به نام خدا


بشر در چندين قرن اخير، براي آسايش تن، هر چه فرمول اقتصادي و سياسي و هر چه امكانات علمي و تكنيكي در اختيار داشته، به استخدام در آورده است تا شايد بتواند آسايش اين جهاني انسان را بدو باز گرداند.
حال آن كه او، پس از اين همه تلاش، هيچ گونه آرامشي در خود نمي‏يابد. جهان را تنگ و تاريك و سرد مي‏بيند و در آن احساس حقارت و پوچي مي‏كند و اين حالت به اعتقاد منتقدان درون اين نظام (انسان محوري و انسان‏مداري)، جز به نابودي انسان نمي‏انجامد.

اما در مدينه فاضله اسلامي، تنها سخن از آسايش تن و وفور ثروت و رفاه مادي نيست؛ بلكه در تصوير مهندسان اين مدينه فاضله، انسان موجودي است داراي ابعاد مختلف كه تكامل و رشد او در گرو رشد متوازن تمامي آن ابعاد است.
مدينه فاضله و بهشت زميني موعود، تحقق نمي‏يابد؛ مگر آن كه بارقه‏اي از آسمان در آن حلول كند.

تربيت و پرورش روح انسان‏ها و توجه به اخلاق و فضايل معنوي - كه از اساسي‏ ترين برنامه ‏هاي ظهور است - در همين راستا معنا مي‏يابد.
مدينه فاضله در عين اين كه شهر عدالت است، شهر رفاه، امنيت، تربيت، سجايا و فضايل انساني نيز هست. در آن محيط، انسان‏هاي صالح تربيت مي‏يابند تا جامعه ه‏اي آرماني و صالح بنا نهند.
انسان‏ها علاوه بر دستيابي به غناي مالي، از غناي قلبي و روحي نيز بهره‏مند خواهند شد و در كنار اتمام نعمت و وفور ثروت، به اِكمال اخلاق و فضيلت‏هاي انساني نيز راه خواهند يافت.

كينه‏ هاي اخلاقي از قلب‏ها ريشه كن مي‏گردد.
دروغ، تزوير و نامردمي، در روابط اجتماعي، جاي خود را به يك رويي و يك رنگي مي‏بخشد.

در واقع، در چنين بستري رفاه و عدالت و امنيت نيز معنا پيدا مي‏كند و حقيقت خويش را باز مي‏يابد.

جز با اين نگرش همه جانبه به انسان و در كنار هم چيدن اجزاي حقيقي او نمي‏توان به تعبير رؤياي هميشگي انسان در تأسيس مدينه فاضله انساني دست يافت.

ياعلي.