حجاب در قرآن - صفحه 2
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

موضوع: حجاب در قرآن

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: حجاب در قرآن

    مساله پوشش وجه و كفين
    دراين باره، ميان فقها و مفسرين، اختلاف نظر است. عده‏اى قائل‏به وجوب پوشش صورت ودستهاودرمقابل، عده‏اى قائل‏به عدم‏وجوب پوشش شده‏اند. علاوه براين كه همه قائل شده‏اند كه‏پوشاندن آن بهتر است. اما هركدام براى نظريه خود، ادله‏اى ازآيات و روايات بيان كرده‏اندكه جهت تكميل‏بحث ارائه مى‏شود.
    ابتدا ادله قائلين به وجوب پوشش را بيان مى‏كنيم همراه باجوابى براى هركدام و بعد، ادله قائلين به عدم وجوب پوشش.

    ادله وجوب پوشش وجه و كفين
    اطلاق آيه غض «يغضوا من ابصارهم‏»مى‏فرمايد چشم فرو گيريد و نگاه نكنيد. اين كلام، اطلاق دارد ودر نتيجه، همه جاى بدن را مى‏گيرد از جمله، وجه و كفين را. بعدمى‏فرمايند: باالملازمه هرجايى از بدن را كه نبايد نگاه كرد زن‏لازم است‏بپوشاند از جمله، وجه و كفين را.

    دليل اول:
    اولا، آيه اطلاق ندارد وحذف متعلق هم‏دليل بر اطلاق نمى‏شود; چون متعلق معلوم بوده و حذف‏شده‏است وجود كلمه «من‏» شاهد بر عدم عموميت در متعلق‏است;چون تبعيضيه‏است. مرحوم آية‏الله حكيم(ره) مى‏فرمايند:«والامر بالغض لاعموم فى متعلقه وحذفه لا يقتضيه اذ حمله على‏العموم لكل شى‏ء ممتنع ولاسيما بملاحظه التعبير بقوله تعالىمن‏ابصارهم فان كلمه من ظاهره فى التبعيض والظاهر كونه يلحاظ‏المتعلق و تقدير كل شى من بدن المراة لاقرينة عليه بل‏المناسب‏جدابقرينة مابعده ان يكون متعلقه الفروج‏» (39) و مرحوم، علامه‏طباطبايى - رحمة‏الله‏عليه - نيز متعلق را فروج گرفته‏اند: «ويكون‏مدلول الايه هوالنهى عن النظر الى الفروج‏» (40) ثانيا: هيچ ملازمه‏اى‏بين حرمت نگاه و وجوب پوشاندن نيست. همان‏طورى كه‏عده‏اى از فقهاء فرموده‏اند، نگاه زن به بدن مرد حرام است ولى‏براى مرد پوشاندن واجب نيست.

    دليل دوم:
    «لايبدين زينتهن الاماظهر منها» مى‏فرمايند: اطلاق‏«لايبدين زينتهن‏» وجه و كفين را نيز مى‏گيرد كه جزو زينتهايى‏است كه نبايد آشكار شوند ومى‏گويند: منظور از استثناى‏«الاماظهر منها» هم، بدن نيست، بلكه منظور، لباس است;كمااين‏كه ابن مسعود گفته است.

    جواب:اولا، با وجود استثناى «الاماظهر منها» بلافاصله بعداز «لابيدين‏» اطلاقى منعقد نمى‏شود.
    ثانيا، قول ابن مسعودمعارض است‏با قول ابن عباس و ديگران.
    ثالثا: لازمه قول ابن‏مسعود، منقطع بودن استثناء ولغويت آن است; زيرا اگر بگويد:لباس را لازم نيست‏بپوشانيد، كلامى لغو است; چون قابل‏پوشاندن نبوده و دور لازم مى‏آيد. رابعا: روايات زيادى داريم‏مبنى براين‏كه منظور از استثناء وجه و كفين است كه روايات‏بعدا مى‏آيد.

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    Re: حجاب در قرآن

    دليل سوم:
    «لايبدين زينتهن الا لبعولتهن ....» مرحوم، آية الله خويى - رضوان الله عليه - براى اثبات وجوب پوشش وجه و كفين، به اين قسمت از آيه، استدلال كرده اند و فرموده اند:«هرچند از قسمت اول آيه، كه استثناء «الا ماظهر» دارد، وجوب پوشش كل بدن، غير از وجه و كفين و عدم وجوب پوشش وجه و كفين استفاده مى‏شود، ولى قسمت قبل، در مقام بيان حكم ظاهر شدن قسمتى از بدن است نه بيان حكم اظهار بدن براى ديگران و حكم اظهار بدن براى ديگران را قسمت دوم، يعنى‏«لايبدين زينتهن الا لبعولتهن‏» بيان مى‏كند كه مطلقا بدون هيچ استثنايى آيه كريمه مى‏فرمايد: جز براى شوهر... بدن را آشكار نكند.

    در نتيجه، در مقام اظهار براى ديگران، هيچ موضعى از بدن استثناء نشده است و فقط بعضى از افراد استثناء شده‏اند. پس تمام بدن حتى وجه و كفين، در مقابل مردان بايد پوشيده باشد. و اين كه قسمت اول كه همراه استثنا است فقط حكم ظهور فى حد نفسه را بيان مى‏كند و قسمت دوم، حكم اظهار براى ديگران را مى‏فرمايد: فعلبداءاگر متعلق آن بدون لام بيايد معناى آشكار نكردن در مقابل پوشاندن دارد و اگر متعلق آن همراه لام باشد معناى پوشاندن در مقابل ارائه به ديگران دارد لذا قسمت اول، معناى ظهور فى نفسه و قسمت دوم، معناى اظهار براى ديگران را دارد.

    «البداءبمعنى المظهور كما فى قوله تعالى بدت لهماسؤاتهماوالابداء بمعنى الاظهار فاذا كان متعلقا بثى و لم يكن متعديا يا للام يكون فى مقابل الستر واذا كان متعلقا باللام كان فى مقابل الاخفاء بمعنى الارائه والاعلام ومن هنايظهرمن آلايه الكريمه فان قوله عز وجل اولا«ولابيدين زينتهن الا ما ظهر منها» انما يعبد وجوب ستر البدن الذى هوموضع الزينه و حرمة كشفه ماعدا الوجه والكفين فى حين ان قوله ثانيا«ولابيدين زينتهن الا لبعوتهن‏» يفيد حرمة اظهار بدنها وجعل الغيرمطلعا عليه واراءته مطلقا من دون فرق بين الوجه واليدين (41)

    بعدا ايشان رواياتى را كه وجه و كفين را استثناء كرده توجيه مى‏كنند و تطبيق مى‏دهند بر نظر خودشان، مى‏فرمايند: رواياتى كه وجه كفين را استثناء كرده مربوط به همان قسمت اول آيه است كه خود آيه استنثادارد و رواياتى كه وجوب پوشش وجه وكفين رابيان مى‏كند. (42) مربوط به قسمت دوم آيه است.«فان هذه الايه تصدى لبيان حكمين،حكم الظهورفى نفسه عنداحتمال وجود ناظرمحترم وحكم الاظهارللغير عندالقطع بوجود ناظرمحترم والذى يطهران الروايات الوارده فى تفسير هذه الايه الكريمه تؤكد ماذكرناه من التفصيل فان بعضهانسال عن القسم الاول وبعضهاعن القسم الثانى‏». (43)

    جواب: اساس استدلال ايشان براين است كه معناى فعل‏«لايبدين‏» با آوردن و يا نياوردن لام تغيير مى‏كند در صورتى كه در مقام استعمال، غير از آن ممكن نيست; چون كه آيه، اولا،مى‏خواهد مقدارى ازبدن را كه حكم وجوبى پوشش دارد ومقدارى كه حكم وجوب پوشش ندارد بيان كند و در مقام تعرض به افراد ديگر نيست، لذا متعلق را همراه با لام نياورد وثانيا، مى‏خواهد حكم زن در مقابل ديگران را بيان كند، پس مجبور است متعلق را همراه لام بياورد. اما اين كه معناى فعل‏تغيير پيدا مى‏كند صرف استظهار است ودليلى ندارد. لغوى هم اين را نگفته‏است.

    ثالثا، حكم ظهور فى حد نفسه يا احتمال وجود ناظر محترم يعنى چه؟ اگر ناظر نيست كه اصلا حكم پوشش هم نيست و در صورت احتمال اگر احتمال عقلانى وقوى است كه مثل وجود ناظر است و حق ندارد خود را برهنه كند واگر احتمال غير عقلانى و ضعيف است مثل عدم وجودناظر است، پس دراين صورت، با معناى ايشان هيچ موردى براى قسمت اول آيه باقى نمى‏ماند. رابعا، توجيه روايات قرينه اى ندارد و صرف احتمال است.
    ویرایش توسط امیرحسین : 08-27-2013 در ساعت 09:14 PM

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    Re: حجاب در قرآن

    پاورقی ها :

    1- طبرسى، مجمع البيان، (طهران:العملية اسلاميه، 1383 ق)، ص 137;فيروزآبادى، قاموس المحى، (بى جا: موسسه الرسالة، 1407ه)، چ دوم،
    2- الزبيدى،تاج العروس،(بيروت:دارمكتبة الحياة،);آلوسى، روح المعانى،(بيروت: دار احياء التراث العربى،)،ج 18، ص 138
    3- فیروزآبادی، پیشین; جوهری، الصحاح، (بیروت: دارالعلم الهلایین، ); راغب اصفهانی، مفردات راغب، (بیروت: دارالمعرفة، )
    4- احمد بن فارس، مقايس اللغه،(مصر: شركت مكتبه، 1392 ق)،چ دوم،اصل يدل على تقنح فى الشى و من ذلك الفرجه
    5- مفردات راغب،پيشين:الفرج،الشق بين الشيئين و كنى به عن السواه
    6- الصحاح،پيشين:العورة سوءه الانسان وكل مايستحيامنه
    7- صحاح اللغه،پيشين;قاموس المحيط،پيشين
    8- طبرسى،پيشين; ج سوم،ص 148
    9- قاموس،پيشين;طبرسى،پيشين، ج چهارم، ص 138
    10- مقايس اللغه، پيشين;
    11- مفردات راغب، پيشين;
    12- طبرسى، پيشين; ج چهارم، ص 137
    13- محمدحسين طباطبايى(علامه)، الميزان، ج‏15، (قم: جامعه مدرسين،)، چ اول، ص 111
    14- حرعاملى،وسايل الشيعه،ج 14،(تهران:المكتبه الاسلاميه،1402)،باب 104،ح رابع، ص 138
    15- محمدحسين طباطبايى(علامه)،پيشين
    16- المراد يزنينهن مواضع الزينه لان اقمى، ينزين به كالقرط والسوارلايحرم ابداؤها فالمراد بابدادالمزينة ابداء مواضهاى البدن:محمدحسين طباطبايى، پيشين، ج 15، ص 115
    17- خويى(مرحوم آيت الله العظمى)،مستندالعروه،(منشور ات مدرسه دارالعلم،1367)،ص 37
    18- طبرسى،پيشين،ج چهارم،ص 137:مجزوم لانه جواب شرط مقدر...
    19- محمدحسين طباطبايى، پيشين، ج 15،ص‏111: والمقابله بين قوله «يعضوا من ابصارهم»«لايحفظوافروجهم»ي عطى ان المراد بحفظ الفروج سترها عن النظر لاحفظها عن الزنا و اللواطه.
    20- كلينى، اصول كافى جلد دوم، بيروت، دارصعبه،دارالتعارف، چ چهارم، ص 35، مجلسى (علامه) بحارالانوار، ج 101، (بيروت:داراحياءالتراث العربى، مؤسسه الفرفا)، ص 33
    21- حر عاملى، پيشين، ج 2،
    22- فقط ستروجه و كفين اختلافى است.
    23- حرعاملى،پيشين،ج 14،ص 42
    24 و25- نور:آيه 60 ;احزاب:آيه 60
    26- حرعاملى، ج 14،پيشين،حديث 1، ص 146
    26- حكيم (رحمة الله عليه)، مستمسك، ج 5،(قم: كتابخانه آية الله نجفى، 1406 ق)، ص 234
    27- ذكرالزينه دون مواقفهاللمبالغه - كشاف، ج 3،ص 230،لايظهرن مواضع الزينه،مجمع البيان،ج4، حلى، ص 138، والمراد بزيقهن مواضع الزينه،الميزان، ج 15، ص 11، فالروايات و ان كانت صريحه ان المراد بالزينه هو مواضعها، مستندالعروه، جزء 1 نكاح،ص 54
    28- بحار، پيشين، ج 101، ص 33
    29- وسايل، پيشين، ج 14،حديث 3، ص 146،
    30- وسايل،پيشين،باب 101،حديث 4، ص 146،
    31- روح المعانى، پيشين، ج 18، ص 141
    32- تبيان، پيشين، ج 7، ص 429
    33- مجمع البيان، پيشين، ج 4، ص 138
    34- الميزان، پيشين، ج 15، ص 111
    35- مستمسك، پيشين، ج 5، ص 243
    36- الميزان، پيشين، ج 15، ص 112
    37- مجمع البيان، پيشين، ج 4، ص 138
    38- مستمسك، پيشين، ج 5، ص 243
    39- الميزان، پيشين، ج 15، ص 111
    40- مستندالعروه، پيشين، جزء 1 نكاح، ص 55
    41- البته روايتى كه وجوب پوشش وجه و كفين را برساند نداريم اگر روايت فضيل كه عين روايت و معناى آن بعدا مى‏آيد و ايشان روايت را به صورتى معنا مى كند كه وجوب پوشش وجه و كفين از آن استفاده مى‏شود ديگران عمدتا به صورتى ديگر معنا كرده اند كه خود روايت دليل بر عدم وجوب است و ديگر روايت عورة بودن زن است كه اين روايت هم در مقام بيان كميت و كفيت پوشش نيست و مكاتبه صفار كه در مقام شهادت است نه مطلق.
    42- حر عاملى،پيشين،ج 14،باب 24.
    43- آيت الله بروجردى، نهاية التقرير فى الصلوة،ج1، ص 134
    ویرایش توسط امیرحسین : 08-27-2013 در ساعت 09:59 PM

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •