هرگز کسی را قضاوت نکنيد
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: هرگز کسی را قضاوت نکنيد

  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    هرگز کسی را قضاوت نکنيد

    هرگز کسی را قضاوت نکنيد
    پس از رسيدن يک تماس تلفنی برای يک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بيمارستا...ن شد ,,, او پس از اينکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهايش را عوض کرد و مستقيم وارد بخش جراحی شد ,,,


    او پدر پسر را ديد که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض ديدن دکتر، پدر داد زد: چرا اينقدر طول کشيد تا بيايی؟ مگر نميدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئوليت نداری؟


    پزشک لبخندی زد و گفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دريافت تماس تلفنی، هرچه سريعتر خودم را رساندم ,,, و اکنون، اميدوارم شما آرام باشيد تا من بتوانم کارم را انجام دهم ,,,


    پدر با عصبانيت گفت:"آرام باشم؟! اگر پسر خودت همين حالا توی همين اتاق بود آيا تو ميتوانستی آرام بگيری؟ اگر پسر خودت همين حالا ميمرد چکار ميکردی؟
    پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: "من جوابی را که در کتاب مقدس انجيل گفته شده ميگويم" از خاک آمده ايم و به خاک باز می گرديم ,,, شفادهنده يکی از اسمهای خداوند است ,,, پزشک نميتواند عمر را افزايش دهد ,,, برو و برای پسرت از خدا شفاعت بخواه ,,, ما بهترين کارمان را انجام می دهيم به لطف و منت خدا ,,,


    پدر زمزمه کرد: (نصيحت کردن ديگران وقتی خودمان در شرايط آنان نيستيم آسان است ),,,


    عمل جراحی چند ساعت طول کشيد و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بيرون آمد ,,, خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد ,,,


    و بدون اينکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حاليکه بيمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی داريد، از پرستار بپرسيد ,,,


    پدر با ديدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک ديد گفت: "چرا او اينقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقيقه صبر کند تا من در مورد وضعيت پسرم ازش سؤال کنم؟
    پرستار درحاليکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش ديروز در يک حادثه ی رانندگی مرد ,,, وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتيم، او در مراسم تدفين بود ,,, و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد ,,, او با عجله اينجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند."


    هرگز کسی را قضاوت نکنيد چون شما هرگز نميدانيد زندگی آنان چگونه است و چه بر آنان ميگذرد يا آنان در چه شرايطی هستند
    ویرایش توسط امیرحسین : 07-07-2012 در ساعت 12:41 PM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. 5 کاربر پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده اند .

    پرواز (07-09-2012), امیرحسین (07-07-2012), حسین زاده (07-27-2012), رویا (07-07-2012), صدیقه (08-13-2012)

موضوعات مشابه

  1. داستان هاروت وماروت
    توسط غریبه در انجمن بحث قرآنی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 06-01-2012, 01:05 PM
  2. 30 تفاوت انسانهای موفق با دیگران
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن بحث آزاد
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 03-12-2012, 12:14 PM
  3. تفاوت اقامه نماز با خواندن آن
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن بحث قرآنی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 03-07-2012, 12:01 AM
  4. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 10-26-2011, 03:10 AM
  5. تفاوت گوشت حلال و حرام
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن موضوعات روز
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 10-23-2011, 07:10 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •