر تو وقتي در حال قيامِ نماز هستي، كه تنها قيام معنيدار در نماز، قيام تو است!
به ما گفتهاند: «قيام نمازگزار، مقام استقامت در اخلاق حسنه و اعتدال در ملكات پسنديده است». اعتدال در بين خوف و رجاء، به طوري كه آن خوف و رجاء ذرّهاي بر همديگر نچربد، و ماندن در تعادل - بدون هيچ افراط و تفريطي- از مشكلترين كارها است و اين مقامِ قيام امام عصر(عج) است و حال به اين مقام سلام ميكني تا لبيك مناسب آن را بشنوي، لبيكي كه حاوي مددرساني در جهت تعادل است به تو از صاحب قيام، تا از اين مقام محروم نگردي و متذكر مقام قيّوميّتِ حق شوي .
و به قيام حق خود را قائم نمايي و نيز گفتهاند قيام، مقام «توحيد فعلي» است و مقامي است كه توحيد فعليِ حق بر قلب نمازگذار تجلي ميكند و در اثر آن تجلي او ميبيند هر فعلي در عالم، تجلي فاعليت خدا است. حال صاحب چنين قلبي، حضرت صاحبالامر(عج) است و راه نزديكي به چنين مقامي و چنين توحيدي از طريق لبيك و جوابِ سلام آن حضرت براي ما ممكن است. پس؛ «السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ»
-
RE: شرح زيارت آل يس
نظر به كاملترين تشهد و سلام
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ﴾
سلام بر تو وقتي در تشهد و سلام خود مينشيني!
اوّل بايد متوجه بود آرمان حقيقي هر انساني، حالات انسان كامل يعني حالات حضرت صاحبالامر(عج) است و زيباترين حالات آن حضرت، حركات و حالات آن حضرت در نماز است كه نورٌ علي نور است، و چه كسي ميتواند حقيقت تشهد و سلام را قلباً و عملاً درك كند جز آن حضرت؟ در تشهدِ نماز، شهادت به يگانگي خدا و توحيد خالص، و شهادت به عبوديت محضِ رسولخدا(ص) ظهور ميكند و سپس سلام نماز بهجهت برگشت از سفر معراجي نماز و باقيبودن در رؤيت جمالِ حق، در مقابل حجاب كثرات است، و صاحب اصليِ چنين حالاتي و صد چندان از اين حالات در تشهد و سلام، وجود مقدس حضرت صاحبالامر(عج) است، كه صورت نهايي و آرماني اين حالات ميباشد.
سلام بر آن مقام در حين تشهد، توجه به وجه آرماني تشهد است و جهت دل را به آن نور مجسم انداختن، به اميد لبيكي مناسبِ همان مقام به آن كس كه سلام كرده است، و در آن حال انسان معني تشهد را ميفهمد و حقيقت تشهد را در آينة وجود مقدس آن حضرت رؤيت ميكند. حال ديگر فرق نميكند با نظر به حقيقت تشهد، به وجود مقدس حضرت نظر كند و يا با نظر به تشهدِ آن حضرت، به حقيقت تشهد برسد، دو آينه است كه روبهروي هم قرار ميدهد و در هر آينه ميتواند ديگري را ببيند.
-
RE: شرح زيارت آل يس
نماز؛ واقعيترين كلمات
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّنُ﴾
سلام بر تو آنگاه كه در حال قرائت نماز و نماياندن مافيالضمير خود هستي!
نمازگزار در قرائت اذكار نماز، اعتقادات توحيدي خود را اظهار ميكند و در راستاي توجه به مقام توحيدي حضرت حق، تقاضاهاي خود را در ميان ميگذارد.
در قرائت اذكار نماز دو چيز مطرح است: يكي محتواي توحيدي كه در سراسر آن كلمات وجود دارد و ديگري حضور قلب در اظهار آن عقايد و اعلان آن تقاضاها.
واقعيترين كلمات در هستي كه از هر وَهم و حدسي پاك است، كلمات نماز است، كلماتي كه در عمق واقعيت جاي دارد و نمازگزار با گفتن آنها به باطن هستي سير ميكند، آنگاه كه قلب در صحنه باشد و به وسعت آن كلمات آشنايي داشته باشد؛ و لذا نمازگزار با قرائت نماز در مركز هستي جاي ميگيرد و از آن جايگاه، حقايق را ميبيند و مينماياند، و اين حالت؛ آرزوي هر انساني است كه به دنبال حقيقت است و جز در انسان كامل يعني حضرت صاحبالامر(عج) محقق نيست و آن كس كه قاعده «صاحب و تابع» را ميشناسد و ميداند براي هر حقيقتي، صاحبي هست و تابعي، مثل آب و رطوبت اشياء كه همة رطوبتهايي كه به اشياء ميرسد، مربوط به صاحب رطوبت است كه آن عين رطوبت و تري است،
آري؛ هركس قاعده «صاحب و تابع» را ميشناسد، ميداند صاحب قرائت اذكارِ نماز و اظهار و تبيين آنها، حقيقت انسانيت، يعني حضرت صاحبالامر(عج) هستند و صورت آرماني اين احوالات را در او ميبيند و با سلام به آن حضرت در رابطه با اين احوالات، قلب خود را متوجه وجه آرماني قرائتِ اذكار نماز نموده است تا با جوابي كه از آن حضرت(عج) مناسب اين حالت، ميشنود، انشاءالله از حالت امام(عج) در قرائت نماز، به عنوان تابع آن صاحب، بيبهره نباشد. رزقنيالله و ايّاكم
-
RE: شرح زيارت آل يس
امام(عج) نمايش كاملترين نماز
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُتُ﴾
سلام برتو آن هنگام كه به طور كلّي در حال نمازخواندن و قنوت و نيايش هستي!
راستي؛ اگر توجه من و تو به صورت آرماني عباداتمان نيفتد، چيزي جز پوستهاي تهي از آنها باقي خواهد ماند؟ و آيا وقتي عبادات از حقيقت تهي شد، شخصيت عبادتكننده جز پوستهاي تهي از انسانيت چيز ديگري است؟! با سلام به آن حضرت در هنگام نماز، به عين نماز و نيايش، سلام كردهاي، آري به عين نماز سلام كردهاي.
قرآن در راستاي مقام امام و عينيت آن مقام با احكام الهي ميفرمايد: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» يعني؛ ما آنها را امام قرار داديم كه به «امر» ما هدايت ميكنند و «فعل خير» و «اقامه نماز» و «ايتاء زكات» را به آنها وَحي كرديم، چراكه آنها بندگان عبادتگر ما بودند.
مفسرين در تفسير اين آيه نكات دقيقي دارند، صاحب تفسير قيّم الميزان ميفرمايد: فعل خير و اقامه نماز و ايتاء زكات را به آنها وَحي كرد، نفرمود نماز بخوانيد، بلكه نماز خواندن را به آنها وَحي فرمود و لذا نماز آنها همان وَحي الهي است، و اين است كه ميگوييم امامان عين نمازاند و هر نمازي با اتصال به عين نماز، معني حقيقي خود را پيدا ميكند و سلام بر آن حضرت در رابطه با اين مقام خاص، يعني مقام نماز و مقام نيايش آن حضرت با خداي خود؛ ما با سلام به آن حضرت و با نظر به نماز آن حضرت، اميد لبيكي مناسب آن را إنشاءالله داريم و در آن حالت است كه معني زندگي را خواهيم فهميد. چون معني نماز را در آينه وجود مقدس آن حضرت فهميدهايم.
-
RE: شرح زيارت آل يس
سلام بر راز ركوع و سجود
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ﴾
يعني، سلام بر تو هنگامي كه ركوع ميكني و به سجده ميروي!
به ما گفتهاند: «ركوع؛ خروج از مقام قيام لِلّه به مقام قيام بالله و نيز خروج از مشاهده قيّوميت به مشاهده انوار عظمت است، و نيز سير از توحيد افعالي به توحيد اسماء است و سلوك از مقام «تدلّي» به مقام «قاب قوسين» است» كه اصحاب قلوب سالها در طلب تحقق اين نحوه ركوع هستند و سجود را «آخرين منزل قرب و منتهَيالنّهايت وُصول معرفي نمودهاند». سالك در سجود به مقام لامقامي وارد ميشود كه به آن مقام «اوْ اَدني» گويند، مقام چشم بستن از غير، حتي از كثرات اسماء و صفات، و فناي در خود حضرت ذات، كه همان تجلي توحيد ذات است بر قلب سالك در سجده.
حال به من بگو چنين ركوع و سجود و صد چندان از اين ركوع و سجود در چه كسي محقق است؟ جز در مقام انسان كامل يعني حضرت امامعصر(عج) كه عين ركوع و سجود است، آيا ما بيچارگان وادي حيرت بايد از نزديكي به اين نوع ركوع و سجود همواره محروم باشيم، با اينهمه لطفي كه خداوند به بندگانش دارد؟ در اين حالت است كه با اميد فراوان روبهروي خود كسي را مييابيم كه تجسم عيني ركوع و سجود حقيقي است، اميدوارانه با توجه به ركوع و سجودش او را سلام ميدهيم و ميدانيم در همين رابطه به لطف الهي جواب سلام خود را دريافت ميكنيم و با نور ركوع و سجود آن حضرت ما نيز وارد ركوع و سجود حقيقي خواهيم شد، إنشاءالله. حالا ميفهمي چرا وقتي در سلامهاي قبل به حضرت سلام دادي، يكي از صفات آن حضرت را «والرحمةالواسعه» خواندي؟ چون از طريق اوست كه ما وارد رحمت واسعة ركوع و سجود حقيقي ميشويم. بعونالله وكرمه
-
RE: شرح زيارت آل يس
آينة نمايش توحيد
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ﴾
سلام بر تو هنگامي كه مشغول «لاالهالاالله» و «اللهاكبر» گفتن هستي!
عرضه ميداري؛ اگر «لاالهالاالله»گفتن نظر به يگانگي خدا انداختن است، آن «لاالهالاالله»، «لاالهالاالله» توست و اگر با «اللهاكبر» گفتن سراسر قلب را كبريايي حق پُر ميكند، آن «الله اكبر»، «الله اكبر»گفتن تو است. اي آرزوي ما! مگر ميشود نخواهيم كه سراسر عالم را حضور «الله» ببينيم و جانمان را سراسر در طلب حكم او قرار دهيم؟ مگر ميشود ما نخواهيم كه كبريايي حضرت حق سراسر وجود ما را در برگيرد و در هر چيز و هر كار با كبريايي او روبهرو شويم؟ معلوم است كه ميخواهيم. پس معلوم است تو را ميخواهيم، و سلام بر تو كه جلوة تامّ و تمام آروزي مايي! چقدر بابركت است اُنس با تو اي قلبِ سراسر مملوّ از توحيد و تكبير حضرت ربّ.
وقتي فهميدي «لاالهالاالله» گفتن و «الله اكبر» گفتن، چه غوغايي در قلب انسان به پا ميكند و وقتي فهميدي قلبي در صحنة عالم است كه تجسم عيني اين نوع «لاالهالاالله» و «الله اكبر»گفتن است و ميتواني بر اساس نظر به «لاالهالاالله» و «الله اكبر» بر او نظر كني، سلام خود را بر همين اساس بر آن حضرت عرضه ميداري و ميگويي؛ «السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ»، طوبي لك، طوبي لك.
-
RE: شرح زيارت آل يس
امام(عج) نمايش كاملترين حمد و استغفار
﴿السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ﴾
سلام بر تو هنگامي كه حمد ميكني و استغفار مينمايي!
آيا كسي كه درّ گرانبهايي را بيابد، ميتواند جهت دل را به جاي ديگر بيندازد؟ آيا گرانقدرتر از خدا با آن همه صفاتِ جمال و جلال ميتوان داشت؟ حال وصف زيباييهاي خدا و سير از اسمي از اسماء الهي به اسمي ديگر، كه همان «حمد الهي» است، موجب اُنس قلب با حق است. و «استغفار»، طلب تكميل فيض است تا اين رؤيت به بهترين نحو انجام شود و همواره انوار حق بر قلب انسانِ در حال حمد، يكي پس از ديگري تجلّي نمايد، حقيقت تامّ و تمام حمد و استغفار، امام عصر(عج) است، هركس ميخواهد از آنچنان حمد و استغفاري محروم نگردد، راه و رسمش توجّه به آن حضرت است و سلام بر آن حضرت با نظر به حمد و استغفار او، موجب جلب توجّه ايشان بر اساس همان حالت ميشود. گفت:
گرچه راهي است پر از بيم زما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي
و كسي واقف منزل است كه امام عصر(عج) را كه منزل حقيقي اين حالات و معارف است، يافته باشد و آن اجمال حمد و استغفار را كه خود ميشناسد به نحو كامل و بالفعل در وجود مقدس آن حضرت بنگرد و به آن مقام سلام دهد و اميد جوابي مناسب آن سلام داشته باشد، جوابي كه چون شنيد سراسر وجودش را حمد و استغفار حضرت ربالعالمين پركند.