-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
4-امام و احترام به سائل
امام حسين عليه السلام ، هنگام بخشش به سائل دچار شرم و حيا مى شدند و بر او رقت مى كردند. حكايت يك عرب باديه نشين كه از امام ضمن خواندن ابياتى درخواستى كرد، از آن جمله است . حضرت وارد خانه شدند و چهار هزار درهم در عبايشان پيچيدند و آن را به خاطر شرم و حيا از سائل از شكاف در خانه به او دادند و گفتند: بگير، من از تو معذرت مى خواهم كه اگر در آينده مال و ثروتى به دست آورديم ، ابر رحمت ما بر تو خواهد باريد؛ اما چه كنم كه زمانه متحول است و ما از مال و دنيا اندكى داريم .
نمونه ديگر اين كه امام به سائلى هزار (درهم ) دادند. سائل آن را گرفت و شروع به شمارش آن كرد. خازن آن حضرت به او گفت : مگر چيزى فروخته اى كه بهاى آن را با دقت مى شمارى ؟ گفت : بله ، آبروى خود را داده ام . امام فرمود: سه هزار به او بدهيد. هزار براى اينكه سائل است . هزار درهم براى آبرويش و هزار هم براى اينكه نزد ما آمده .
نمونه سوم ؛ شخصى نامه اى به امام داد. امام حسين عليه السلام قبل از خواندن آن فرمودند: خواسته ات برآمده است . كسى از امام پرسيد: آيا ملاحظه فرموديد در نامه چه نوشته است ؟ امام فرمود: خداوند از انتظار او در نزد من به مقدارى كه نامه را بخوانم ، سؤ ال خواهد كرد.
اين صفت خاص در امام به حدى بود كه حتى وقتى مى خواست به جاهلى هم مطلبى را بياموزد، از او شرم مى كرد. در روايت است كه امام پيرمردى را ديد كه وضو را بخوبى بلد نيست ، امام خواست به او ياد بدهد، اما از اينكه او تحقير شود، حيا مى كرد. به او فرمود: من و برادرم نزد تو وضو مى گيريم ، آنگاه تو بگو وضوى كداميك بهتر است . امام حسن و امام حسين عليهما السلام وضو گرفتند و آن مرد صحرانشين گفت : هر دوى شما خوب وضو مى گيريد، اما اين من هستم كه وضو گرفتن را بلد نبودم .
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
5-امام حسين و رفع هم و غم
امام نسبت به گرفتاران و اهل غم ، رقت خاصى داشتند. روزى بر ((اسامه )) كه در حال احتضار بود، وارد شدند. چون حضرت را ديد آهى كشيد و اظهار غم و اندوه كرد. امام علت را جويا شد. اسامه گفت : شصت هزار درهم بدهى دارم . امام فرمود: دين تو را ادا مى كنم . گفت : دوست دارم مديون نميرم . امام دستور داد مال را حاضر كردند و قبل از آنكه اسامه جان سپارد، آن را به طلبكارانش پرداخت كرد.
6-امام و اعطاى صدقات
امام حسين عليه السلام در اين باره ويژگى خاصى داشت كه نمونه آن در ديگران وجود ندارد. از جمله اينكه در روز عاشورا در پشت آن حضرت
چين و چروك هايى ديده شد. در اين باره از امام سجاد عليه السلام سؤ ال كردند، فرمود: اين زخم ها در اثر بند زنبيلى بود كه با آن شبانه براى
يتيمان و بيوه زنان غذا مى برد. بيننده اى گفت : ((پشتى كه مخفيانه و شبانه براى يتيمان غذا مى برد، درهم شكسته است .))
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
7-امام و اهتمام ويژه به نجات دادن از عذاب
امام حسين عليه السلام عزمى خاص در نجات دادن بندگان از عذاب الهى داشت ، و به همين خاطر سخت ترين تكاليف را برگزيد تا به درجه خاصى نايل شود كه شفاعتشان درباره كسانى كه مستوجب كيفر شده اند، مؤ ثر واقع شود و اين منظور حتى دشمنان را هم در بر مى گيرد. امام براى رفع عذاب از آنها هم سعى مى فرمود. حتى امام بر روى كسى كه براى جدا كردن سر مباركش آمده بود، لبخند زد و او را نصيحت فرمود!
امام حسين عليه السلام آنگاه كه ملاحظه فرمود نجات دادن كلى آنها از عذاب امكان ندارد، سعى كرد، عذاب آنها را كاهش دهد. كما اينكه اين قضيه درباره ((هرثمة بن ابى مسلم )) واقع شد. وقتى موعظه امام او را نجات نداد، امام حسين عليه السلام فرمود: از اينجا دور شو كه ما را نبينى و صداى ما را نشنوى . امام به ((عبيد الله جعفى )) نيز همين نصيحت را فرمود.
8-امام حسين و شدت خوف از خدا
شدت خوف امام از خدا به حدى بود كه هر گاه وضو مى گرفت رنگ چهره اش دگرگون مى شد و بدن مباركشان به لرزه مى افتاد و مى فرمود: شايسته است كه مؤ من وقتى در پيشگاه خداوند قهار قرار مى گيرد رنگ چهره اش زرد مى شود و بدنش به لرزه افتد. كسانى كه اين حالت را در امام مشاهده مى كردند، از اين حالت ايشان در شگفت مى شدند و مى گفتند: چقدر از خدايت خوف دارى ؟! امام در جواب مى فرمود: ((در روز قيامت تنها كسانى در امان هستند كه در دنيا از خدا خوف دارند.)) واى بر ما! حسين سيدالشهداء، آنگاه براى عبادت خدا وضو مى گيرند از شدت خوف بدنشان مى لرزد و رنگ چهره شان زرد مى شود، اما ما به ارتكاب گناهان بزرگ مشغوليم و هيچ نگران نيستيم ؛ پس چگونه ادعا مى كنيم كه حسين عليه السلام اسوه و الگوى ماست ؟!
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
9-حسين و ستايش خدا از او
خداوند امام حسين را در كتابش قرآن مجيد بارها مورد مدح و ستايش قرار داده است و آن حضرت را به ((نفس مطمئنه ، كفل رحمت ، والا مقام ترين پدرى كه نيكى كردن به ايشان را امر فرموده (اما امت چقدر در حق اين پدر عظيم الشاءن نيكى كردند)، كسى كه مظلومانه به شهادت رسيد، ذبح عظيم و كهيعص )) ستوده است و همچنين از حسين به فجر، زيتون و مرجان نام برده و در يمين عرش نوشته است : ((حسين چراغ هدايت و كشتى نجات است .))(7) كما اينكه خداوند در احاديث قدسى حسين را ستوده است ؛ خداوند در حديثى فرموده : ((مبارك باد مولودى كه صلوات و رحمت و بركات من بر اوست .))(8)
خداوند همچنين حسين را به ((نور اولياء، حجت خدا بر خلق و ذخيره براى گناهكاران )) توصيف فرموده است .
*****
7- ان الحسين مصباح الهدى و سفينة النجاة
8- بورك من مولود عليه صلواتى و رحمتى و بركاتى
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
10-ستايش رسول خدا از حسين عليه السلام
پيامبر اكرم (ص ) از امام حسين عليه السلام عجيب مدح كرده اند از جمله : روزى به آن حضرت فرمودند: آفرين بر تو اى زينت آسمان ها و زمين ! ابى ابن كعب گفت : اى رسول خدا آيا غير از تو كس ديگرى مى تواند زينت آسمان و زمين باشد؟ پيامبر فرمود: ((اى ابى ! قسم به كسى كه مرا به پيامبرى مبعوث كرد، مقام حسين بن على در آسمان ها برتر از زمين است . خداوند در يمين عرش نوشته است : حسين چراغ هدايت و كشتى نجات است .)) سپس پيامبر حسين را گرفت و گفت : ((اى مردم ! اين حسين بن على است ، او را بشناسيد و بر خود و ديگران ترجيح دهيد، همان طور كه خداوند او را برترى داده است .)) همچنين تمام پيامبران ، ملائكه و بندگان شايسته خداوند، حسين عليه السلام را ستايش كرده اند.
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
11-حسين مورد ستايش دوست و دشمن
حسين عليه السلام خصوصيت ويژه اى دارد كه مورد ستايش دوست و دشمن قرار گرفته : معاويه در وصيت به خود يزيد امام را مدح كرده ، پسر سعد در ابياتى امام را ستوده ، قاتلان امام وقتى در مقابل حضرت ايستادند، او را مدح و ثنا گفتند. شمر نيز از امام تعريف و تمجيد كرد، آنگاه كه گفت : تو را مى كشم و علم و يقين دارم كه پدرت بهترين كسان بود.
كسى كه سر مبارك حسين عليه السلام را بر نيزه كرد و پيش پسر زياد آورد، نيز از امام حسين عليه السلام تعريف و ستايش كرد، او گفت : ((ركاب مرا پر از طلا و نقره كن كه من سيد بزرگى را كشته ام . من كسى را كشته ام كه پدر و مادرش بهترين است .))
يزيد نيز در مجلس خودش ، آنگاه كه همسرش هند با سر برهنه و حالتى غمگين بر او وارد شد، حسين را ستود و خطاب به هند گفت : ((برو و بر حسين گريه و زارى كن كه حسين فريادرس قريش است ، پسر زياد در كشتن او شتاب كرد.))
وقتى يزيد مى گويد: ((براى حسين گريه و زارى كنيد، چرا ساكت هستيد.)) پس حال كسانى كه در عزاى سرور جوانان اهل بهشت شيون و زارى نمى كنند، چگونه است ؟!
12-حسين موجب حزن و شادى
همان طور كه حسين عليه السلام موجب حزن و اندوه همه انسان هاى مؤ من به خداوند از اول آفرينش تا روز قيامت است ، خداوند او را موجب شادى و سرور همه مؤ منان نيز قرار داده است ؛ چرا كه خداوند بهشت و حوران بهشتى را از نور حسين آفريد. پيامبر اكرم در حديثى پيرامون آغاز خلقت پنج تن آل عبا فرمود: ((خداوند بهشت و حوريان بهشتى را از نور فرزندم حسين آفريد، نور حسين از نور خداست و او از بهشت و حوريان برتر است .))
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
***عنوان سوم - صفات ، اخلاق و عبادت امام حسين عليه السلام در روز عاشورا
ويژگى خاص امام حسين عليه السلام كه منشاء همه خصوصيات ديگر شد
در اين عنوان در صدد بيان خاصى از امام حسين عليه السلام هستيم كه سرچشمه همه ويژگى هاى آن حضرت است . اين صفت همانا امتثال امام از پيام خاصى از جانب خداوند بود كه امام را به عبادتى مخصوص در روزى خاص امر فرمود و در مقابل به عنوان پاداش آن عبادت ، از جانب خداوند مورد الطاف ويژه قرار گرفت .
عبادت امام حسين در آن روز، عبادتى است كه از هيچ كس قبل از ايشان سر نزده است و بعد از آن حضرت نيز تحقق نمى يابد. آن عبادت ، جامع جميع عبادات قابل تصور است ، يعنى در بر گيرنده همه عبادت هاى بدنى واجب ، مستحب ، ظاهرى ، باطنى ، روح و صورت آنهاست كه مى تواند توسط كامل ترين افراد انجام شود و همچنين شامل همه عبادت هاى قلبى واجب و مستحب است . تمام مكارم اخلاق و صفات حسنه سازگار و متضاد با هم ، به اضافه تحمل بزرگترين مصيبت ها و صبر اكمل نسبت به آنها و حتى شكر بر مصائب به عالى ترين وجه ممكن در يك روز در امام حسين عليه السلام ظاهر و متبلور گشت .
امام با اين عبادت ها به مزيت ها و خصوصياتى كه موجب پاكيزه ترين و درخشنده ترين فضايل مى شود، دست يافت و بر آنها، ويژگى عبادت در هنگام مصيبت را هم افزود كه اين صفت از ويژگى تعدادى از پيامبرانى است كه خداوند به آنها بر فرشتگان مباهات مى كند. بنابراين ، امام داراى عبادت مخصوصى است كه در اين باره همتايى ندارد و به همين خاطر مورد خطاب خاص خداوند قرار گرفت و خداوند خطاب به او فرمود: يا ايتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك و رضايت او را از خدايش و رضايت خودش از حسين عليه السلام را با گفته ((راضية مرضية )) اعلام فرمود و او را به عبوديت خاص و جنت خاص منسوب به خودش با اين گفته ((فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى )) مختص گردانيد.
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
1-فرمان ويژه اوصياى پيامبر (ص )
خداوند جل جلاله ، بندگانش را بر اساس مراتب و درجات آنها مكلف فرموده و براى هر پيامبرى شريعتى قرار داده است . خداى تعالى براى پيامبر (ص ) دين حنيف سهل را مقرر فرموده و براى ايشان خصايص زيادى قرار داده است كه به بيش از 21 خصوصيت بالغ مى شود. آنگاه براى اوصياى ايشان در مورد مربوط به امامت و دعوت به دين ، احكام خاصى مقرر داشت كه در صحف مكرمه ثبت گرديده و براى هر يك تكليف خاصى را وضع فرمود كه آن را در كتابى كه مختوم و ممهور به 12 خاتم طلا گرديد، بيان فرموده است . اين كتاب را جبرئيل قبل از وفات پيامبر براى آن حضرت آورد و گفت : ((اى محمد! اين وصيت تو به نخبگان اهل بيتت مى باشد.)) پرسيد نخبگان چه كسانى هستند؟ گفت : على بن ابى طالب و فرزندانش .)) آنگاه پيامبر آن كتاب را به سيدالوصيين عليه السلام داد و دستور داد كه يك خاتم از آن را بگشايد و به دستورات آن عمل كند. سپس او، آن را به فرزندش حسن داد و ايشان هم خاتمى از آن گشود و طبق آن عمل كرد. سپس آن را به برادرش حسين عليه السلام داد، آن حضرت نيز آن را باز كرد و در آن ملاحظه نمود كه نوشته شده است ((براى شهادت با قوم خارج شو كه شهادت در راه خدا جز با تو براى آنان نيست و جان خود را به خدا بفروش .))(9) كه مراد از آن بذل جان در روز قتال است . و چون يكى از تكاليف مخصوص امام حسين عليه السلام فروش جان به خدا بوده است ، مى بايست امام تمام عبادت هاى بدنى و قلبى كه شامل انواع و اقسام عبادات فعليه و تركيه ، چه عبادت هايى كه مشترك ميان آن حضرت و ديگران است و چه عبادت هاى مختص به خود را انجام دهد تا آن معامله با خدا محقق شود و به آن جهت سزاوار آن شود كه خداوند به او هر آنچه كه مى توان به مخلوقى عطا كرد، عطا كند. امام حسين آن عبادت را انجام داد و در ازاى آن مشمول الطاف خاص آشكار و پنهان خداوند گرديد.
شرح و تفصيل اين معامله و عبادت نياز به آن دارد كه عبادات و اخلاق بر اساس آنچه در كتاب هاى فقهى آمده است ، عنوان شود و سپس كيفيت انجام آن عبادت ها و برخى از ويژگى هاى آن يادآورى گردد.
*****
9- اخرج بقوم للشهادة فلا شهادة لهم الا معك و اءشر نفسك لله عز و جل .
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
2-امام حسين عليه السلام و طهارت ظاهرى
امام حسين عليه السلام در شب شهادت با آبى كه فرزندش على براى او آورد، با اينكه مى دانست به آن آب احتياج پيدا مى كند، غسل كرد كه اين يكى از ويژگى هاى امام است كه اقسام طهارت را فراهم آورد.
سپس به طاهرى خاص كه همان خون قلبشان بوده ، مطهر شد و از آن صورت را وضو داد. سپس با خون خود غسل ترتيبى انجام داد و بدن خود را غسل داد و آنگاه يك بار ديگر براى غسل ارتماسى در خون خود فرو رفت .
3-امام حسين عليه السلام و طهارت باطنى
امام حسين عليه السلام در روز شهادت وضوى مخصوصى گرفت . مشت خود را با خون خود پر كرد و با آن سيماى مبارك را شست و خضاب نمود. سپس با خاك پاك مبارك تيمم كرد، بعد با آن صورت را مسح كرد و آنگاه كه آماده مى شد تا آنچه را به خدا فروخته است ، تسليم كند، پيشانى را بر خاك نهاد.
-
RE: کتاب خصائص الحسینیه
4-نماز خاص امام حسين عليه السلام
در زيارت جامعه آمده است كه ((شما نماز را برپا داشتيد)) و بخصوص در زيارت امام حسين عليه السلام مى خوانيم كه تو نماز را اقامه كردى . بنابراين امام داراى اقامه نماز مخصوصى است . امام حسين عليه السلام در آن روز چهار نوع نماز خواند: نماز شب ، همان نمازى كه شب عاشورا از دشمن براى آن مهلت خواست . دوم ؛ نماز ظهر، به شيوه نماز خوف كه به نحو خاص خودشان به جا آوردند كه غير از نماز عسفان و ذات الرقاع و بطن النخل بود. آن نماز، قصر بود، اما براى بعضى قصرالقصر شد، چرا كه تعدادى از آنها بين نماز به شهادت رسيده ، بر زمين افتادند.
سوم ؛ روح نماز كه برخى از اسرار، افعال ، اقوال و كيفيت آن چنان است كه در كتاب الصلوة آمده است . چهارم ؛ نماز مخصوص آن حضرت كه داراى تكبيرى خاص ، قرائت ، قيام ، ركوع ، سجود، تشهد و سلام خاصى بود.
براى اين نماز آنگاه كه از اسب بر زمين افتاد، احرام بست و قيام كرد. قيام او هنگامى بود كه روى پا ايستاد و ركوعش آن هنگام بود كه لرزان مى رفت و فرو مى افتاد و قنوت و دعايش اين بود كه ((خدايا! منزه و بلندمرتبه اى ، جبروت و قدرتت عظيم است و عذابت شديد، تو از همه بى نيازى ، من عترت پيامبر تو و فرزند حبيب تو هستم . اين قوم با ما جنگيدند و به ما خدعه زدند و ما را يارى نكردند و ما را كشتند.)) سجده اش نيز گذاشتن چهره مبارك بر خاك بود و تشهد و سلامتش خروج روح از بدن و بالا رفتن سر بر نيزه ها بود و تعقيب نمازش برخى از اذكار و تلاوت سوره كهف بود كه از سر شريف ايشان آنگاه كه بر نيزه بود، شنيده شد.