RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/d0aefyv7vgki08lqo8zw.jpg
شاید متوکّل چندین بار امام را زندانى کرده بود، امّا هر بار خدا او رااز شرّ وى رهایى مى داد و شاید هم او هر بار از بر پا شدن شورش فراگیرعلیه خود مى ترسید بعلاوه آنکه وى هیچ توجیهى براى کشتن امام نداشت و خود مى دانست که در میان یارانش کسانى هستند که هواخواه و پیروآن حضرت مى باشند.
مثلاً یکبار بطحایى که از خاندان ابوطالب ولى از پیروان بنى عبّاس بوداز آن حضرت نزد متوکّل بد گویى کرد و گفت: در خانه او سلاح و اموالى است.
متوکّل، سعید حاجب را دستور داد که شبانه به منزل آن حضرت هجوم برد وتمام اموال و سلاحهایى را که در خانه او یافت مى شود براى وى بیاورد.
ابراهیم فرزند محمّد گوید: سعید حاجب به من گفت: شبانه به سراى امام هادى رفتم.
نردبانى همراه داشتم به وسیله آن خود را به بالاى بام خانه رسانیدم و در تاریکى از پلکان فرود آمدم.
نفهمیدم چگونه به خانه رسیدم که ناگهان آن حضرت مرا از درون خانه صدا کرد و گفت: "سعید همانجا بمان تا برایت شمع بیاورم!".
مدتى نگذشت که برایم شمعى آورد، کلاه و رداى پشمین در تن آن حضرت دیدم.
سجاده اش بر حصیرى پهن بود.
او که رو به قبله نشسته بود، به من گفت: "این اتاقها".
وارد اتاقها شدم و آنها را مورد بازرسى قرار دادم و چیزى در آنهانیافتم.
تنها کیسه زرى دیدم که به مهرِ مادرِ متوکّل ممهور بود وکیسه هایى نیز یافتم که با همان مهر ممهور شده بود.
امام هادى به من فرمود: "این سجاده".
سجاده را بالا زدم شمشیرى یافتم که غلاف نداشت.
من نیز کیسه ها و شمشیر را برداشته براى متوکّل بردم.
چون متوکّل به مهر مادرش بر روى کیسه ها نگریست، کسى را درپى او )مادرش( فرستاد مادرش نزد او آمد.
متوکّل در باره آن کیسه ها ازمادرش پرسید، که برخى خادمان خاص به من گزارش دادند.
مادر متوکّل به وى پاسخ داده بود: که من به هنگام بیمارى تو نذر کردم که اگر بهبودیابى ده هزار دینار براى آن حضرت ببرم و این دینارها همان است و این مهر توست بر این کیسه ها که امام آنها را حتّى بازهم نکرده است!! متوکّل کیسه آخر را گشود، در آن چهار صد دینار بود.
آنگاه دستورداد که آن کیسه را پیش کیسه هاى دیگر ببرند و به من گفت: این کیسه ها بادینارهایى که در آنهاست بعلاوه این شمشیر را به امام هادى باز گردان.
من کیسه ها و شمشیر را دو باره باز گرداندم.
از او خجالت مى کشیدم از این رو به وى عرض کردم: سرورم! بر من گران بود بدون اجازه شماوارد خانه شوم امّا چه کنم که مأمور بودم.
امام فرمود: (وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ(۴۲)).
پی نوشت:
۴۲) بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۰۰ - ۱۹۹.
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/ebwg0jxy8tpi3e2er672.jpg
در واقع شیعیان براى امام اموالى مى بردند، امّا شیوه هاى مخفیانه رابخوبى به کار مى بستند.
آنان با بر خوردارى از عناصر نفوذى خود در کاخ عبّاسى، از مواقع خطر بخوبى آگاهى مى یافتند و مى توانستند بموقع خود رااز افتادن در خطرها به دور نگه دارند.
حدیث زیر گوشه اى از این تدبیرها را براى ما آشکار مى سازد: منصورى از عموى پدرش روایت مى کند که گفت: روزى نزد متوکّل رفتم.
او مشغول باده نوشى بود و مرا نیز به باده فرا خواند.
گفتم: سرورم!هرگز شراب ننوشیده ام.
گفت: تو با على الهادى باده شراب مى نوشى.
پاسخ دادم: کسى را که نزد توست نمى شناسى؟ این سخنان تو را زیان مى رساند و او را زیان نمى رساند.
این سخن متوکّل را در باره آن حضرت براى امام علیه السلام نقل نکردم.
او گوید: روزى از روزها فتح بن خاقان به من گفت: این مرد یعنى متوکّل، خبر دار شد که مالى از قم به امام هادى علیه السلام مى رسد و مرا دستورداد که مراقب این موضوع باشم و وى را از رسیدن آن مال مطلع سازم.
بگو ببینم این مال از چه طریقى مى آید تا بدان طریق نروم.
من نزد امام هادى رفتم و پیش او کسى را دیدم که امام احترامش مى کند.
آن حضرت تبسمى کرد و به من فرمود: خیر باشد ابو موسى! چرا آن پیغام اوّل را نیاوردى؟ )مقصود امام همان حرف متوکّل بود( گفتم: به خاطر ملاحظه تعظیم و اجلال شما.
آنگاه آن حضرت فرمود: مال همین امشب به دست من مى رسد و آنها نمى توانند بدان دست یابند تو هم امشب پیش من بمان.(۴۳)
پی نوشت:
۴۳) بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۲۵ - ۱۲۴.
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/edm2prxgmh388u1ffgmd.jpg
نام های امام هادی (علیه السّلام)
پیش از ذکر اسامی آن حضرت باید یادآور شویم که مقصود ما از «نام» اعم از اسامی، القاب و کنیههای آن حضرت است. در برابر هر عنوان، نام کسانی را که آن اسم را بر آن حضرت اطلاق کردهاند نیز آوردهایم.
۱. ابی الحسن علی بن محمد عسکری(ع)، (از شیخ مفید)[۱]
۲. ابوالحسن علی بن محمد صاحب العسکر(ع) (از شیخ طوسی)[۲]
۳.علی بن محمد الهادی(ع)، (از سید بن طاووس)[۳]
۴. علی بن محمد(ع)، (از فخر الدین طریحی)[۴]
۵. هادی(ع)، (از کفعمی)[۵]
۶. ابوالحسن علی العسکری(ع)، (از ابن صباغ مالکی از علمای سنی)[۶]
۷. علی بن محمد علی بن موسی...، (از شیخ صدوق)[۷]
۸.. رجل علوی؛ مردی علوی، (از نجاشی به نقل از احمد بن یحیی اودی)[۸]. این تعبیر نشانه تقیه اودی و فضای سیاسی خفقان آلود عصر امام هادی است؛ به طوری که مردم از ترس نمیتوانستند از آن حضرت اسم ببرند.
۹. علی بن محمد بن علی ... الامام المنتخب، ولی المؤمنین، (شیخ مفید)[۹]
۱۰. نقی بن تقی بن صابر بن وفی بن صادق بن سید بن سجادین شهیدین بن حیدر...،[۱۰] (ابن شهر آشوب)
۱۱. ابی الحسن العسکری علی بن محمد بن ابی جعفر القانع بن علی الرضا بن موسی الامین، ... (ابن خشّاب)[۱۱]. ابن خشاب هم اسامی ائمه هدی را همراه القاب مقدسشان مطرح کرده است.
۱۲. الامام العاشر، الامام الهادی، علی بن محمد وارث الوصیین،(برسی)[۱۲]
۱۳. الامام علی الهادی ابن الامام محمد الجواد، (تستری)[۱۳]
۱۴. بطور، (در تورات)[۱۴]
۱۵. عسکری علت نام گذاری امام هادی و امام حسن، به عسکری این بوده که آن دو بزرگوار در محلهای به نام «عسکر» در سامرا تحت نظر بودند.[۱۵]
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/edm2prxgmh388u1ffgmd.jpg
۱۶. ابوالحسن یا ابوالحسن ثالث، (طبرسی و دیگران)[۱۶]. به گفته «طریحی» کنیه ابوالحسن مشترک بین پنج امام است: علی بن ابیطالب، علی بن الحسین، موسی بن جعفر، علی بن موسی و علی بن محمد الهادی(ع).[۱۷]
۱۷. علی بن محمد ابوالحسن هاشمی معروف به ابوالحسن عسکری، (از خطیب بغدادی)[۱۸]
۱۸. ابوالحسن علی الهادی، (ابن خلکان)[۱۹]
۱۹. الطیب الهادی، (از علی بن مهزیار)[۲۰]
۲۰. الصادق ابوالحسن الثالث، (از یکی از راویان)[۲۱]
۲۱. هادی، عسکری، عالم، دلیل، موضح، راشد و سدید(حضینی).[۲۲]
۲۲. ابن الرضا(ع)، (مردم آن عصر)[۲۳]
۲۳. ولی المؤمنین، (مفید)[۲۴]
۲۴. الصادق علی بن محمد بن الرضا، (از شخصی به نام منصور)[۲۵]
۲۵. العبد الصالح علی بن محمد بن علی الرضا، (از یک راوی به نام ابن یاسین)[۲۶]
۲۶. الطیب، (از داود صرمی)[۲۷]
۲۷. صاحب العسکر، ( یکی از اصحاب امام هادی)[۲۸]
۲۸. الفقیه العسکری،(از حسن بن راشد)[۲۹]
۲۹. مرتضی، رشید، شهید، نجیب، متقی، متوکل و خالص و وفی، (طبری)[۳۰]
۳۰. امین، (طبرسی)[۳۱]
۳۱. نقی، مؤتمن و متوکل، (ابن شهر آشوب)[۳۲]
۳۲. علی بن محمد المفتی، (اربلی)[۳۳]
۳۳. ناصح و فتّاح، (اربلی)[۳۴]
اربلی میگوید: مشهورترین لقب آن بزرگوار متوکل بود، اما ایشان از اصحاب خود خواسته بود از ذکر این نام خودداری کنند؛ زیرا متوکل عباسی هم این نام را داشت.[۳۵]
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/edm2prxgmh388u1ffgmd.jpg
۳۴. الامین المؤتمن هادی المسترشدین، (امام باقر(ع))[۳۶]
۳۵. السراج المنیر و الرکن الوثیق، (امام سجاد(ع))[۳۷]
۳۶. علی بن محمد المنتجب، (ناحیه مقدسه)[۳۸]
۳۷. ماضی، رجل و صادق، (طریحی).[۳۹]
۳۸. زکی، (علی علوی عمری)[۴۰]
۳۹. در دعای حضرت قائم (عج) معروف به دعای عبرات آمده است: «اللهم انی ... اتقرب الیک .. بالامام منحه الجبّار و والد الائمه الاطهار علی بن محمد المولود بالعسکر ...».[۴۱]
۴۰. در جایی دیگر از حضرت ولی عصر (عج) درباره جد گرامیاش آمده است:
«... وصلّ علی علی بن محمد امام المؤمنین و وارث المرسلین و حجه رب العالمین...».[۴۲]
۴۱. حضرت رسول اعظم(ص) فرمودند: ای علی، من نذیر امت هستم و تو هادی آنها ... و علی بن محمد]الهادی[ سابر ]آزمایش کننده[ و علم امت است...[۴۳]
۴۲. المکتفی بالله، الولی لله، طاهر النجیب، صادق اللهجه.[۴۴]
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
[۱] . موسوعه الامام الهادی، ج۱، ص۲۲.
[۲] . همان، ص ۲۳.
[۳] . همان، ص۲۴.
[۴] . همان.
[۵] . همان.
[۶] . همان، ص۲۵.
[۷] . همان، ص ۲۷.
[۸] . همان.
[۹] . همان، ص۲۸.
[۱۰] . همان.
[۱۱] . همان، ص۲۸ و۲۹.
[۱۲] . همان، ص۲۹.
[۱۳] . همان.
[۱۴] . همان، ص۳۰.
[۱۵] . همان، ص۳۱ ـ ۳۲.
[۱۶] . همان، ص۳۳.
[۱۷] . همان.
[۱۸] . همان، ص۳۳ ـ ۳۴.
[۱۹] . همان، ص۳۴.
[۲۰] . همان.
[۲۱] . همان، ص۳۵.
[۲۲] همان.
[۲۳] . همان.
[۲۴] . همان، ص۳۶.
[۲۵] . همان.
[۲۶] . همان.
[۲۷] . همان.
[۲۸] . همان.
[۲۹] . همان،ص۳۷.
[۳۰] . همان.
[۳۱] . همان.
[۳۲] . همان، ص۳۸.
[۳۳] . همان، ص۳۹.
[۳۴] . همان.
[۳۵] . همان، ص۳۹ ـ ۴۰.
[۳۶] . همان،ص۴۰.
[۳۷] . همان.
[۳۸] . همان، ص۴۱.
[۳۹] . همان.
[۴۰] همان.
[۴۱] . همان، ص۱۶۲.
[۴۲] . همان.
[۴۳] . همان، ص ۱۶۹.
[۴۴] . همان، ص۱۵۰ و ۱۵۱.
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/0p5w09fjp2odjzq54p.jpg
شناسنامه
زندگی ابو الحسن علی الهادی ابن محمد الجواد ابن علی الرضا ابن موسی الکاظم ابن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام
شیخ در مصباح مینویسد: روایتشده است که حضرت ابو الحسن علی بن محمد عسکری (علیه السلام) در روز ۲۷ ذی حجه به دنیا آمد. سپس وی میگوید: ابن عیاش گفته است: میلاد ابو الحسن ثالث روز دوم رجب بوده است. همچنین وی تولد آن حضرت را روز پنجم هم ذکر کرده است. شیخ گوید: ابراهیم بن هاشم قمی گفته است: ابو الحسن عسکری (علیه السلام) در روز سه شنبه سیزدهم رجب از سال ۲۱۴ هجری دیده به دنیا گشود».
کلینی در کافی نویسد: آن حضرت در نیمه ذی حجه از سال ۲۱۲ به دنیا آمد. البته برخی نیز روایت کردهاند که تولد آن حضرت در ماه رجب و در سال ۲۱۴ بوده است. در کشف الغمه نیز گفته شده است که آن حضرت در روز جمعه پا به دنیا گذارد.
شیخ مفید گوید: «محل تولد آن حضرت در صریا، یکی از قرای مدینه بود».
نگارنده: در بسیاری از نسخ جای ولادت آن حضرت را همین قریه و با همین املا نوشتهاند و در برخی از نسخ ضبط آن به صورت«صربا»بوده است. البته نام چنین محلی نه در معجم البلدان و نه در هیچ یک از کتب لغت ذکر نشده است. تنها ابن شهر آشوب در مناقب، در بخش الجلاء و الشفاء، گفته است: صریا قریهای است که موسی بن جعفر آن را به فاصله سه میلی از شهر مدینه بنا کرده است.
امام هادی (علیه السّلام) به قولی در بیست و پنجم جمادی الاخره و به قول دیگر، در سوم رجب و به دیگر قول در روز دوشنبه بیست و هفتم جمادی الاخره در نیمه روز و در سال ۲۵۴ هجری، در شهر سامراء دیده از جهان فروبست. آن حضرت در روزگار خلافت معتز وفات یافت و بنابراین، عمر آن حضرت اندکی کمتر از چهل سال یا ۴۱ سال و شش و یا هفت ماه بوده است. از این مدت، شش سال و پنج ماه با پدرش و ۳۳ سال و چند ماه، به قولی نه ماه، پس از وی زیسته که این مدت را دوران امامت و خلافت آن حضرت محسوب کردهاند. آن امام (علیه السّلام) دنباله خلافت معتصم و سپس خلافت واثق و متوکل و منتصر و مستعین و معتز را درک کرد و در پایان حکومت معتمد، به شهادت رسید.
مدت اقامت آن حضرت در سر من رای، بیستسال و چند ماه بود و پس از وفات، در خانهاش واقع در سر من رای به خاک سپرده شد.
مادر آن حضرت
مادر آن حضرت کنیزی بود به نام سمانه مغربیه. و در مناقب است که مادرش معروف به سیده ام الفضل بود.
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/0p5w09fjp2odjzq54p.jpg
کنیه آن حضرت
کنیه وی ابو الحسن بود. برخی نیز وی را ابو الحسن ثالث میخواندند.
لقب آن حضرت
ابن طلحه گوید: القاب آن حضرت عبارت بودند از: ناصح، متوکل، فتاح، نقی، مرتضی و مشهورترین القاب وی متوکل بود. اما آن حضرت این لقب را مخفی میکرد و به اصحابش میفرمود از یاد کردن وی با این لقب بپرهیزند. زیرا متوکل، لقب خلیفه عباسی بود.
نگارنده: همچنین آن حضرت به دو لقب هادی و نقی نیز شهرت داشت.
در مناقب در این باره آمده است: القاب آن حضرت عبارت بودند از: نجیب، مرتضی، هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب و عسکری. وی معروف به عسکری بود و خود و فرزند بزرگوارش به عسکریین معروفیت دارند. شیخ صدوق در علل الشرایع و معانی الاخبار گوید: از استادان خود رضی الله عنهم، شنیدم که میگفتند: محلهای که علی بن محمد و حسن بن علی علیهما السلام در آن در سر من رای ساکن بودند، عسکر نامیده میشد از این رو به هر یک از این دو امام عسکری گفته میشود».
در نساب سمعانی است که عسکری منسوب به عسکر در سر من رای است. سر من رای را معتصم بنا نهاد. بدین ترتیب که چون شمار سپاهیانش بسیار شد و بغداد برای آنها تنگ بود و مردم مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند، همراه با سپاهیانش بدین موضع نقل مکان کرد و در آنجا کاخی زیبا ساخت و آن را سر من رای نامید که بدان سامره و سامرا گفته میشود. و از آنجا که پادگان نظامی معتصم در این شهر جای گیر شد، آن را عسکر نیز میخوانند. تاریخ این واقعه در سال ۲۲۱ هجری بوده است.
گفته سمعانی حاکی از آن است که عسکر نامی بوده که بر تمام سامرا اطلاق میشده است.
نقش انگشتری آن حضرت
بنا بر قولی گفتهاند نقش انگشتری آن حضرت عبارت: «حفظ العهود من اخلاق المعبود»بوده است. همچنین طبق قولی دیگر نقش انگشتری وی عبارت: «الله ربی و هو عصمتی من خلقه»و مطابق نظر برخی دیگر عبارت: «من عصی هواه بلغ مناه»بوده است.
فرزندان آن حضرت
آن حضرت چهار پسر به نامهای: ابو محمد حسن، حسین، محمد و جعفر داشت. از این میان حسن (علیه السّلام) پس از وی به امامت رسید و حسین و محمد در زمان حیات آن امام از دنیا رفتند و جعفر نیز همان کسی است که بعد از وفات برادرش، امام عسکری (علیه السّلام) ، ادعای امامت کرد و به جعفر کذاب شهرت یافت. همچنین یک دختر از آن حضرت بر جای ماند که نامش عایشه یا علیه بود
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/w2o9n9r7te0mbjf847d0.jpg
امام هادی(علیه السلام)وجلوههای غدیر
وَ لَقَد اَنزَلَاللهُ تَعالی فِیکَ مِن قَبلُ وَ هُم کارِهُونَ.... اِنَّماوَلِّیکُمُاللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوُا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةِ وَ یُوتُونَالزَّکاةِ وَ هُم راکِعُونَ
«از زیارتنامه امیرالمومنین(ع)در روز غدیر»
روز غدیر، عید ولایت و یادآور امامت راستین و فضیلتهای متعالیامیر مومنان علی(ع)است. معصومان(ع)یادآوران این روز بزرگ بودندو با الهام از آیه شریف «و ذکرهم بایامالله» منزلت و جلالتغدیر را گرامی داشته، فرمانهایی جهت ارج نهادن به آن فراراهدلدادگان و سرخوشان باده ولایت قرار دادهاند. یکی از جلوههایزیبای بزرگداشت غدیر در زیارت مخصوص امام علی(ع)در روز غدیرمشاهده میشود. کلمات آن زیارت زمزمه روح نواز امام هادی(ع)استو تاریخ صدور آن سالی است که معتصم خلیفه عباسی آن حضرت را بهبغداد احضار کرد. در این موقعیت، حضرت به زیارتامیرمومنان(ع)شتافت; حدیث دلبری و یادمان ارزشهای راستین راتجلی دیگر بخشید و میراث ماندگاری از شکوه ولایت در خاطرهها بهیادگار گذاشت.
در زمینه اتقان سند و استحکام صدور آن صاحب «هدیهالزائرین» مینویسد:
«شیخ جلیل محمد بن المشهدی یکی از بزرگان علما است. درمزار کبیر برای این زیارت شریفه سند بسیار معتبری ذکر نموده کهکمتر خبری به قوت سند او میرسد; و عبارت او در این مقام چنیناست: خبر داد مرا فقیه اجل ابوالفضل شاذان بن جبرئیل قمی ازفقیه عماد محمد بن ابی القاسم الطبری از ابی علی از پدرش محمدبن الحسن(شیخ طوسی)از شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان از ابیالقلسم جعفر بن قولویه از محمد بن یعقوب کلینی از علی بنابراهیم از پدرش ابراهیم بن هاشم از ابی القاسم حسین بن روح وعثمان بن سعید عمری از ابی محمد حسن بن علی العسکری از پدرش«امام هادی(ع » و این سلسله شریفه همه از اعیان علما و شیوخطائفه و روسای مذهباند و جناب ابوالقاسم حسین بن روح و عثمانبن سعید هر دو از نواب امام عصر(ع)هستند و بعد از تامل معلوممیشود که در تمام زیارات ماثوره زیارتی به این وجه از صحت واعتبار و قوت سند پیدا نمیشود.»
محتوای زیارت درباره فرهنگ غدیر و زندگی شکوهمند امامعلی(ع)است و موارد زیر از محورهای مهم آن شمرده میشود; بدینجهت، اندکی بر ساحل آن درنگ کرده، و روان خویش را از جام روحافزای آن شادابی میبخشیم:
RE: میلاد مسعود امام هدایتگران مبارک
http://www.upsara.com/images/w2o9n9r7te0mbjf847d0.jpg
فضائل امام علی در قرآن
در زیارت غدیر از آیه ولایتیاد شده است که میفرماید:
(اِنَّما وَلیِّکُمُاللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُوتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعُونَ وَ مَن یَّتَوَلَاللهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوافَاِنَّ حِزبَاللهُ هُمُ الغالِبُونَ.)
سرپرست و ولی شما تنها خدا است و پیامبر او و آنها که ایمانآوردهاند، همانها که نماز برپا میدارند، و در حال رکوع زکاتمیدهند; و کسانی که ولایتخدا و پیامبرش و افراد با ایمان رابپذیرند، پیروزند، زیرا حزب و جمعیتخدا پیروز است.
مفسران اهل سنت و شیعه در شان نزول این آیه به نقل از ابوذرچنین مینویسند: ابوذر گفت: من به دو چشم خویش دیدم و به دو گوشخود شنیدم و چنانچه خلاف آن را نقل کنم، نابینا وناشنوا گردم.
که پیامبر(صلّی اللّه علیه وآله)فرمود:
علی قائد البرره و قاتل الکفره و منصور من نصره و مخذول منخذله; علی پیشوای نیکان و قاتل کافران است. هر کس او را یاریکند، از ناحیه خداوند یاری میشود و هر کس او را تنها بگذارد،خدا او را خوار میسازد.
بدانید من روزی نماز ظهر را با پیامبر(صلّی اللّه علیه وآله)خواندم. فقیری کمکخواست; اما کسی چیزی به او نداد. در این حال سائل دستهای خویشرا به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که من در مسجدپیامبر(صلّی اللّه علیه وآله)کمک خواستم اما کسی به من کمک نکرد.
علی(علیه السّلام) که در حال رکوع بود و انگشتر در دست راستخویشداشت. به سائل اشاره کرد. سائل به سوی حضرت رفت و خاتم ازانگشتر حضرت بر گرفت. رسول گرامی اسلام که این منظره رامشاهده کرده بود.- پس از نماز خویش دستبه دعا برداشت و فرمود:
خدایا، موسی از تو خواستار شرح صدر وآسانی کار و باز شدن گرهزبان خویش برای فهماندن کلامش شد و از تو واستبرادرش هارون راوزیر و پشتیبان و شریک درکارش قرار دهی و تو در پاسخ اوفرمودی:(سنسد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکمابآیاتنا)بزودی بازوان تو را به وسیله برادرت محکم و نیرومندمیکنیم و برای شما سلطه و برتری قرار میدهیم و به برکت آیات مابر شما دست نمییابند.
خدایا، من محمد پیامبر و برگزیده تو هستم. خدایا، به من سعهصدر و آسانی در کار عطا کن و علی را که از اهل من است. وزیرو پشتیبان من قرار بده.