آیا امام زمان علیه السلام دارای زن و فرزند هستند؟ - صفحه 2
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20

موضوع: آیا امام زمان علیه السلام دارای زن و فرزند هستند؟

  1. #11
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    امّا دلیل أوّل که براى ازدواج آن حضرت به استحباب شرعى ازدواج، و سنّت بودن آن استدلال شده بود، دلیل محکم و قابل قبولى است، چون مقتضى موجود است، اگر چه زمان استنتاج هنوز نرسیده، و زود است تا قضاوت قطعى بشود، چرا که باید دیدگاه مقابل را نیز بررسى کرد و از نبودن مانع و یا وجود امرى مهمتر از ازدواج نیز مطمئن شد.

    آیا ازدواج امام (علیه السلام) با فلسفه غیبت سازگارى دارد؟

    ـ نظریه دوّم:
    برخى معتقدند که اساساً آن حضرت ازدواج نکرده است.

    و تنها دلیل آنان این است که:

    ازدواج امام (علیه السلام) با فلسفه غیبت سازگارى ندارد، زیرا لازمه ازدواج داشتن همسر و فرزند است، و این امر باعث می شود که حضرت شناخته شده و اسرارش فاش شود.

    و از سوى دیگر غیبت به معناى خفاى شخص است، یعنى ناشناس بودن نه نامرئى بودن، در حالى که با ازدواج کردن شناخته می شود، و حداقلّ شناخته شدن شناسایى وى توسط همسرش می باشد.

    امّا فلسفه غیبت بنا بر آنچه در روایات آمده است خوف از کشته شدن است، امام صادق (علیه السلام) درباره آن حضرت می فرماید: «براى غلام (مهدى علیه السلام) غیبتى است قبل از این که قیام کند، شخصى پرسید: براى چه؟ فرمود: می ترسد. سپس با دست مبارکش به شکمش اشاره کرد.» [46]

    مقصود امام صادق (علیه السلام) از این حرکت احتمال کشته شدن آن حضرت است، و همچنین از امام سجّاد (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «در قائم ما سنّت هایى از پیامبران گذشته وجود دارد... و سنّتى که از موسى (علیه السلام) در او هست، خوف و غیبت است.» [47]

    بنابراین، فلسفه ى غیبت، دورى و پنهان بودن از مردم است تا این که صدمه و گزندى به او نرسد، و از شرّ دشمنان در امان بوده و هر چیزى که خلاف آن باشد، بر آن حضرت روا نیست، و ازدواج با این امر و فلسفه منافات دارد.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  2. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-08-2012)

  3. #12
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    در نتیجه می توان گفت: ازدواج کردن امرى است مستحب و پسندیده و مهمّ، و حفظ اسرار و پنهان زیستى و حفظ جان از گزند دشمنان امرى است اهمّ و مهم تر، و هر گاه امرى دائر شود بین مهمّ و اهمّ، عقل اهم را برمی گزیند.

    به عبارت دیگر مصلحت اهمّ و فلسفه غیبت بیشتر است از مصلحت ازدواج، لذا فلسفه غیبت مانعى است براى ازدواج و می تواند از فعلیّت ازدواج جلوگیرى کند، و حال که ازدواج مانع دارد، ازدواج نکردن آن حضرت نمی تواند به عنوان اعراض از سنّت تلّقى شود، چون که وى اعراض نکرده، بلکه امر اهمّ را اختیار کرده است.

    ـ نقد و بررسى:

    با عنایت به دلیل فوق ممکن است برخى در مقام جواب بگویند: پنهان زیستى و خوف آن حضرت از کشته شدن مانع از ازدواج نمی تواند باشد، زیرا در روایات موارد دیگرى نیز وجود دارند که به عنوان فلسفه ى غیبت شناخته می شوند، مانند:

    الف) به دنیا آمدن مؤمنانى که در صلب افراد کافر هستند، درباره این مطلب امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «قائم ما اهل بیت تا تمام کسانى که (مؤمنان) در اصلاب پدران خود به ودیعت نهاده شده اند، خارج نشوند ظهور نخواهد کرد، و هنگامی که همه خارج شدند آن حضرت بر دشمنان خدا پیروز شده و آنها را می کشد.» [48]

    ب) امتحان الهى: امام کاظم (علیه السلام) به برادرش على بن جعفر فرمود: «براى صاحب این امر (امام مهدى علیه السلام) غیبتى است، که عدّه اى از معتقدین به وى برمی گردند، این غیبت محنت و سختى از طرف خداوند است که با آن خلقش را امتحان می کند.» [49]
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  4. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-08-2012)

  5. #13
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    ج) سرّى از اسرار الهى: در روایتى از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده است: «صاحب این امر غیبتى دارد که گریزى از آن نیست... راوى پرسید: چرا؟ فرمود: به دلیل امرى که ما اجازه بازگو کردنش را نداریم. راوى پرسید: پس حکمت غیبت او چیست؟ فرمود: همان حکمتى که در غیبت حجّت هاى دیگر خداوند بوده است که پس از ظهورش کشف خواهد شد، همان طور که فلسفه کارهاى خضر نبى (علیه السلام) براى موسى (علیه السلام) تا هنگام جدایى آنها کشف نشد، سپس امام فرمود: اى پسر فضل! این امر از امور خداوند و از اسرار الهى و غیبى از غیب هاى خداست.» [50]

    با توجّه به موارد مذکور، و موارد دیگرى که به عنوان فلسفه غیبت شمرده شده است، نمی توان فلسفه غیبت را فقط در خوف از کشته شدن دانست که با ازدواج آن حضرت منافات داشته باشد، شهید سیّد محمّد صدر در این رابطه می نویسد: «اگر بپذیریم که غیبت آن حضرت به معناى مخفى شدن شخص وى است بدین معنا که جسم مبارک او از دیدهها مخفى شده و با اینکه میان انبوه جمعیّت بوده و آنها را میبیند اما آنها او را نمیبینند، در این صورت باید گفت آن حضرت ازدواج نکرده و تا زمان ظهور مجرّد خواهد بود.

    و این مسأله هیچ بعدى هم ندارد زیرا هر چیزى که با غیبت در تضادّ باشد و آن حضرت را با خطر مواجه کند بر وى جایز نیست، چرا که ازدواج باعث کشف شدن امر آن حضرت میگردد.

    علاوه بر آن براى ازدواج لزوماً باید آن حضرت ظاهر شده و در معرض دید مردم قرار گردد، و این همان چیزى است که باید از آن اجتناب کند.

    و این فرض که فقط براى همسر خود آشکار شود، اگر چه عقلا ممکن است ولى فرض آن بسیار بعید است بلکه فرض باطلى است، زیرا چنین زنى با خصوصیات خاصّ به طورى که امام(علیه السلام)هویّت واقعى خود را از او مخفى نکند، و هیچ خطرى هم از ناحیهى او متوجّه امام(علیه السلام) نباشد، چنین زنى بین زنان عالم یافت نمیشود، چه رسد به اینکه بگوییم در هر عصرى چنین زنى وجود دارد

    امّا اگر غیبت را به معناى پنهان بودن و پوشیدگى عنوان آن حضرت بدانیم بدین معنا که او به صورت ناشناس در بین مردم زندگى میکند، در این صورت هیچ اصطکاکى با ازدواج ندارد و از آسانترین کارهاست، زیرا ازدواج به صورت ناشناس صورت گرفته و همسر وى نیز در طول عمر خود بر هویت واقعى او آگاه نخواهد شد، و اگر به علّت عدم مشاهده پیرى در چهرهى آن حضرت به هویت وى گمانى برد، حضرت او را طلاق داده و یا در شهرى دیگر، دورِ جدیدى از زندگى خود را آغاز کرده و دوباره ازدواج میکند .
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  6. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-08-2012)

  7. #14
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    سپس شهید صدر میگوید: «حال که ثابت شد که ازدواج آن حضرت در عصر غیبت ممکن است، امکان دارد بگوئیم این امر تحقّق یافته است، چون مهدى(علیه السلام) به تبعیّت از سنّت اسلامی سزاوارتر است، خصوصاً اگر معتقد شدیم که معصوم تا جایى که ممکن است به مستحبّات عمل کرده و مکروهات را ترک می کند.

    بنابراین التزام به این که ازدواج وى در عصر غیبت ممکن است در اعتقاد به آنکافى است» [51].

    با عنایت و دقّت در دلیل قائلین به ازدواج نکردن آن حضرت و جواب مذکور، و کلام شهید سیّد محمّد صدر نکاتى قابل تأمّل است. از جمله:

    1 . مواردى که به عنوان فلسفه ى غیبت از روایات قابل استفاده است که به چند نمونه ى آن اشاره شد، در عرض یکدیگر نیستند، به این معنا که اگر غیبت براى امتحان باشد، دیگر مسأله ى خوف و ترس از کشته شدن در آن نیست. بلکه اینها در طول یکدیگرند، لذا نمیتوان با بیان موارد دیگر فلسفه غیبت قائل به ازدواج امام(علیه السلام) شد. چون در عین این که غیبت براى ترس از کشته شدن است، براى امتحان کردن بندگان و معتقدین به آن حضرت نیز میباشد، که این هم جاى استبعاد ندارد، به عبارت دیگر فرضیّه ترس از کشته شدن در تمام موارد دیگر نیز جارى است.

    2 . سخن شهید صدر در معناى غیبت به دو صورت ناشناسى (مردم او را میبینند ولى نمیشناسند) و ناپیدایى (جسم و شخص او دیده نمیشود) و بنا کردن مسأله ى ازدواج را بر ناشناسى، سخن جامع و فراگیرى نیست، چون نمیتوانیم به ناشناسى به تنهایى و یا به ناپیدایى آن حضرت قطع پیدا کنیم، چرا که ممکن است آن حضرت گاهى ناشناس باشد و گاهى ناپیدا، همانطور که این برداشت از روایات نیز قابل استفاده است.[52]

    3 . شهید صدر معتقد است زنى که لیاقت و شایستگى و به اصطلاح هم کفو آن حضرت باشد در عالم وجود ندارد، صدور این سخن از ایشان جاى تعجب است، چرا که زنان شایسته و بایسته با فضائل اخلاقى و معنوى بالا در هر دورهاى وجود داشته و هست، زنانى همچون حضرت مریم(علیها السلام) و آسیه همسر فرعون که در قرآن کریم الگوى دیگران شمرده شده اند [53] و یا مانند حضرت خدیجه همسر پیامبر گرامی اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) بوده اند و هستند، و از سوى دیگر در روایات وارده در شأن و خصوصیات اصحاب و یاران خاصّ امام زمان(علیه السلام) آمده است که پنجاه نفر آنان زن میباشند.[54]
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  8. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (09-03-2012)

  9. #15
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    4 . به نظر میرسد که ازدواج آن حضرت به صورت ناپیدایى امرى ممکن باشد برخلاف شهید صدر که آن را غیر ممکن میداند، زیرا ناپیدایى امرى همیشگى براى امام(علیه السلام) نیست، و از سوى دیگر همانطور که براى همراهان و خواصّ غائب نیست [55] براى همسر خود نیز میتواند غائب نباشد.

    ـ نتیجه گیرى:

    کسانى که می گویند حضرت مهدى(علیه السلام) ازدواج نکرده است، تنها دلیلشان فلسفه ى غیبت است، که آنهم ترس از کشته شدن و افشاء سرّ امام است.

    ولى با توجّه به موارد دیگر در فلسفه ى غیبت که در طول یکدیگر بودند نه در عرض، این امر نمیتواند مانع ازدواج آن حضرت باشد، گرچه در این بحث فقط به عدم اثبات مانع پرداخته شده است. چون اثبات عدم المانع نیاز به اطلاعاتى کافى و جامع و احاطه ى کامل بر زندگى شخصى آن حضرت دارد، و این نیز در حدّ توان ما نیست.

    از سوى دیگر در مباحث تحقیقى و علمی نیاز به دلیل داریم، و براساس مدارک و ظواهر به نتیجه میرسیم، بنابراین، گرچه با وجود این گونه مدارک، ازدواج آن حضرت امرى ممکن است، ولى نمیتوانیم با قطع و یقین به آن حکم کنیم، همانطور که نمیتوانیم به عدم ازدواج قطع پیدا کنیم.

    آیا سکوت بهتر نیست؟
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  10. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (09-03-2012)

  11. #16
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    ـ نظریّه سوّم:

    گروهى دیگر می گویند نباید به اینگونه مباحث پرداخت و نهایتاً باید توقّف کرد، و در جواب این نوع سؤالات کلمه «نمیدانم» و «نمیدانیم» را بر زبان جارى می کنند، چرا که اصل ازدواج یا عدم ازدواج حضرت جزء اعتقادات ما نیست، زیرا در مباحث اعتقادى ما نیامده است که باید معتقد شویم به امام زمانى که ازدواج کرده یا نکرده است، این نوع موضوعات از مسائل شخصى است که معمولا در روایات نیامده و کسى هم به آن نپرداخته است، حتّى امام عسکرى(علیه السلام) نیز در رابطه با ازدواج فرزندش چیزى نفرموده است.

    نگاه اجمالى به تاریخ غیبت صغرى و کبرى حاکى از وجود نداشتن چنین مسائلى است، و حتّى کسانى که توفیق لیاقت ملاقات با آن حضرت را یافتهاند، هیچگونه سؤالى درباره ازدواج آن حضرت از آنها صادر نشده است، و غالباً به دلیل مشکلات فراوان یا نیازهاى مادّى و معنوى و یا پرسیدن مسائل علمی از این گونه سؤالات غافل بودهاند، گرچه اساساً سؤال نکردن از ازدواج طبیعى است چرا که خیلى اوقات پیش میآید که سالها با اشخاص و دوستان زیادى آشنا هستیم ولى لزومی نمیبینیم که از زندگى شخصى او سؤال کنیم، مثلا بگوییم آیا همسر دارید؟ اگر دارید دختر چه کسى است؟ آیا فرزند دارید؟ جنسیّت آنها چیست؟ و... لذا اساساً لزومی ندارد که از این گونه امور مطّلع شویم و این مسائل در زندگى ما نیز هیچ تاثیرى ندارد، و به دلیل اطّلاع نداشتن مورد مؤاخذه قرار نمیگیریم.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  12. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (09-03-2012)

  13. #17
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    ـ نقد و بررسى:

    درست است که اینگونه مسائل جنبه شخصى دارند، و دانستن یا ندانستن آن تأثیرى در زندگى ما ندارد، ولى امامان ما مانند انسانهاى عادى نبوده اند که بىتفاوت از کنارشان بگذریم، زیرا آنها هادیان و رهبران دینى و اجتماعى مردم هستند که طبق نصوص متعدّد از آیات و روایات، داراى مقام عصمت و مصونیّت از خطا و اشتباه می باشند.

    لذا دوستان و شیعیان آن حضرت دوست دارند سیره و روش آن امام را در مسائل خانوادگى و شخصى نیز بدانند و به ابهامات و یا سؤالات احتمالى ذهن خویش پاسخى مناسب بدهند. و این مسأله مختص به امام مهدى(علیه السلام) نیست، همانطور که هنوز عدّه اى میپرسند: چرا امام حسن مجتبى(علیه السلام) با جعده ازدواج کرد؟ یا چرا امام جواد(علیه السلام) با امّ الفضل دختر مأمون یعنى کسى که قاتل پدرش بود ازدواج کرد؟ آیا از آنها فرزندى باقى ماند؟ و... امام عصر(علیه السلام) نیز ا ز این قاعده مستثنى نیست، بلکه قضیه برعکس است، و حسّاسیّت در امام زمان(علیه السلام) که مهدى موعود است، و قیام خواهد کرد، و حکومت جهانى را تشکیل خواهد داد، و... بیشتر است.

    بنابراین، اساس بحث از زندگانى شخص آن امام مانعى ندارد، گرچه به علّت موقعیّت استثنایى وى که همان در غیبت به سربردن باشد، ما اطّلاع چندانى نداریم. و ناچاریم به همان مقدار از ادلّه و ظواهر و عمومات اکتفاء کنیم.

    یاد آورى یک نکته:

    لازم به یاد آورى است که بحث اصلى ما ازدواج امام زمان(علیه السلام) است، که مطالب مذکور پیرامون همین عنوان است. ولى از مباحثى پیرامون فرزندان و ویژگى هاى همسر آن حضرت که لازمه ازدواج است خوددارى کردیم، و سعى بر این بود که به مقدار نیاز اکتفاء، و از زیاده گویى پرهیز نمایيم .
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  14. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (09-03-2012)

  15. #18
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    نتیجه گیرى کلّى:

    دلایل نظریّه ى اوّل (قائلین به ازدواج آن حضرت) یا مخدوش است و رسا نیست و یا غالباً ناظر به زمان ظهور آن حضرت است، و از بیان ازدواج وى در زمان غیبت ساکت است.

    و دلائل نظریّه دوّم (قائلین به ازدواج نکردن آن حضرت) که فلسفه ى غیبت یعنى ترس از کشته شدن بود با احتمالات و ذکر موارد دیگر فلسفه غیبت و این که آن موارد در طول یکدیگرند، نتوانست مدّعاى خود را به طور کامل ثابت کند.

    و دلیل نظریّه ى سوّم (قائلین به توقّف) که عدم اعتقادى بودن موضوع و عدم اطّلاع از مسائل شخص آن حضرت بود، با سیر تحقیقات علمی و اشتیاق شیعیان بر اطّلاع از این مسائل و پیدا کردن جوابى براى سؤالات و ابهامات ذهنى خود، سازگار نبود.

    بنابراین، با توجّه به عمومات در استحباب ازدواج و مکروه بودن عزوبت و ترک آن در هر حالى و مانع نبودن فلسفه ى غیبت، میتوان نتیجه گرفت که وى ازدواج کرده است، و لازم نیست که این امر باعث افشاء سرّ آن حضرت شود، و با فلسفه ى غیبت منافات داشته باشد، بلکه همسر وى میتواند زنى پاکدامن و خودساخته همچون یاران خاصّ و یا ابدال آن حضرت باشد.

    و همچنین لازم نیست که این ازدواج، از نوع دائم آن باشد بلکه با ازدواج موقّت (غیر دائم) نیز میتواند به امر مستحب عمل کند، همانطور که لازم نیست حتماً عمر همسر وى مانند عمر خود آن حضرت طولانى باشد.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  16. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (09-03-2012)

  17. #19
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    و نیز لازمه ازدواج، داشتن فرزند هم نیست که سؤال شود فرزندانش در کجا زندگى میکنند؟ بلکه ممکن است ازدواج کرده باشد ولى داراى فرزند هم نباشد، و نداشتن فرزند نیز براى آن حضرت نقص نیست، چرا که وى میتواند صاحب فرزند شود ولى به دلیل انجام مأموریت الهى و حفظ خود از شناسایى دیگران، میتواند با اختیار خود صاحب فرزند نشود.

    پس اگر چه دلیل محکم و قاطعى بر ازدواج آن حضرت در اختیار نداریم، ولى مانعى هم براى ازدواج نمیبینیم، لذا با شواهد و قرائن و عمومات ادلّه استحباب ازدواج میتوانیم معقتد شویم، که آن حضرت ازدواج کرده است.

    واللّه اعلم.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  18. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (09-03-2012)

  19. #20
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    63
    کتاب نامه :

    1 . مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار،مؤسسه الوفاء، بیروت / 1404.

    2 . نورى طبرسى، میرزا حسین، نجم الثاقب، انتشارات مسجد جمکران، چ دوم / 77.

    3 . سعادتپرور، على، الشموس المضیئة، نشر احیاء کتاب، چ أوّل / 80، مترجم: سید محمدجواد وزیرى.

    4 . حرّ عاملى، محمّد بن الحسن، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم / 1409.

    5 . مکى عاملى، محمّد بن جمال، اللمعة الدمشقیة، 10 جلدى، دار العالم الاسلامی بیروت.

    6 . نجفى، محمّد حسن، جواهر الکلام.

    7 . طباطبایى یزدى، محمّدکاظم، عروة الوثقى.

    8 . طباطبایى، محمّد حسین، شیعه در اسلام، انتشارات جامعه مدرسین، چ دوازدهم / 76.

    9 . نعمانى، ابن أبی زینب، الغیبة، انتشارات صدوق.

    10 . رضوانى، على اصغر، موعودشناسى، انتشارات مسجد جمکران، چ أوّل / 84.

    11 . سیّد ابن طاووس، جمال الاسبوع، انتشارات رضى، قم.

    12 . حرّ عاملى، محمّد بن الحسن، اثبات الهداة، 3 جلدى، مکتبة العلمیة قم.

    13 . عاملى، جعفر مرتضى، دراسة فی علامات الظهور والجزیرة الخضراء، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم ترجمه محمّد سپهرى.

    14 . تهرانى، آغابزرگ، الذریعة إلى تصانیف الشیعة، دار الاضواء، بیروت.

    15 . قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ناشران قم، چ أوّل .

    16 . باقى، محمدرضا، مجالس حضرت مهدى(علیه السلام)، نشر صدر، چ أوّل / 78.

    17 . طوسى، محمّد بن حسن، الغیبة، انشتارات بصیرتى، چ دوم.

    18 . صدوق، محمّد بن علیّ، کمال الدین، نشر اسلامی 2 جلدى.

    19 . صدوق محمّد بن علیّ علل الشرایع، دار احیاء التراث العربى، چ دوم.

    20 . صدر، سیّد محمّد، تاریخ الغیبة الکبرى، دار التعارف سوریه.

    21 . عیاشى، محمّد بن مسعود، تفسر القرآن، نشر علمیه قم.

    22 . کلینى، محمّد بن یعقوب، اصول کافی، دار التعارف، لبنان.

    23 . افتخارزاده، سیّد حسن، گفتارهایى پیرامون امام زمان(علیه السلام)، نشر شفق، چ چهارم / 79.

    24 . سیّد ابن طاووس، الامان، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم / 1409 هـ.

    25 . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، 4 جلدى، 1413 هـ.

    26 . إبراهیم بن علیّ، کفعمی، المصباح، انتشارات رضى، قم / 1405 هـ.


    گروه پاسخ به شبهات

    مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  20. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (09-03-2012)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •