سوره نحل [16] - صفحه 4
صفحه 4 از 7 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 63

موضوع: سوره نحل [16]

  1. #31
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 69)- بعد دومين مأموريت زنبور عسل شروع مى‏شود چنانكه قرآن مى‏گويد: ما به او الهام كرديم كه: «سپس از تمام ثمرات تناول كن» (ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ).

    «و راههايى را كه پروردگارت براى تو تعيين كرده به راحتى بپيما» (فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا).

    سر انجام آخرين مرحله مأموريت آنها را (به صورت يك نتيجه) اين چنين بيان مى‏كند: «از درون زنبوران عسل نوشيدنى مخصوصى خارج مى‏شود كه رنگهاى مختلفى دارد» (يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ).

    رنگ عسل بر حسب آن كه بر چه گل و ثمره‏اى نشسته و از آن بهره گيرى كرده تفاوت مى‏كند.

    «در اين (شراب حلال) داروى شفابخش مهمى براى مردم است» (فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ).

    مى‏دانيم در گلها و گياهان، داروهاى حيات بخشى نهفته شده است و جالب اين كه دانشمندان از طريق تجربه به اين حقيقت رسيده‏اند كه زنبوران به هنگام ساختن عسل آن چنان ماهرانه عمل مى‏كنند كه خواص درمانى و دارويى گياهان كاملا به عسل منتقل شده و محفوظ مى‏ماند! «و در اين (ماجراى برنامه زندگى زنبوران عسل و ارمغانى كه آنها براى جهان انسانيت مى‏آورند، كه هم غذاست، هم شفا و هم درس زندگى) نشانه روشنى (از عظمت و قدرت پروردگار) است براى جمعيتى كه مى‏انديشند» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ).

    (آيه 70)- سر چشمه تفاوت روزيها: در اينجا مسأله اثبات خالق يكتا را تعقيب مى‏كند و آن از طريق دگرگونى و تغييرات نعمتها است كه از اختيار انسان بيرون است و نشان مى‏دهد از ناحيه ديگرى مقدر مى‏شود.

    نخست مى‏گويد: «و خداوند شما را آفريد» (وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ).

    «سپس روح شما را بطور كامل مى‏گيرد» و مرگتان فرا مى‏رسد (ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ).

    هم حيات از ناحيه اوست، و هم مرگ تا بدانيد اين شما نيستيد كه آفريننده مرگ و حياتيد.

    مقدار طول عمر شما نيز در اختيارتان نيست، بعضى در جوانى يا نزديك به پيرى از دنيا مى‏روند ولى «بعضى از شما به بالاترين و بدترين ساليان عمر (يعنى نهايت پيرى) باز مى‏گردند» (وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ).

    «و نتيجه اين عمر طولانى آن خواهد شد كه بعد از علم و دانش و آگاهى چيزى نخواهد دانست» و همه را به دست فراموشى مى‏سپارد (لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً).

    درست مانند آغاز عمر و سنين كودكى كه يك پارچه نسيان بود و فراموشكارى و ناآگاهى، آرى «خداوند آگاه و قادر است» (إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ).

    همه قدرتها در اختيار اوست و به هر مقدار كه صلاح بداند مى‏بخشد و به هر موقع كه لازم ببيند مى‏گيرد.

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-19-2013)

  3. #32
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 71)- در اين آيه نيز ادامه مى‏دهد كه حتى روزيهاى شما به دست شما نيست، «اين خداوند است كه بعضى از شما را بر بعض ديگرى از نظر روزى برترى مى‏دهد» (وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ).

    «اما آنها كه برترى يافته‏اند (به خاطر تنگ نظرى) حاضر نيستند از آنچه در اختيار دارند به بندگان مملوك خود بدهند (و آنها را در اموال خويش شريك سازند) تا آنها نيز با ايشان مساوى گردند» (فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلى‏ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَواءٌ).

    از اين آيه استفاده مى‏شود كه مسلمانان در محيط خانواده و در برابر زير دستان نبايد براى خود هيچ گونه فضيلت و امتيازى قائل شوند.

    اين تفاوت درآمدها از تفاوت استعدادهايى سر چشمه مى‏گيرد كه آن هم از مواهب الهى است، ممكن است در پاره‏اى از موارد اكتسابى باشد ولى در پاره‏اى از موارد نيز قطعا غير اكتسابى است، بنابراين حتى در يك جامعه سالم از نظر اقتصادى نيز تفاوت درآمدها غير قابل انكار است، ولى با اين حال آنچه پايه اصلى پيروزيها را تشكيل مى‏دهد تلاش و سعى و كوشش آدمى است.

    اما نبايد تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در راه ايجاد جامعه طبقاتى گردد.

    و به همين دليل در پايان آيه مى‏فرمايد: «آيا آنها نعمت خدا را انكار مى‏كنند» (أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ).

    اشاره به اين كه اين تفاوتها در صورت طبيعيش (نه صورت مصنوعى و ظالمانه) از نعمتهاى خداست كه براى حفظ نظام مجتمع بشرى و پرورش استعدادهاى مختلف ايجاد شده است.

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-19-2013)

  5. #33
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 72)- در اين آيه كه مانند دو آيه گذشته با كلمه «اللّه» شروع مى‏شود، و بيانگر نعمتهاى خداوند است، اشاره به مواهب او از نظر نيروهاى انسانى و معاونان و كمك كاران، و همچنين روزيهاى پاكيزه، مى‏كند و اين حلقه‏هاى سه‏گانه نعمت را كه در اين سه آيه ذكر شده تكميل مى‏نمايد.

    يعنى، از نظام حيات و مرگ، شروع كرده، سپس تفاوت روزيها و استعدادها را كه نظام «تنوع زندگى» است بيان مى‏كند، و با آيه مورد بحث كه ناظر به نظام تكثير مثل بشر، و روزيهاى پاكيزه است پايان مى‏گيرد.

    مى‏گويد: «خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد» (وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً).

    همسرانى كه هم مايه آرامش روح و جسمند و هم سبب بقاء نسل.

    لذا بلافاصله اضافه مى‏كند: «و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه‏ها قرار داد» (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً).

    سپس مى‏فرمايد: «و (خداوند) از پاكيزه‏ها به شما روزى داد» (وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ).

    و در پايان به عنوان يك نتيجه گيرى كلى از اين بحث مى‏گويد: آيا آنها با اين همه آثار عظمت و قدرت خدا كه مشاهده مى‏كنند، و اين همه مواهبى كه از ناحيه او به آنها ارزانى شده باز سراغ بتها مى‏روند «آيا به باطل ايمان مى‏آورند و نعمت خداوند را انكار مى‏كنند؟» (أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ).

    (آيه 73)- در تعقيب بحثهاى توحيدى گذشته، اين آيه، به مسأله شرك پرداخته و با لحنى پر از سرزنش و توبيخ مى‏گويد: «آنها غير از خدا، موجوداتى را مى‏پرستند كه هيچ رزقى را براى آنان از آسمانها و زمين در اختيار ندارند» (وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً).

    نه تنها مالك چيزى در اين زمينه نيستند، بلكه «توانايى (بر خلق و ايجاد و دسترسى به روزيها) نيز ندارند» (وَ لا يَسْتَطِيعُونَ).

    اشاره به اين كه مشركان به اين گمان به دنبال پرستش بتها مى‏رفتند كه آنها را در سرنوشت و سود و زيان خود، مؤثر مى‏پنداشتند.

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-19-2013)

  7. #34
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 74)- اين آيه به عنوان يك نتيجه گيرى مى‏گويد: اكنون كه چنين است «پس براى خدا امثال (و شبيه‏ها) قائل نشويد» (فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ).

    «چرا كه خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد» (إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ).

    جمله «فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ» اشاره به منطقى است كه مشركان عصر جاهلى داشته‏اند. آنها مى‏گفتند: ما اگر به سراغ بتها مى‏رويم به خاطر اين است كه ما شايسته پرستش خدا نيستيم بايد به سراغ بتها برويم كه آنها مقربان درگاه او هستند! خداوند همانند يك پادشاه بزرگ است كه وزراء و خاصان او به سراغ او مى‏روند، ولى توده مردم كه دسترسى به او ندارند به سراغ حواشى و خاصان و مقربانش خواهند رفت.

    قرآن در پاسخ آنها مى‏گويد: «براى خداوند مثال نزنيد» يعنى، مثالى كه متناسب با افكار محدود و موجودات «ممكن» و مملوّ از نقايص است.

    خدايى كه شما را دعوت به نيايش و سخن گفتن مستقيم با خودش كرده، و درهاى خانه‏اش را شب و روز به روى شما باز گذارده، اين خدا را نبايد به پادشاه جبار مستكبرى تشبيه كرد كه درون قصرش خزيده و جز عده معدودى، راه به درون خانه او ندارند.

    (آيه 75)- دو مثال زنده براى مؤمن و كافر! در تعقيب آيات گذشته كه از ايمان و كفر و مؤمنان و مشركان سخن مى‏گفت در اين آيه و آيه بعد با ذكر دو مثال زنده و روشن، حال اين دو گروه را مشخص مى‏كند:

    در نخستين مثال، «مشركان» را به برده مملوكى كه توانايى هيچ چيز را ندارد، و «مؤمنان» را به انسان غنى و بى‏نيازى كه از امكانات خود همگان را بهره‏مند مى‏سازد تشبيه مى‏كند، و مى‏گويد: «خداوند مثالى زده: برده مملوكى را كه قادر بر هيچ چيز نيست»! (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ).

    آرى! بنده بندگان خدا بودن، نتيجه‏اى جز اسارت و محدوديت از هر نظر نخواهد داشت.

    و در مقابل آن انسان با ايمانى را مثل زده، مى‏فرمايد: «و كسى كه از جانب خويش به او رزق حسن (و انواع روزيها و مواهب پاكيزه) بخشيده‏ايم» (وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً).

    «اين انسان (آزاده با داشتن امكانات فراوان) پنهان و آشكار از آنچه در اختيار دارد انفاق مى‏كند» (فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً).

    «آيا اين دو نفر يكسانند؟!» (هَلْ يَسْتَوُونَ). مسلما نه! بنابراين «همه حمد و ستايش مخصوص خداست» (الْحَمْدُ لِلَّهِ).

    خداوندى كه بنده‏اش آزاده و پرقدرت و پربخشش است، نه از آن بتها كه بندگانشان آن چنان ناتوان و محدود و بى‏قدرت و اسيرند! «ولى اكثر آنها (مشركان) نمى‏دانند» (بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ).

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-19-2013)

  9. #35
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 76)- دگر بار مثال گوياى ديگرى براى بندگان بت، و مؤمنان راستين مى‏زند و آنها را به ترتيب به گنگ مادر زادى كه در عين حال برده و ناتوان است، و يك انسان آزاده گويا كه دائما به عدل و داد دعوت مى‏كند و بر صراط مستقيم قرار دارد تشبيه نموده، مى‏فرمايد: «و خداوند دو مرد را مثل زده: كه يكى از آنها گنگ مادرزاد است و قادر بر هيچ كارى نيست» (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ).

    «و او (در عين برده بودن) سربارى است براى مولا و صاحبش» (وَ هُوَ كَلٌّ عَلى‏ مَوْلاهُ).

    به همين دليل «او را به دنبال هر كارى بفرستد خوب انجام نمى‏دهد» (أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ).

    به اين ترتيب او داراى چهار صفت كاملا منفى است: گنگ مادرزاد بودن، ناتوانى مطلق، سربار صاحبش بودن، و هنگامى كه به دنبال كارى فرستاده شود، هيچ گام مثبتى بر نخواهد داشت.

    «آيا چنين انسانى با آن كس كه (زبان گويا و فصيح دارد، و) مرتبا امر به عدل و داد مى‏كند، و بر جاده صاف، و راه راست قرار دارد، مساوى است»؟! (هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ).

    (آيه 77)- و از آنجا كه غالبا ديده‏ايم قرآن، بحثهاى مربوط به توحيد و مبارزه با شرك را با مسائل مربوط به معاد و دادگاه بزرگ قيامت مى‏آميزد، در اينجا نيز بعد از گفتارى كه در آيات قبل در زمينه شرك و توحيد گذشت، به سراغ معاد مى‏رود و به پاسخ قسمتى از ايرادات مشركان- كه مى‏گفتند: هنگامى كه ما مرديم و ذرات خاك ما در هر گوشه‏اى پراكنده شد، چه كسى از آنها آگاهى دارد كه جمع آوريشان كند؟

    و سپس پرونده آنها را مورد رسيدگى قرار دهد- پرداخته، نخست مى‏گويد: «غيب آسمانها و زمين را مخصوص خداست» و او همه را مى‏داند (وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

    سپس اضافه مى‏كند: «و امر قيامت (به قدرى نزديك و آسان است) درست همانند چشم بر هم زدن و يا از آن هم نزديكتر»! (وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ).

    اين دو جمله اشاره‏اى است زنده و گويا به قدرت بى‏انتهاى خداوند مخصوصا در زمينه مسأله معاد و رستاخيز انسانها، لذا در پايان آيه مى‏فرمايد: «چون خدا بر هر چيزى تواناست» (إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ).

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-19-2013)

  11. #36
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 78)- انواع نعمتهاى مادى و معنوى: بار ديگر قرآن به عنوان يك درس توحيد و خداشناسى به مسأله نعمتهاى گوناگون پروردگار باز مى‏گردد، و در اين بخش از نعمتها نخست به نعمت علم و دانش و ابزار شناخت اشاره كرده، مى‏گويد: «و خداوند شما را از شكم مادرانتان بيرون فرستاد در حالى كه هيچ نمى‏دانستيد» (وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً).

    البته در آن محيط محدود و تاريك و وابسته، اين جهل و بى‏خبرى قابل تحمل بود، ولى به هنگامى كه در فراخناى اين عالم پهناور گام گذارديد، ديگر ادامه آن جهل امكان پذير نبود، لذا ابزار درك حقايق و شناخت موجودات، يعنى، «گوش و چشم و عقل در اختيار شما گذارد» (وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ).

    تا حقايق هستى، و اين نعمتهاى بزرگ را درك كنيد، و حس شكرگزارى شما در برابر بخشنده اين همه موهبت تحريك گردد «شايد شكر او را به جاى آوريد» (لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).

    (آيه 79)- در اين آيه اسرار عظمت خدا را در پهنه هستى همچنان ادامه مى‏دهد، و مى‏گويد: «آيا آنها به پرندگانى كه بر فراز آسمان حركت دارند نظر نيفكندند»؟ (أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ).

    و از آنجا كه طبيعت اجسام، جذب شدن به سوى زمين است، حركت پرندگان در بالاى زمين را با عنوان مسخرات (تسخير شده‏ها) بيان كرده است.

    سپس اضافه مى‏كند: «هيچ كس جز خدا آنها را (اين چنين) نگه نمى‏دارد» (ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ).

    درست است كه خاصيت طبيعى بالها و عضلاتى كه در آن آفريده شده و شكل مخصوص پرندگان و ويژگيهايى كه در هوا موجود است، دست به دست هم داده و به پرندگان امكان پرواز مى‏دهند، ولى چه كسى- جز خداى عليم و قدير- اين شكل و خواص را آفريده؟

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «در اين امر نشانه‏هايى است (از عظمت و قدرت خدا) براى كسانى كه ايمان دارند» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ).

    يعنى، با چشم كنجكاو و حقيقت جو، اين امور را مى‏نگرند و به تجزيه و تحليل آن مى‏پردازند و در پرتو آن ايمانشان قويتر و راسختر مى‏گردد.

  12. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-20-2013)

  13. #37
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 80)- در اين آيه نيز مسأله بيان نعمتها ادامه يافته، مى‏فرمايد:

    «و خداوند براى شما از خانه‏هايتان محل سكونت قرار داد» (وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً).

    و حقا نعمت «مسكن» از مهمترين نعمتهايى است كه تا آن نباشد، بقيه گوارا نخواهد بود.

    و به دنبال ذكر خانه‏هاى ثابت سخن از خانه‏هاى سيّار به ميان آورده، مى‏گويد: «و خداوند براى شما از پوست چهارپايان خانه‏هايى قرار داد» (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً).

    خانه‏هايى كه بسيار سبك و كم وزن است «و به هنگام كوچ كردن و موقع اقامت به آسانى آن را جابه‏جا مى‏كنيد» (تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ).

    «علاوه بر اين از پشمها و كركها و موهاى اين چهارپايان (براى شما) اثاث و متاع و وسائل مختلف زندگى تا زمان معينى قرار داد» (وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى‏ حِينٍ).

    ذكر دو تعبير «أَثاثاً» و «مَتاعاً» پشت سر هم ممكن است اشاره به اين باشد كه شما مى‏توانيد از پشم و كرك و موى چهارپايان، وسائل زيادى براى خانه‏هاى خود فراهم سازيد و از آن متمتع گرديد.

    (آيه 81)- سايه‏ها، مسكنها و پوششها: سپس به سراغ يكى ديگر از نعمتهاى الهى رفته، مى‏گويد: «و خداوند از آنچه آفريده است سايه‏هايى براى شما قرار داد» (وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالًا).

    «و از كوهها، براى شما پناهگاههاى قرار داد» (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً).

    ذكر نعمت «سايه‏ها» و «پناهگاههاى كوهستانى» پس از ذكر نعمت «خانه‏ها» و «خيمه‏ها» كه در آيه قبل گذشت گويا اشاره به اين است كه انسانها از سه گروه خارج نيستند: گروهى در شهرها و آباديها زندگى مى‏كنند و از خانه‏ها بهره مى‏گيرند، گروهى ديگر كه در سفرند و خيمه با خود دارند از خيمه‏ها استفاده مى‏كنند، اما خداوند گروه سوم يعنى، مسافرانى كه حتى خيمه با خود ندارند، محروم نگذاشته، و در مسير راه پناهگاههايى براى آنها تهيه ديده است.

    سپس در تعقيب اين سايبانهاى طبيعى و مصنوعى به سراغ پوششهاى تن انسان مى‏رود و مى‏گويد: «خداوند براى شما پيراهنهايى قرار داد كه شما را از گرما حفظ مى‏كند» (وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ).

    «و (همچنين) پيراهنهايى كه به هنگام جنگ، حافظ شماست» (وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ).

    البته پوشش و لباس فايده‏اش تنها اين نيست كه انسان را از گرما و سرما حفظ كند، بلكه هم شكوهى است براى انسان و هم در برابر بسيارى از خطراتى كه متوجه جسم او مى‏شود لباس يك وسيله دفاعى است.

    در پايان آيه به عنوان يك تذكر و هشدار مى‏گويد: «اين گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام مى‏كند شايد در برابر فرمان او تسليم شويد» (كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ).

    اين طبيعى است كه انسان با بررسى نعمتهاى مختلفى كه وجودش را احاطه كرده بى‏اختيار به ياد آفريننده نعمتها مى‏افتد.

  14. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-20-2013)

  15. #38
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 82)- بعد از ذكر اين نعمتهاى آشكار و نهان مى‏فرمايد: «با اين همه اگر آنها روى برتابند (و تسليم دعوت حق نشوند، نگران مباش) چرا كه وظيفه تو فقط ابلاغ آشكار است» (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ).

    اين جمله در حقيقت، براى دلدارى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و تسلى خاطر اوست.

    (آيه 83)- و براى تكميل اين گفتار اضافه مى‏كند كه: «آنان نعمت خدا را مى‏شناسند (و به ابعاد آن آشنا هستند و به عمقش پى برده‏اند) ولى با اين حال باز انكار مى‏كنند» (يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها).

    بنابراين، دليل كفر آنها را در عدم آگاهى نبايد جستجو كرد، بلكه عامل اين كفر را در صفات زشت ديگر آنها كه سدّ راه ايمانشان شده است بايد يافت.

    و شايد به همين دليل در پايان آيه اضافه مى‏كند: «و اكثر آنها كافرند» (وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ).

    (آيه 84)- آنجا كه تمام درها به روى بدكاران بسته مى‏شود! در تعقيب آيات گذشته كه واكنش نادرست منكران حق را در برابر نعمتهاى گوناگون پروردگار بيان مى‏كرد، در اينجا به گوشه‏اى از مجازاتهاى دردناك آنها در جهان ديگر اشاره مى‏كند.

    نخست مى‏گويد: «و به خاطر بياوريد روزى را كه ما از هر امتى گواهى (بر آنها) مبعوث مى‏كنيم» (وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً).

    سپس اضافه مى‏كند كه در آن دادگاه «اجازه سخن گفتن به كافران داده نمى‏شود» (ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا).

    آيا ممكن است خداوند اجازه دفاع به مجرمى ندهد؟ آرى! در آنجا نياز به سخن گفتن با زبان نيست! دست و پا و گوش و چشم و پوست بدن و حتى زمينى كه انسان بر آن گناه يا ثواب كرده است، گواهى مى‏دهند بنابراين، نوبت به زبان نمى‏رسد.

    نه تنها به آنها اجازه سخن گفتن داده نمى‏شود بلكه «توانايى بر جبران و اصلاح و تقاضاى عفو نيز ندارند» (وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ).

    چرا كه آنجا كه سراى برخورد با نتيجه‏ها و بازتابهاى عمل است نه جاى انجام عمل و يا جبران و اصلاح.

    (آيه 85)- در اين آيه اضافه مى‏كند اين ظالمان ستم پيشه هنگامى كه از مرحله حساب گذشته و در برابر عذاب الهى قرار گرفتند گاهى تقاضاى تخفيف و گاهى تقاضاى مهلت مى‏كنند، اما «هنگامى كه ظالمان مجازات را ببينند نه به آنها تخفيف عذاب داده مى‏شود و نه مهلت» (وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ).

  16. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-20-2013)

  17. #39
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 86)- در اين آيه همچنان، سخن از آينده شوم مشركان، به خاطر پرستيدن بتها است، مى‏فرمايد، در صحنه قيامت كه معبودهاى ساختگى و انسانهايى كه همچون بت پرستش مى‏شدند در كنار پرستش كنندگان قرار مى‏گيرند، «و هنگامى كه مشركان معبودهايى را كه همتاى خدا قرار دادند مى‏بينند، مى‏گويند:

    «پروردگارا! اينها همتايانى هستند كه ما به جاى تو آنها را مى‏خوانديم»! (وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكاءَهُمْ قالُوا رَبَّنا هؤُلاءِ شُرَكاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوا مِنْ دُونِكَ).

    اين معبودان نيز، ما را در اين كار وسوسه كردند و در حقيقت شريك جرم ما بودند، بنابراين، سهمى از عذاب و مجازات ما را براى آنها قرار ده.

    «و در اين هنگام (به فرمان خدا) معبودان (به سخن در مى‏آيند و) آنها مى‏گويند: شما قطعا دروغگو هستيد»! (فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكاذِبُونَ).

    ما نه شريك خدا بوديم و نه شما را وسوسه كرديم و نه محكوم به پذيرش بخشى از مجازاتتان هستيم.

    (آيه 87)- در اين آيه اضافه مى‏كند كه بعد از اين سخن و شنيدن پاسخ «همگى در پيشگاه خدا اظهار تسليم مى‏كنند» (وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ). و غرور و نخوت و تعصبهاى كوركورانه اين عابدان نادان با ديدن چهره حق كنار مى‏رود و سر تعظيم در پيشگاهش فرود مى‏آورند و (در اين هنگام) تمام آنچه را (نسبت به خدا) دروغ مى‏بستند، گم و نابود مى‏شود»! (وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ).

    هم نسبت دروغين شريك خدا بودن، محو و بى‏رنگ مى‏شود، و هم پندار شفاعت بتها در پيشگاه خدا، بلكه همانها آتشگيره‏هاى دوزخ مى‏شوند و به جان پرستش كنندگانشان مى‏افتند!

  18. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-20-2013)

  19. #40
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 88)- تا اينجا بيان حال مشركان گمراهى بود كه در شرك و انحراف خود غوطه‏ور بودند، بى‏آنكه ديگرى را به اين راه بخوانند، سپس حال كسانى را بيان مى‏كند كه در عين گمراهى به گمراه ساختن ديگران نيز اصرار دارند، مى‏فرمايد:

    «كسانى كه كافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند، مجازاتى مافوق مجازات كفرشان بر آنها مى‏افزاييم در برابر آنچه فساد مى‏كردند» (الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ بِما كانُوا يُفْسِدُونَ). چرا كه عامل فساد در روى زمين و گمراهى خلق خدا، و مانع از پيمودن راه حق شدند.

    در حديث مشهورى مى‏خوانيم: «هر كس سنت نيكى بگذارد، پاداش كسانى كه به آن عمل كنند براى او هست بى‏آنكه از پاداش آنها كاسته شود، و هر كس سنت بدى بگذارد، گناه همه كسانى كه به آن عمل مى‏كنند بر او نوشته مى‏شود، بى‏آنكه از گناه آنها چيزى كاسته شود».

    (آيه 89)- سپس به دنبال سخنى كه از وجود «گواه» در هر امتى در چند آيه قبل به ميان آمد مجددا به سراغ آن بحث با توضيح بيشترى مى‏رود، مى‏گويد: «و به خاطر بياوريد آن روز را كه ما از ميان هر امتى گواهى از خود آنها بر آنها مبعوث مى‏كنيم» (وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ).

    گرچه اين حكم عام شامل مسلمانان و پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله نيز مى‏شود، ولى براى تأكيد بيشتر خصوصا آن را مطرح كرده، مى‏فرمايد: «و ما تو را شاهد و گواه بر اين گروه مسلمانان قرار مى‏دهيم» (وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلى‏ هؤُلاءِ).

    و از آنجا كه قرار دادن شهيد و گواه فرع بر اين است كه قبلا برنامه كامل و جامعى در اختيار افراد قرار داده شده باشد، بطورى كه حجت بر همگى تمام شود، تا به دنبال آن، مسأله نظارت و مراقبت مفهوم صحيحى پيدا كند، لذا بلافاصله مى‏گويد: «و ما اين كتاب آسمانى (قرآن) را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز است» (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ).

    «و هم هدايت است و هم رحمت، و هم مايه بشارت براى همه مسلمانان جهان» (وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِينَ).

  20. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-20-2013)

صفحه 4 از 7 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •