سوره مؤمنون [23]
صفحه 1 از 4 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33

موضوع: سوره مؤمنون [23]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    سوره مؤمنون [23]

    آغاز جزء هجدهم قرآن مجيد

    سوره مؤمنون [23]


    اين سوره در «مكّه» نازل شده و 118 آيه دارد.

    محتواى سوره:

    مجموع مطالب اين سوره را مى‏توان به چند بخش تقسيم كرد:

    بخش اول- از آيه «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» تا چندين آيه بعد- بيانگر صفاتى است كه مايه فلاح و رستگارى مؤمنان است.

    بخش دوم به نشانه‏هاى مختلف خدا شناسى، و آيات آفاقى و انفسى پروردگار در پهنه عالم هستى، اشاره كرده.

    در بخش سوم به شرح سر گذشت عبرت‏انگيز جمعى از پيامبران بزرگ پرداخته است.

    در بخش چهارم روى سخن را به مستكبران كرده، و با دلائل منطقى و گاه با تعبيرات تند و كوبنده به آنها هشدار مى‏دهد، تا دلهاى آماده به خود آيد و راه بازگشت به سوى خدا را پيدا كند.

    در بخش پنجم بحثهاى فشرده‏اى در باره معاد بيان كرده است.

    و در بخش ششم از حاكميت خداوند بر عالم هستى.

    در بخش هفتم باز هم سخن از قيامت، حساب، جزا و پاداش نيكو كاران و كيفر بد كاران به ميان مى‏آورد، و با بيان هدف آفرينش انسان سوره را پايان مى‏دهد.

    فضيلت تلاوت سوره:

    در حديثى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم: «هر كس سوره مؤمنون را بخواند و در هر جمعه آن را ادامه دهد خداوند پايان زندگى او را با سعادت قرار مى‏دهد و جايگاه او در فردوس اعلى (بهشت برين) است، همراه پيامبران و رسولان».

    البته اين فضيلتها براى خواندن با انديشه و تصميم بر عمل است.

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

    (آيه 1)- صفات برجسته مؤمنان! در آغاز اين سوره به سر نوشت لذت بخش و پر افتخار- مؤمنان پيش از بيان صفات آنها- اشاره شده تا شعله‏هاى شوق و عشق را در دلها براى رسيدن به اين افتخار بزرگ زنده كند.

    مى‏فرمايد: «مؤمنان رستگار شدند» (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ). و به هدف نهايى خود در تمام ابعاد رسيدند.

    «فلاح و رستگارى» معنى وسيعى دارد كه هم پيروزيهاى مادى را شامل مى‏شود، و هم معنوى را، و در مورد مؤمنان هر دو بعد منظور است.

    (آيه 2)- سپس به بيان اين صفات پرداخته و قبل از هر چيز انگشت روى نماز گذارده، مى‏گويد: «آنها كه در نمازشان خشوع دارند» (الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ).

    اشاره به اين كه نماز آنها الفاظ و حركاتى بى‏روح و فاقد معنى نيست، بلكه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار و حضور قلب در آنها پيدا مى‏شود كه از غير او جدا مى‏گردند و به او مى‏پيوندند.

    در حديثى مى‏خوانيم كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مردى را ديد كه در حال نماز با ريش خود بازى مى‏كند، فرمود: «اگر او در قلبش خشوع بود اعضاى بدنش نيز خاشع مى‏شد».

    اشاره به اين كه خشوع يك حالت درونى است كه در برون اثر مى‏گذارد.

    (آيه 3)- دومين صفتى را كه بعد از صفت خشوع در نماز براى مؤمنان بيان مى‏كند اين است كه: «و آنها كه از لغو و بيهودگى روى گردانند» (وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ).

    در واقع تمام حركات و خطوط زندگى آنان هدفى را دنبال مى‏كند، هدفى مفيد و سازنده چرا كه «لغو» به معنى كارها، سخنان و افكار بى‏هدف و بدون نتيجه مفيد است.

    (آيه 4)- سپس به سومين صفت مؤمنان راستين كه جنبه اجتماعى و مالى دارد اشاره كرده، مى‏گويد: «آنها كه زكات را انجام مى‏دهند» (وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ).

    (آيه 5)- چهارمين ويژگى مؤمنان را مسأله پاكدامنى و عفت كامل، و پرهيز از هر گونه آلودگى جنسى قرار داده، چنين مى‏گويد: «و آنها كه دامان خود را (از آلوده شدن به (بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند» (وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ).

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    (آيه 6)- «و تنها آميزش جنسى به همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند» (إِلَّا عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ).

    (آيه 7)- از آنجا كه غريزه جنسى سركش‏ترين غرائز انسان است و خويشتن دارى در برابر آن نياز به تقوا و پرهيزكارى فراوان و ايمان قوى و نيرومند دارد، در اين آيه بار ديگر روى همين مسأله تأكيد كرده، مى‏گويد: «و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند» (فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ).

    تعبير «به محافظت فروج» گويا اشاره به اين است كه اگر مراقبت مستمر و پى‏گير در اين زمينه نباشد، بيم آلودگى فراوان است.

    (آيه 8)- در اين آيه به پنجمين و ششمين صفت برجسته مؤمنان اشاره كرده، مى‏گويد: «و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مى‏كنند» (وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ).

    حفظ و اداى امانت و همچنين پايبند بودن به عهد و پيمان در برابر خالق و خلق از صفات بارز مؤمنان است.

    در مفهوم وسيع «امانت» امانتهاى خدا و پيامبران الهى و همچنين امانتهاى مردم جمع است، نعمتهاى مختلف خدا هر يك امانتى از امانات او هستند، آيين حق، كتب آسمانى، دستور العملهاى پيشوايان راه حق و همچنين اموال و فرزندان و پستها و مقامها، همه امانتهاى اويند كه مؤمنان در حفظ و اداى حق آنها مى‏كوشند.

    همچنين حكومت از مهمترين وديعه‏هاى الهى است كه بايد آن را به اهلش سپرد.

    (آيه 9)- در اين آيه آخرين ويژگى مؤمنان را كه محافظت بر نمازهاست بيان كرده، مى‏گويد: «و آنها بر نمازشان مواظبت مى‏نمايند» (وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ).

    جالب اين كه: نخستين ويژگى مؤمنان را «خشوع در نماز» و آخرين صفت آنها را «محافظت بر نماز» شمرده است، از نماز شروع مى‏شود و به نماز ختم مى‏گردد چرا كه نماز مهمترين رابطه خلق و خالق است كه هر گاه با آدابش انجام گيرد زمينه مطمئنى براى همه خوبيها و نيكيها خواهد بود.

    (آيه 10)- بعد از ذكر اين صفات ممتاز، نتيجه نهايى آن را به اين صورت بيان مى‏كند: آرى! «آنها وارثانند» (أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ).

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    (آيه 11)- همان وارثانى «كه بهشت برين را به ارث مى‏برند و جاودانه در آن خواهند ماند» (الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ).

    «فردوس» به معنى بهشت برين و برترين باغهاى بهشت مى‏باشد، كه طبق ظاهر آيات فوق مخصوص مؤمنانى است كه داراى صفات بالا هستند به اين ترتيب ديگر بهشتيان در مراحل پايين‏تر قرار دارند.

    (آيه 12)- مراحل تكامل جنين در رحم مادر: اين آيه و قسمتى از آيات آينده، طرق اساسى تحصيل اميان و معرفت را نشان مى‏دهد، نخست دست انسان را گرفته و به كاوش در اسرار درون و «سير در عالم انفس» وا مى‏دارد، و در آياتى كه بعد از آن خواهد آمد او را به جهان برون و موجودات شگرف عالم هستى توجه مى‏دهد و به «سير آفاقى» مى‏پردازد.

    نخست مى‏گويد: «ما انسان را از چكيده و خلاصه‏اى از گل آفريديم» (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ).

    (آيه 13)- «سپس او را نطفه‏اى در قرارگاه مطمئن [رحم‏] (ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ).

    در حقيقت آيه قبل به آغاز وجود همه انسانها اعم از آدم و فرزندان او اشاره مى‏كند كه همه به خاك باز مى‏گردند و از گل برخاسته‏اند، اما در اين آيه به تداوم نسل آدم از طريق تركيب نطفه نر و ماده و قرار گرفتن در قرارگاه رحم توجه مى‏دهد.

    تعبير از رحم به «قَرارٍ مَكِينٍ» (قرارگاه امن و امان) اشاره به موقعيت خاص رحم در بدن انسان است، در واقع در محفوظترين نقطه بدن كه از هر طرف كاملا تحت حفاظت است قرار گرفته، ستون فقرات و دنده‏ها از يك سو، استخوان نيرومند لگن خاصره از سوى ديگر، پوششهاى متعدد شكم از سوى سوم حفاظتى كه از ناحيه دستها به عمل مى‏آيد از سوى چهارم، همگى شواهد اين قرارگاه امن و امان است.

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    (آيه 14)- بعد به مراحل شگفت آور و بهت آور سير نطفه در رحم مادر و چهره‏هاى گوناگون خلقت كه يكى بعد از ديگرى در آن قرارگاه امن و دور از دست بشر ظاهر مى‏شود اشاره كرده، مى‏فرمايد: «سپس نطفه را به صورت علقه [خون بسته‏]، و علقه را به صورت مضغه [چيزى شبيه گوشت جويده شده‏] و مضغه را به صورت استخوانهايى در آورديم، و بر استخوانها گوشت پوشانديم» (ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً).

    جمله «فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً» يك معجزه علمى است كه پرده از روى اين مسأله كه در آن روز براى هيچ كس روشن نبود بر مى‏دارد، زيرا قرآن نمى‏گويد: ما مضغه را تبديل به استخوان و گوشت كرديم، بلكه مى‏گويد: ما مضغه را تبديل به استخوان كرديم و بر استخوانها لباس گوشت پوشانديم، اشاره به اين كه مضغه نخست تبديل به استخوان مى‏شود و بعد از آن گوشت روى آن را مى‏پوشاند.

    و در پايان آيه به آخرين مرحله كه در واقع مهمترين مرحله آفرينش بشر است با يك تعبير سر بسته و پر معنى اشاره كرده، مى‏فرمايد: «سپس ما آن را آفرينش تازه‏اى داديم» (ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ).

    اين همان مرحله‏اى است كه جنين وارد حيات انسانى مى‏شود، كه در روايات اسلامى از آن تعبير به مرحله «نفخ روح» (دميدن روح در كالبد) شده، و اينجاست كه انسان را از همه جهان ممتاز مى‏سازد، و به او شايستگى خلافت خدا در زمين را مى‏دهد.

    «پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است» (فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ).

    آفرين بر اين قدرت نمايى بى‏نظير كه در ظلمتكده رحم اين چنين تصوير بديعى با اين همه عجائب و شگفتيها، بر قطره آبى نقش مى‏زند.

    آفرين بر آن علم و حكمتى كه اين همه استعداد و لياقت و شايستگى را در چنين موجود ناچيزى ايجاد مى‏كند آفرين بر او و بر خلقت بى‏نظيرش.

    (آيه 15)- اين آيه از مسأله توحيد و شناخت مبدء به طرز زيبا و ظريفى به مسأله «معاد» منتقل مى‏شود، و مى‏گويد: اين انسان با همه شگفتيهايش تا ابد زنده نمى‏ماند، زمانى فرا مى‏رسد كه اين ساختمان عجيب از هم فرو مى‏ريزد و «شما بعد از اين زندگى همگى مى‏ميريد» (ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذلِكَ لَمَيِّتُونَ).

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    (آيه 16)- ولى براى اين كه اين تصور پيش نيايد كه با مردن انسان همه چيز پايان مى‏گيرد پس اين آفرينش با اين همه شكوه و عظمت براى اين چند روز زندگى امرى بيهوده بوده است بلا فاصله مى‏افزايد: «سپس در روز قيامت (بار ديگر به زندگى باز مى‏گرديد و) بر انگيخته مى‏شويد» البته در سطحى عاليتر و در جهانى وسيعتر و گسترده‏تر (ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ).

    (آيه 17)- باز هم نشانه‏هاى توحيد: پس از ذكر آيات انفسى اكنون به جهان برون و آيات آفاقى مى‏پردازد، و عظمت آفرينش را در آسمان و زمين منعكس مى‏كند مى‏فرمايد: «ما بر بالاى سر شما هفت راه [طبقات هفتگانه آسمان‏] قرار داديم» (وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ).

    ممكن است اين راهها طرق رفت و آمد فرشتگان باشد، و ممكن است مدار گردش ستارگان آسمان- در باره آسمانهاى هفتگانه در جلد اول ذيل آيه 29 سوره بقره سخن گفته‏ايم.

    و از آنجا كه تعدّد عوالم و طرق آنها ممكن است اين توهم را به وجود آورد كه آيا اين وسعت و عظمت عالم موجب نخواهد شد كه آفريدگار از آنها غافل گردد، در پايان آيه بلا فاصله مى‏فرمايد: «و ما (هرگز) از آفرينش (خلق) خود غافل نبوده‏ايم» (وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ).

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    (آيه 18)- اين آيه به يكى ديگر از مظاهر قدرت الهى كه از بركات آسمانى و زمين محسوب مى‏شود يعنى باران اشاره كرده، مى‏گويد: «و از آسمان آبى به اندازه معين نازل كرديم» (وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ).

    نه آن قدر زياد كه زمينها را در خود غرق كند، و نه آنقدر كم كه تشنه كامان در جهان گياهان و حيوانات سيراب نگردند.

    سپس به مسأله مهمترى در همين رابطه كه مسأله ذخيره آبها در منابع زير زمينى است پرداخته، مى‏گويد: «و آن را در زمين (در جايگاه مخصوصى) ساكن نموديم و ما بر از بين بردن آن كاملا قادريم» (فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى‏ ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ).

    مى‏دانيم قشر روئين زمين از دو طبقه كاملا مختلف تشكيل يافته خداوند بزرگ و منان قشر بالا را نفوذپذير و قشر زيرين را نفوذناپذير قرار داده تا آبها در زمين فرو روند و در منطقه نفوذناپذير مهار شوند و ذخيره گردند، و بعدا از طريق چشمه‏ها، چاهها و قناتها مورد استفاده واقع شوند، بى‏آنكه بگندند و توليد مزاحمت كنند يا آلودگى پيدا كنند «1».

    (آيه 19)- در اين آيه به دنبال نعمت پر بركت باران به محصولاتى كه از آن مى‏رويد اشاره كرده، مى‏گويد: «سپس به وسيله آن، باغهايى از درختان نخل و انگور براى شما ايجاد كرديم، باغهايى كه در آن ميوه‏هاى بسيار است و از آن مى‏خوريد» (فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ).

    خرما و انگور تنها محصول آنها نيست بلكه اين دو محصول عمده و پر ارزش آنهاست و گر نه انواع مختلفى از ديگر نيز ميوه‏ها در آن يافت مى‏شود.

    __________________________________________________

    (1) بايد توجه داشت كه عبور آبهاى آلوده از قشر نفوذپذير زمين غالبا موجب تصفيه آن مى‏شود!

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    (آيه 20)- بعد به يكى ديگر از درختان پر بركتى كه از همين آب باران پرورش مى‏يابد اشاره كرده، مى‏گويد: «و (نيز علاوه بر اين باغهاى نخل و انگور و ميوه‏هاى ديگر) درختى را كه از طور سينا مى‏رويد [زيتون‏] و از آن روغن و نان خورش براى خورندگان فراهم مى‏آيد» آفريديم (وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ).

    (آيه 21)- بعد از بيان گوشه‏اى از نعمتهاى پروردگار در جهان گياهان كه به وسيله آب باران پرورش مى‏يابد به بخش مهمى از نعمتها و مواهب او در جهان حيوانات پرداخته، مى‏گويد: «و در چهار پايان براى شما عبرت بزرگى است» (وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً).

    سپس اين عبرت را چنين شرح مى‏دهد: «ما از آنچه در درون آنهاست شما را سيراب مى‏كنيم» (نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها).

    آرى! شير گوارا اين غذاى نيرو بخش و كامل را از درون اين حيوانات، از لابلاى خون و مانند آن بيرون مى‏فرستيم تا بدانيد چگونه خداوند قدرت دارد از ميان چنين اشياء ظاهرا آلوده‏اى يك نوشيدنى به اين پاكى و گوارايى بيرون فرستد.

    سپس اضافه مى‏كند: مسائل عبرت‏انگيز و بركات حيوانات منحصر به شير نيست بلكه «براى شما در آنها منافع بسيارى است و از گوشت آنها نيز مى‏خوريد» (وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ).

    (آيه 22)- از همه اينها گذشته، از چهار پايان به عنوان مركبهاى راهوار در خشكى و از كشتيها براى درياها استفاده كرده «و بر آنها و كشتيها سوار مى‏شويد»َ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ).

    اين همه آثار و خواص و فوائد در اين حيوانات به راستى مايه عبرت است، هم انسان را به آفريننده اين همه نعمت آشنا مى‏سازد و هم حس شكر گزارى را در او بر مى‏انگيزد.

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    (آيه 23)- منطق كور دلان مغرور: از آنجا كه در آيات گذشته، سخن از توحيد و معرفت خداوند و دلائل عظمت او در جهان آفرينش بود، همين مطلب را در اين آيه و آيات آينده از زبان پيامبران بزرگ و در لابلاى تاريخ آنها بيان مى‏كند.

    نخست از نوح نخستين پيامبر اولوا العزم و منادى توحيد شروع كرده، مى‏گويد: «و ما نوح را به سوى قومش فرستاديم، پس او به آنها گفت: اى قوم من! خداوند يكتا را بپرستيد كه جز او معبودى براى شما نيست» (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ).

    «آيا (با اين بيان روشن از پرستش بتها) پرهيز نمى‏كنيد»؟ (أَ فَلا تَتَّقُونَ).

    (آيه 24)- «جمعيت اشرافى (و مغرور كه چشمها را در ظاهر پر مى‏كنند و از درون خالى هستند) از قوم نوح كه كافر بودند، گفتند: اين مرد جز بشرى همچون شما نيست كه مى‏خواهد بر شما برترى جويد» (فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ).

    و به اين ترتيب انسان بودنش را نخستين عيبش دانستند و به دنبال آن متهمش ساختند كه او يك فرد سلطه‏جو است.

    سپس افزودند: «و اگر خدا مى‏خواست (رسولى بفرستد) فرشتگانى نازل مى‏كرد» (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً).

    و براى تكميل اين استدلال واهى گفتند: «ما هرگز چنين چيزى را از نياكان پيشين خود نشنيده‏ايم» كه انسانى دعوى نبوّت كند و خود را نماينده خدا بداند! (ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ).

    (آيه 25)- ولى اين سخنان بى‏اساس در روح اين پيامبر بزرگ اثر نكرد و نوح همچنان به دعوت خود ادامه مى‏داد و نشانه‏اى از برترى‏جويى و سلطه طلبى در كار او نبود، لذا او را به اتهام ديگرى متهم ساختند و آن اتهام «جنون و ديوانگى» بود كه همه پيامبران الهى و رهبران راستين را در طول تاريخ به آن متهم ساختند، گفتند: «او فقط مردى است كه به نوعى جنون مبتلاست، پس مدتى در باره او صبر كنيد» تا مرگش فرا رسد و يا از اين بيمارى رهايى يابد! (إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ).

    (آيه 26)- پايان عمر يك قوم سر كش! در آيات گذشته بخشى از تهمتهاى ناروائى را كه دشمنان نوح به او زدند خوانديم ولى از آيات ديگر قرآن به خوبى استفاده مى‏شود كه اذيت و آزار اين قوم سر كش تنها منحصر به اين امور نبود بلكه با هر وسيله‏اى توانستند او را در فشار و سختى قرار دادند و نوح هنگامى كه از تلاشهاى خود مأيوس شد و جز گروه اندكى ايمان نياوردند از خدا تقاضاى كمك كرد چنانكه در اين آيه مى‏خوانيم: «گفت: پروردگارا! مرا در برابر تكذيبهايى كه كردند يارى كن» (قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ).

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره مؤمنون [23]

    (آيه 27)- در اينجا فرمان پروردگار فرا رسيد و مقدمات نجات نوح و ياران اندكش و نابودى مشركان لجوج فراهم شد.

    «ما به نوح وحى كرديم كه: كشتى را در حضور ما مطابق وحى ما بساز» (فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا).

    تعبير «بِأَعْيُنِنا» (در برابر ديدگان ما) اشاره به اين است كه تلاش و كوشش تو در اين راه در حضور ماست و تحت پوشش حمايت ما.

    در ادامه مى‏فرمايد: «پس هنگامى كه فرمان ما (براى غرق آنان) فرا رسد، و آب از تنور بجوشد (كه نشانه فرا رسيدن طوفان است) از هر يك از انواع حيوانات يك جفت (نر و ماده) در كشتى سوار كن» (فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ).

    «و همچنين خانواده‏ات را مگر آنها [همسر و فرزند كافرت‏] كه قبلا وعده هلاكشان داده شده است» (وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ).

    و باز اضافه مى‏كند: «و ديگر در باره ستمگران (كه هم بر خويش ستم كردند و هم بر ديگران) با من سخنى مگو كه آنها همگى غرق خواهند شد» و جاى شفاعت و گفتگو نيست (وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ).

    (آيه 28)- در اين آيه مى‏فرمايد: «و هنگامى كه تو و همه كسانى كه با تو هستند بر كشتى سوار شديد و استقرار يافتيد (سپاس خدا را به خاطر اين نعمت بزرگ به جا آور) و بگو: ستايش براى خدايى است كه ما را از قوم ستمگر نجات بخشيد» (فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ).

    (آيه 29)- و بعد از حمد و ستايش خدا در برابر نخستين نعمت بزرگ او يعنى نجات از چنگال ظالمان، از درگاهش چنين تقاضا كن «بگو: پروردگارا! مرا در منزلگاهى پر بركت فرود آر، و تو بهترين فرود آورندگانى» (وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ).

    (آيه 30)- در اين آيه اشاره به مجموع اين داستان كرده، مى‏گويد: «در اين (ماجراى نوح و پيروزيش بر ستمكاران و مجازات اين قوم سر كش به شديدترين وجه) آيات و نشانه‏هايى (براى صاحبان عقل و انديشه) است»! (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ).

    «و ما بطور مسلم (همگان را) آزمايش مى‏كنيم» (وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ).

صفحه 1 از 4 123 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •