RE: کوتاه نگاشت هایی درباره فلسفه و عـرفان (5)
«افلاطون میگوید دوستان باید همه چیزشان اشتراکی باشد، از جمله زن و فرزندانشان؛ شخص قانونگذار پس از آنکه سرپرستان [جامعه] را از زن و مرد برگزید، آنگاه مقرر خواهد داشت که خانه و خوراک آنها مشترک باشد. امر ازدواج به شکلی که ما میشناسیم، تغییر اساسی خواهد کرد (این زنان بدون استثناء، همسران این مردان خواهند بود و هیچ کس همسری خاص خود نخواهد داشت)… همه کودکان پس از تولد از والدینشان گرفته خواهند شد و دقت تمام به کار خواهد رفت تا والدین فرزندان را نشناسند و نیز کودکان والدین خود را به جا نیاورند.
کودکان ناقصالخلقه و آنهایی که والدینشان پست باشند، در جای سری نامعلومی که باید باشند، گذاشته خواهند شد… سن مادران باید میان بیست تا چهل و سن پدران میان بیست و پنج تا پنجاه و پنج باشد، خارج از این حدود، ارتباط آزاد است، ولی سقط جنین یا کشتن نوزاد اجباری خواهد بود… چون هیچ کس والدین خود را نمیشناسد، پس بر هر فردی واجب است که مردانی را که از حیث سال میتوانند پدر او باشند، پدر بنامد. در مورد مادر و خواهر و برادر نیز قضیه از همین قرار خواهد بود.»[v]
پی نوشت:
[v] . برتراند راسل، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری/۱۷۹-۱۷۷، همچنین ر.ک،به: فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه، ترجمه سیدجلالالدین مجتبوی۱/ ۲۶۴، و نیز: م.م شریف؛ تاریخ فلسفه در اسلام۱ / ۱۳۷